• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5220 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۹ خرداد

فرود در ميدان سرخ

مرتضي ميرحسيني

هواپيماي كوچك، تقريبا وسط ميدان سرخ مسكو به زمين نشست. از آن مدل هواپيماهاي ملخي بود كه در ارتفاع پايين پرواز مي‌كنند. همه آنهايي كه آن روز از آخرين روزهاي ماه مه 1987 – هر كدام به دليلي – در ميدان سرخ حضور داشتند، توضيحي براي آنچه مي‌ديدند، پيدا نمي‌كردند. در سراسر قلمرو اتحاد جماهير شوروي هيچ هواپيماي خصوصي وجود نداشت و از اين‌رو پرواز اين هواپيماي كوچك، آن‌ هم روي آسمان پايتخت و بعد فرود در ميدان اصلي شهر، خواه‌ناخواه تعجب و پرسش‌هاي بسياري را در ذهن شاهدان ايجاد مي‌كرد. موتور هواپيما كه خاموش شد، مردي بسيار جوان و لاغر از آن بيرون پريد. آنقدر مودب بود كه خودش را به مردمي كه دورش جمع شده بودند، معرفي كند. گفت ماتياس روست نام دارد، در چند مرحله از هامبورگ (در آلمان غربي) تا اينجا پرواز كرده و براي انجام ماموريت صلح آمده است. نوشته‌اند: «مردم با مهرباني دورش جمع شدند و او به آنها امضا داد. كسي از بين جمعيت مقداري نان به دستش داد كه او بلافاصله آن را خورد. صادق و صميمي به نظر مي‌رسيد.
 سپس توضيح داد كه يك برنامه 22 صفحه‌اي براي برچيدن همه تسليحات اتمي و پايان دادن به جنگ سرد همراه خودش آورده است. گفت مايل به ملاقات با رهبر شوروي است تا درباره اين برنامه با او گفت‌وگو كند.» دقايقي بعد چند پليس سر رسيدند و او را با خودشان بردند. گورباچف – كه هواپيماي روست در 300 متري دفترش به زمين نشست – آن روز در برلين شرقي بود و در اجلاس سران پيمان ورشو حضور داشت. خبر اين ماجرا را كه به او دادند از خشم منفجر شد. او پرواز ماتياس روست و عبور بي‌دردسر او از آلمان تا شوروي را توطئه نيروهاي نظامي كشورش مي‌ديد و فكر مي‌كرد فرماندهان رده‌بالاي ارتش، براي كارشكني در مسير اصلاحات او چنين آبروريزي را به پا كرده‌اند. «روست بيش از 600 كيلومتر بر فراز خاك شوروي پرواز كرده و بدون هيچ چالشي، توانسته بود در مركز قدرت اتحاد شوروي بر زمين بنشيند.» از نظر گورباچف، اين پرواز و فرود جز با همراهي ارتش شوروي ممكن نمي‌شد. اما واقعا ماجرا چه بود؟ گويا نيروهاي دفاع هوايي شوروي هواپيما را ديدند و حتي سعي كردند آن را متوقف كنند، اما نقص سيستم رادار باعث شد چند بار او را – كه در ارتفاع بسيار پايين پرواز مي‌كرد – گم كنند. رادارهاي محافظت از مسكو نيز آن روز، براي تعمير خاموش بودند. اما گورباچف اين توجيه را نپذيرفت. سفرش را نيمه‌تمام رها كرد و به مسكو برگشت. سران حكومت و فرماندهان ارتش را فراخواند و در جلسه، فرمانده نظامي مسوول دفاع از مسكو را خطاب قرار داد: «اين هواپيما بيشتر از 2 ساعت در آسمان كشورمان بود، آيا به شما گزارش كرده بودند؟» فرمانده پاسخ داد: «خير، من بعد از فرود هواپيما در مسكو از اين اتفاق باخبر شدم.» گورباچف به طعنه گفت: «پس همان‌طور كه حدس مي‌زدم، خبرش را از پليس راهنمايي و رانندگي شنيديد.» او از اين خطاي فاحش ارتش استفاده كرد و بسياري از نظاميان را از مقامي كه داشتند كنار گذاشت. هرچند آنان نيز بر دشمني با او مصمم‌تر شدند. اما روست چه شد؟ او را پيش گورباچف نبردند. به 4 سال زندان محكوم شد و در ماه هجدهم آزادش كردند و به آلمان غربي بازگرداندند. گويا آدم متعادلي نبود و بعد از آزادي در آلمان غربي هم مشكلاتي ايجاد كرد. آنجا نيز به اتهاماتي مثل دزدي و پرداخت رشوه و تجاوز محاكمه و محكوم و زنداني شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون