سرمايه
اجتماعي
كشور
محمود اكبري كيا
سرمايه اجتماعي، همبستگي اجتماعي و سرمايهگذاري فردي در جامعه است كه بسياري از جامعهشناسان بر اين باورند كه اين سرمايه در كشور كاهش پيدا كرده و بايد براي افزايش آن تلاش كرد. با آغاز بهكار دولت سيزدهم اين عنوان مورد توجه دولت قرار گرفت و به يكي از كليد واژههاي برخي از سخنرانيهاي رييسجمهور تبديل شد. سرمايه اجتماعي بيشتر جنبه فردي دارد كه فرد موردنظر ميتواند با استفاده از ظرفيت خود موجب تقويت همكاريهاي اجتماعي شود. خوشبختانه تعداد زيادي از اين افراد در ايران وجود دارند كه داراي محبوبيت و مقبوليت در بين افكار عمومي هستند اما متاسفانه دولتها و سيستم سياستگذاري آنها را روز به روز محدود و درنهايت تحريم كردند تا از مردم فاصله بگيرند و بيش از اين محبوبيت و مقبوليتشان افزايش پيدا نكند. يكي از نمونههاي بارز اين دست از افراد عادل فردوسيپور، استاد، مجري و كارشناس باسواد رسانه و فوتبال است كه در اين سالها چيزي جز عملكرد حرفهاي و تخصصي از او در قاب تلويزيون نديدهايم اما ناباورانه از شبكه سه و قاب تلويزيون حذف شد. فردوسيپور در اين سالها در كنار مردم و با مردم ماند و با مردم بودن را با هيچ چيزي حتي تعطيلي برنامهاش كه بيش از ۲۰ سال براي آن خون دل خورده بود، عوض نكرد. او كه سالها تهيهكننده و مجري برنامه نود، پرمخاطبترين برنامه تاريخ تلويزيون بود؛ حتي از گزارش بازيهاي فوتبال نيز كنار گذاشته شد. جام جهاني فوتبال 2022 قطر كه قرار است آبان ماه 1401 برگزار شود؛ بهانه خوبي است كه صداوسيما او را دوباره به قاب تلويزيون برگرداند و حداقل بازيهاي تيم ملي فوتبال ايران كه با اقتدار تمام و به راحتي توانست به جام جهاني صعود كند را فردوسيپور گزارش كند. آنچه مشخص است محبوبيت و مقبوليت كم نظير فردوسيپور بين دوستداران فوتبال است كه تنها نمونهاي از افرادي است كه به دلايل مختلف فردي و كاري به سرمايه اجتماعي تبديل شدند و بدون هيچ دليل و عذر موجهي محدود شدند و اجازه كار به آنها داده نميشود. اگر دولت سيزدهم و رييسجمهور محترم تصميم بر افزايش سرمايه اجتماعي دارد بهتر است ابتدا از وقوع اتفاقات مشابه جلوگيري كند و بعد نسبت به بازگشت اين افراد به ويژه فردوسيپور كه ميتواند تاثيرات مثبتي بر فضاي ورزشي و جامعه داشته باشد، تلاش و رايزني كند. چند سالي است كه او بدون دليل از تلويزيون كنار گذاشته شده و با وجود پرسشهاي مداوم افكار عمومي از مديران رسانه ملي حتي دليل حذف او نيز براي افكار عمومي تبيين نميشود. برگرداندن عادل فردوسيپور به تلويزيون كه مردم حال خوبي با او دارند و باعث ميشود براي دقايقي كوتاه به معيشت و هزينههاي كمرشكن اقتصادي خانوادهها فكر نكنند، رفع حصر نيست كه مصوبه شوراي عالي امنيت ملي و... بخواهد! هر چند به نظر ميرسد آقاي رييسي نيز در سرنوشتي كه عادل فردوسيپور و افرادي با سرنوشت مشابه دچار آن شدند نقش داشته و مقصر است. بالاخره ايشان رييس قوه قضاييه و رييس شوراي نظارت بر صداوسيما بودند و ميتوانستند از جايگاه حقوقي خود استفاده كند. به هر حال ماهي را هر وقت از آب بگيري تازه است و رييسجمهور ميتواند با اندك پيگيري و رايزني اين موضوع را حل كند تا هم سرمايه اجتماعي را كه خود بر آن تاكيد دارد افزايش دهد و هم افتخار حل اين موضوع كه قطعا با استقبال افكار عمومي مواجه خواهد شد را به نام خود و دولتش بزند و نشان دهد كه بر خواسته افكار عمومي توجه و عمل ميكند.