با ظهور جرياني جديد در ميان اصولگرايان صورت ميگيرد
انزواي چهرههاي اقتصادي اصولگرايان
اين روزها از چهرههاي اقتصادي اصولگرايان از جمله دانشجعفري
احمد توكلي و الياس نادران خبري به گوش نميرسد
ميثم سعادت
نواصولگرايان بعد از اينكه كنترل قوه مجريه را بعد از قوه مقننه، به دست گرفتند، آنقدر جاي خالي و صندلي مديريتي داشتند كه بعيد بود فردي از آن جمع كنار گذاشته شود. اما اين گزاره در مورد تمام چهرههاي اصولگرا صدق نميكند. بعضي از چهرههاي بسيار موثر اين جريان، آنچنان از تصميمات رهبران اين جريان تعجب كردند كه به مرور به انزوا رفتند. يكي از اين چهرهها، الياس نادران است.
سكانس اول: نادران محبوب!
الياس نادران يكي از شخصيتهاي موثر جريان اصولگرايي است. او همه ويژگيهاي لازم براي تبديل شدن به رهبري اين جريان را داراست. نادران در سالهاي دفاع مقدس، در سپاه بوده و در سالهاي سازندگي، دانشجوي اقتصاد در دانشگاه تهران و فرانسه. از مجلس هفتم، به عنوان يك اصولگراي نخبه اقتصادي وارد مجلس شد و هميشه نظرات اقتصادي او، مورد توجه قرار ميگرفت. همزمان سال 84، مواضع سياسي او هم به مذاق اصولگرايان خوش آمد! هم از مرحوم هاشميرفسنجاني انتقاد ميكرد و نامزدي او را در انتخابات زير سوال ميبرد و هم در جريان راي اعتماد به كابينه، موضع انتقادي نسبت به مصطفي پورمحمدي داشت (كه اصولگرايي ميانهرو به شمار ميرفت). همين رزومه باعث شد سال 98 كه اصولگرايان سرمست از غيبت اصلاحطلبان، هر روز يك ليست انتخاباتي منتشر ميكردند، نادران در هر دو فهرست انتخابي «جبهه پايداري» و «جمنا» حاضر باشد. سيدمحمود نبويان و نظامالدين موسوي، ديگر افرادي بودند كه در هر دو فهرست قرار داشتند كه البته هر دو فهرست در نهايت با يكديگر ائتلاف كردند. بعد از پيروزي ليست اصولگرايان در انتخاباتي تقريبا يكطرفه، رقابت براي صندلي رياست مجلس آغاز شد و پژمانفر، با همكاري صادق محصولي، جلساتي را براي حذف قاليباف از رياست مجلس آغاز كرد. نادران در اين شرايط به حمايت تمام قد از قاليباف پرداخت و بارها و بارها تحركات جبهه پايداري را مورد انتقاد قرار داد و مثلا در يك مورد در توييتر خود نوشت: «در اين اوضاع اقتصادي، ۱۶ ارديبهشت منتخبين زاگرسي مجلس يازدهم را به هتل اسپيناس دعوت كردهاند! كاري به مخدوش كردن مرزبندي سياسي ندارم، ولي از موكلين خود خجالت نميكشيد؟ جواب مددجويان كميته امداد و نيازمندان را چه ميدهيد؟» حمايتهاي نادران از قاليباف به حدي بود كه علي خضريان نماينده عضو جبهه پايداري از او خواست «شخصيت مستقل خود را حفظ كند و در بازي قاليباف قرار نگيرد.» با اين حال مجلس شروع شد و روز اول تشكيل مجلس، نادران سرمست از پيروزي، در توييتر نوشت: «پس از چند سال رقيبهراسي، امروز مجلس متشكل از نيروهاي انقلاب كار خود را آغاز كرد. واكنش مثبت بازار را ديديد؟ پيام بازار به تغييرات روشن است!»
سكانس دوم: منزوي در مجلس
اما بعد از آغاز مجلس، برخلاف پيشبينيها نادران نه در هيات رييسه قرار گرفت و نه در جايگاه رياست كميسيونهاي اقتصادي. خودش گفته بود: «دوستان پيشنهاد داشتند، اما من هيچوقت براي هيچ پستي متقاضي نبودهام. صلاحديد بعضي دوستان اين بود كه كاري كنيم و پيگير هم بودند. من در مجلس هفتم در هياترييسه موقت كه عمر كوتاه يك هفتهاي داشت حضور داشتم و در همان مجلس در كميسيون تلفيق و تقريبا بلاانقطاع در كميسيون برنامه بودم و در كميسيون اصل ۴۴ هم حضور داشتم. هر جا كه لازم بود رفتهام، اما خودم متقاضي نبودم. اين دوره هم جمعي از دوستان پيشنهاد داشتند كه در هيات رييسه كمك آقاي قاليباف كنم، آن هم به دليل كم تجربگي ايشان در امر اداره مجلس. ولي در جمع دوستان مجلس به دليل تغيير ساختار يا به هر دليلي اقبالي نبود و ما هم اصراري نداشتيم.» با اين وجود، اين كنار گذاشتن، مقدمه انزواي الياس نادران بود. عباس نادران فرزند الياس كه تهيهكننده سينما هم هست توييتي تند عليه هيات رييسه مجلس منتشر كرد كه در آن به لابي بر سر كميسيون برنامه و بودجه مجلس اشاره كرده. در آن توييت گفته شده بود كارچاقكنها دخالت داشتهاند و بعد هم از شخصيتي تاثيرگذار نوشته بود بدون اينكه نامش را بنويسد و تنها از عبارت «شيخ» استفاده كردهبود. البته براي اهالي سياست اين كلمه يك معني خاص داشت، با اين حال در فضاي عمومي همه سعي كردند چشمشان را به روي اين نام ببندند و خيلي پيگير آن نباشند. بعد از اين ماجراها غيبت طولاني مدت الياس نادران در مجلس شروع و شايعه استعفاي او هم مطرح شد. اما بار ديگر، چالشي جديد پيش روي نادران قرار گرفت.
سكانس سوم: ماجراي بذرپاش
پيشنهاد بذرپاش به عنوان رييس ديوان محاسبات، موجب شد الياس نادران بهشدت به اين انتخاب اعتراض كند. نادران درباره مخالفت خود گفته بود: «بعد از معرفي مهرداد بذرپاش، ايشان با توجه به سن و سال و دورههايي كه مدعي بود كار كرده، نتوانست ۲۰ سال سابقه كار را به مجلس ارايه كند؛ لذا سند گواهي كارش در آن موسسه پژوهشي را آورد كه به نظرم پذيرفتني نبود. بعدا كسي كه نامه را امضا كرده بود در كميسيون اصل ۹۰ اقرار كرد كه برگه جعلي است و البته گفت با حسن نيت اين كار را كرديم. اما من خيلي اين جور حسننيتها را نميفهمم! جور كردن سابقه كار با سند جعلي حداقل براي من پذيرفتني نيست.» با اين حال سرانجام مشخص شد ادعاهاي نادران خريداري ندارد و شعبه ۱۰ بازپرسي دادسراي عمومي و انقلاب تهران ويژه كاركنان دولت و شعبه ۴ بازپرسي دادسراي فرهنگ و رسانه، درپي شكايتهاي جداگانه نادران و ستاد امر به معروف و نهي از منكر يكي از استانها عليه رييسكل ديوان محاسبات مبني بر اتهام جعل و استفاده از سند مجعول، درباره هر دو اتهام مطرح شده عليه مهرداد بذرپاش قرار منع تعقيب صادر كرد و اعلام شد كه آرا پس از ابلاغ به طرفين پرونده، مراحل قضايي خود را طي كرده و قطعي شده است.
سكانس چهارم: نااميدي از دولت رييسي
نادران در مجلس باقي ماند تا دوران روحاني تمام شود و ابراهيم رييسي روي كار بيايد. او در همه انتخابات قبلي، از چهرههاي موثر جريان اصولگرايي به شمار ميرفت و گزينه جدي براي قرار گرفتن در كابينه بود و به خصوص با توجه به گلايههايي كه از عملكرد مجلس داشت، اين گزينه دور از انتظار نبود. هرچند فرزندش عباس نادران در صفحه توييتر خود بهشدت به فرآيند انتخابات ۱۴۰۰ انتقاد و اعلام كرد در اين انتخابات راي سفيد به صندوق انداخته است. او همچنين برخي اكانتهاي پربازديد جريان اصولگرا را اكانتهاي غير رسمي ياسر جبراييلي خواند كه از طريق اين اكانتها، رفقاي سابق خود را تهديد ميكند.
در آن زمان برخي رسانهها نوشتند شنيدهها حكايت از آن دارد كه الياس نادران، رييس كميسيون تلفيق بودجه مجلس يازدهم و سيداحسان خاندوزي، نايبرييس كميسيون اقتصادي مجلس، نامشان در ميان گزينههاي مدنظر رييسي براي وزارت اقتصاد دولت سيزدهم قرار گرفته است. اما در نهايت قرعه به نام خاندوزي افتاد. نادران، ناراحت از اين انتخاب، در روز راي اعتماد به تندي از گزينه وزارت نفت انتقاد كرد. نادران در نشست علني راي اعتماد گفته بود باتوجه به استعلامي كه از مراجع ذيصلاح گرفتم، مشخص شد كه اوجي ۹ مورد اموال دارد؛ بنابراين بايد درباره كسي كه به اين صراحت خلاف واقع ميگويد، تامل كرد. بعد از آن بود كه با درخواست نمايندگان مجلس يازدهم، جلسه بررسي ادعاهاي نادران بهصورت غيرعلني برگزار شد. «من با آقاي اوجي جلسه گذاشتم و به ايشان عرض كردم قصد من راستيآزمايي است نه اقرار به موضوعي. چند نكته را به ايشان گفتم براي اينكه بدانند كه من چه چيزهايي ميدانم، اما متاسفانه ايشان متوجه نشدند. به ايشان گفتم ليست اموال شما در شبكههاي اجتماعي پخش شده است آيا ديدهايد؟ گفت نه! كدامها را ميگوييد؟ به او گفتم اين ۲۹۰ نفر ديدهاند شما كه در معرض اين شبكهها قرار داشتي، نديدهاي؟» مدتي بعد هم نادران در مجلس نطق كرد و از ناهماهنگي در تيم اقتصادي رييسي گلايه كرد. او گفت: «از پراكندگي نظرات آقايان و عدم تعيين مسوول حوزه اقتصادي نگرانم. همچنين اخبار خوبي ازجلسات سران قوا و تصميماتي كه اتخاذ ميشود به گوش نميرسد. دور زدن نهادهاي مسوول مثل قوه مقننه و تغيير در متن مصوبات قانوني سنت بدي است كه از دولتهاي قبل به جا مانده است. از رييس مجلس شوراي اسلامي ميخواهم كه از جايگاه مجلس و اعتبار قانون اساسي دفاع كند. اگر دولت محترم اصلاحيه يا متمم بودجه ميخواهد درخواست كند تا مجلس شوراي اسلامي آن موضوع را بررسي كند و مردم را در جريان قرار دهد. ما و مردم منتظريم تا مجموعه كاملي از سياستهاي پولي، مالي، ارزي و توليدي را بشنويم. اين پراكندگيها و سردرگميها، آشفتگي را بر بازار حاكم خواهد كرد و بعد از يك دوره ركود موج تورمي دامن اقتصاد كشور را خواهد گرفت.»
از دانش جعفري تا نادران
چهرههاي اقتصادداني كه توسط اصولگرايان كنار گذاشته ميشوند، نه با الياس نادران شروع شدهاند و نه با او تمام ميشوند. از احمد توكلي تا داود دانش جعفري و محمد خوشچهره، هر كدام در مقطعي روي چشم اصولگرايان بودند اما نقدهاي اقتصادي آنها منجر به حذف آنها از حلقه اصولگرايان معتمد شد. خوش چهره به نمايندگي از احمدينژاد در مناظرههاي انتخاباتي سال 84 مقابل نوبخت قرار ميگرفت. دانشجعفري آنقدر با احمدينژاد رفيق بود كه با هم پوستر سه نفره در انتخابات مجلس ششم منتشر كردند. احمد توكلي هم كه سال 80، نامزد اصلي جريان اصولگرا بود. همگي اما خيلي زود در دايره حذفشدگان جريان نواصولگرايي قرار گرفتند. گويا طيف جديد اصولگرايي، اعتقاد زيادي به دانش كلاسيك اقتصاد ندارد.