دكتر محمدعلي اسلاميندوشن نيز پر كشيد!
فريدون مجلسي
امروز با كمال تاسف توسط سركار خانم دكتر شيرين بياني همسر استاد گرامي دكتر محمدعلي اسلاميندوشن خبر يافتم كه استاد پس از يك دوره بيماري تحليل برنده كه امكان بازگشت به ايران را از او سلب كرده بود، درگذشت. در شرايط كنوني پيكر استاد به امانت به خاك سپرده ميشود تا در زمان مقتضي طبق وصيت به ايران منتقل شود.
معدود است شمار كساني كه در دوران زندگي بر جامعه و پيرامون خود رد و اثري سازنده و قابل درك برجاي ميگذارند و در راه كيفيت بخشيدن بر زندگي انسانها ميكوشند تا به آن، معنا و محتوا و تعالي بخشند. به عبارت ديگر زندگي آنان پرورنده و مسوولانه است، بيآنكه كسي چنان مسووليتي را به آنان واگذار كرده باشد. اينان تماشاگر جهان و طبيعت و ساكنانش نيستند، جهان را، انسانها را و طبيعت را ميبينند و به آن ميانديشند. ميخواهند ايرادها و زشتيهايش كمتر و خوبيها و زيباييها و ارزشمنديهايش بيشتر باشد. چنين بينش و دخالتي ميتواند صرفا جنبه هنري داشته باشد، از نقاشي و مجسمهسازي تا شعر و موسيقي و نمايش كه خوشايند مردمان باشد. خوشايند بودن ارزش مهمي در معنا بخشيدن به زندگي است. ميتواند درباره اداره بهتر جامعه و تعالي بخشيدن به عدالت و امنيت اجتماعي باشد، چنانكه دلمشغولي نامداراني از عهد افلاطون و ارسطو و پيش از آنان گرفته تا متفكران آشنا در قرون جديد بوده است كه اگر نشاني از آزادي و اثري از دور شدن از تبعيضات ازلي و ناگريزِ قانون جنگل در جوامع بشري پديد آمده حاصل انديشه و عمل همان معدود كسان بوده است.
در تاريخ كشور ما سهم بزرگي از اين تاثيرگذاري بر عهده اديبان و شاعرانِ انديشمند بوده است كه گاه به گونهاي معجزهآسا از تركيب آموختههايشان از آثار و انديشههاي پيشينيان، با نبوغ ذاتي خود آثاري حيرتانگيز برجاي نهادهاند كه چه با تاثيرگذاري آموزنده اجتماعي و چه با لطافت هنري و عرفاني خود ارزشآفريني كردهاند. عموميت يافتن آموزههاي آنان مخزني از يادماندههاي مشترك ملتساز در ميان وارثان فرهنگ ايراني پديد آورده و مرزهاي سياسي را درنورديده است. با توليد «خاطراتي مشترك» كه ملتي فرامرزي از رودكي و فردوسي و نظامي و خيام و مولانا و سعدي و عبيد و خواجو و حافظ يا بيروني و فارابي و خوارزمي و خيام و ابن سينا، تا شاگردان و رهروانشان در زمانهاي بعدي پديد آورده است. ملتي برجاي مانده با ميراث چنان فرزنداني كه با وجود نشيبهاي تاريخي باز هم وارثاني داشته است كه آن كولهبار و آن امانت يادماندههاي فرهنگي تاريخي را بر دوش كشند و به فرزندان و نسلهاي آينده بسپارند، به اميد آنكه با گشايشها و فرازهاي تاريخي باز چون مرغ آتش از ميان خاكسترها بال بگشايد و فراگير شود. دكتر محمدعلي اسلاميندوشن در شمار اينگونه حاملان همان امانت فرهنگي است كه محور هويت ايراني است. يادش گرامي باد و به احترامش، «ايران را از ياد نبريم!»