وظايف
ذاتي
رسانه
بهروز بهزادي
رسانهها در جهان مدتهاست جز انتشار مقوله خبر و نظر و البته تحليل و... وظايف ثانويه نيز پيدا كردهاند و آن در اصطلاح نشان دادن كجرويها و انواع مفاسد در جامعه است. البته كه بر اساس اين ضربالمثل معروف هر كه بامش بيش برفش بيشتر، شخصيتهاي بلندپايه و شناخته شده توسط مردم بايد بيشتر زير ذرهبين رسانهها باشند.
به همين دليل است كه جامعهشناسان اين وظيفه رسانه را از اصول دموكراسي ميدانند و بسياري از سياستمداران و اقتصادمداران جهان به انحاي مختلف سعي ميكنند اين وظيفه مهم و اساسي را از رسانهها بگيرند و رسانهها نيز اگر براي چندي با فشار روبهرو ميشوند ولي هيچگاه آن را از دست نميدهند. افشاي كجروي و فساد توسط مطبوعات در جهان سابقهاي طولاني دارد كه يكي از معروفترين آنها به نام واترگيت باعث شد ريچارد نيكسون، رييسجمهور مقتدر امريكا در سال 1974 ميلادي استعفا دهد كه بيشتر از آنچه مطبوعات مينوشتند اعمالش زير سوال افكار عمومي نرود. ماجرا از اين قرار بود كه دو روزنامهنگار امريكايي به شواهدي دست يافتند كه تيم انتخاباتي نيكسون در محل استقرار تيم رقيب، ضبط صوت كار گذاشته است و همين امر باعث جنجالي رسانهاي شد كه رييسجمهور را از كاخ سفيد بيرون كشيد. شكستن قوانين مربوط به جلوگيري از گسترش كرونا در انگليس يكي از آخرين كجرويهايي بود كه بوريس جانسون، نخستوزير آن كشور مرتكب شد و امروز زير فشار رسانهها ميگويند نخستوزيري كه قوانين كشور را زير پا بگذارد لياقت ادامه زمامداري ندارد. بگذريم اما در كشور ما در سالهاي گذشته بسياري از رسانهها به سبب افشاي كجروي برخي مسوولان به دادگاه فرا خوانده شدند و فضا به گونهاي پيش رفت كه فشار شديدي بر مطبوعات كه يكي از بزرگترين نمود آن توقيف فلهاي در 22سال پيش يعني سال 79 تا آنجا پيش رفت كه برخي روزنامهنگاران ما مجبور به ترك شغل شدند و برخي ديگر راه اتوسانسور را برگزيدند. گفتني است كه جامعهشناسي رسانه، اتوسانسور را خطرناكترين نوع سانسور ميداند، چراكه ادامه آن به تهي شدن رسانهها و از دست دادن مخاطب ميانجامد، شرايطي كه امروز بر مطبوعات و رسانهها حاكم است و از كوه تيراژهاي بالا به پايين غلتيدهاند ناشي از همان تندرويهاي قوه قضاييه و حتي هيات نظارت بر مطبوعات بود كه دو بال فشار بر مطبوعات بودند. خوشبختانه از سال 92 و تشكيل دولت روحاني فضا براي مطبوعات و كل رسانهها اندكي گشوده شد و قوه قضاييه در زمان آقاي محسنياژهاي پوستاندازي كرد و اين پيامها به رسانهها رسيده است كه اندك اندك ميتوانند به وظايف ذاتي خود عمل كنند. به همين دليل است كه گزارشهاي تحقيقي درباره مسائل و مشكلات كشور در برخي مطبوعات ديده ميشوند و حتي برخي كجرويها و فسادها به تفصيل منتشر ميشوند شايد اگر اين روند ادامه يابد مطبوعات ما بتوانند سر خود را بلند كنند. البته اگر مسوول كجرو و خطاكار و فاسد ديگر قدرت نفوذ در احكام دادگاهها و فشار بر مطبوعات را نداشته باشد.