برجام و تحريم نفت روسيه
كوروش احمدي
شروع جدي روند تحريم نفت و گاز روسيه توسط اروپا كه با اعلام قطع فوري خريد دو سوم نفت صادراتي روسيه به اروپا اوج گرفت، تحول اساسي در بازار نفت را وارد مرحله جديدي كرد. با شروع جنگ اوكراين در بيش از سه ماه گذشته شاهد تغييراتي اساسي و بنيادي در بازار نفت بودهايم؛ تا آنجا كه ميتوان از اين تغييرات به عنوان يك نقطه عطف تاريخي در بازار انرژي (بعد از افزايش قيمت نفت در اوايل دهه 1970 و ورود نفت شيل به بازار در اواخر دهه 2000) ياد كرد. طي سه ماه اخير و در راستاي سياست غرب مبني بر حركت تدريجي در جهت توقف خريد نفت و گاز از روسيه، اروپا متوجه خريد نفت و گاز بيشتر از امريكاي شمالي، آفريقاي شمالي و غربي و خاورميانه شده است. در نتيجه طي 3-2 ماه اخير، صدور نفت از آفريقاي غربي و آفريقاي شمالي و امريكاي شمالي به اروپا به ترتيب به ميزان 17 و 30 و 15 درصد افزايش يافته است. همزمان صدور نفت آفريقاي غربي به آسيا در ماه آوريل تقريبا نصف شده است. در مقابل، روسيه با خروج تدريجي از بازار نفت اروپا كه تاكنون بزرگترين خريدار نفت روسيه بوده است، چارهاي جز تمركز بر بازارهاي آسيا به ويژه بازار هند و چين نديده كه نتيجه آن افزايش شديد فروش نفت روسيه به آسيا با تخفيف بالا بوده است. در نتيجه روسيه تاكنون توانسته فروش كل نفت خود را در سطح دوره قبل از شروع جنگ اوكراين نگه دارد. به گزارش رويترز به نقل از شركتهاي ردگيري نفتكشها، فروش نفت روسيه به آسيا طي 4-3 ماه گذشته حدود 50 درصد افزايش يافته است. به ويژه خريد نفت روسيه براي چين امتيازات زيادي دارد، چرا كه خط لوله نفتي شرق سيبري با ظرفيت 700 هزار بشكه در روز بين دو كشور وجود دارد، نفت روسيه مرغوبتر است و حجم مبادلات 147 ميليارد دلاري بين دو كشور امكانات بيشتري براي معامله نفت ميدهد. مهمتر از آن چين ضمن اتخاذ موضعي غيرفعال در جنگ اوكراين مايل است روسيه را تا حدي در عمل تقويت كند و مانع از شكست كاملش در برابر غرب شود. به علاوه، ساير تحريمها عليه روسيه ميتواند مدخليت كمتري در روابط چين روسيه داشته باشد.
لذا حكومت پوتين كه امروز با يك جنگ مرگ و زندگي مواجه است، دست به هر كاري براي افزايش صدور نفت به آسيا زده است. علاوه بر تخفيف بسيار زياد، امتياز ديگر نفت روسيه براي بازارهاي آسيا اين است كه فشار ديپلماتيك و تحريمي بر كشورهاي آسيايي براي اجتناب از خريد نفت روسيه فعلا چندان زياد نيست و خريد نفت روسيه در مقايسه با خريد نفت ايران داراي دردسرهاي كمتري است. البته از آنجا كه تركيبي از تحريمهاي اروپايي، امريكايي و انگليس كار پهلو انداختن كشتيهاي روسي يا داراي پرچم روسيه در بنادر را دشوار يا غير ممكن كرده، (توقيف كشتي روسي حامل نفت ايران در بندري در يونان به اين دليل انجام شد) روسيه به رويه انتقال نفت از كشتيهاي تحت تحريم به كشتي آزاد روي آورده است. اين كار اگر چه دشوار و هزينهبر است اما به حفظ سطح فروش نفت روسيه كمك كرده است. آنچه در اين ميان براي ايران مهم است، اين است كه افزايش صدور نفت روسيه به آسيا به قيمت كاهش جدي صدور نفت ايران رقم خورده است. برخي شركتهاي ردگيري تانكرها مانند پترولاجستيك و Kpler برآورد كردهاند كه صدور نفت ايران به آسيا (عمدتا به چين) طي سه هفته اول ماه مه نسبت به ماه آوريل به نصف كاهش يافته است. (از حدود 900 هزار به بيش از 400 هزار بشكه در روز). برخي منابع ديگر از كاهش 25 تا 33 درصدي فروش نفت ايران به چين سخن گفتهاند. البته زمزمههايي در روسيه مبني بر بررسي كاهش توليد و صدور نفت روسيه وجود دارد كه تكليف آن هنوز روشن نيست. سوال مهمي كه اكنون مطرح است اين است كه در صورت ادامه رقابت سنگين روسيه با ايران در بازار نفت آسيا، واكنش مقامات ايراني چه خواهد بود. فرض بر اين است كه مقامات ما شايد تاكنون اميدوار بودهاند كه عدم اِعمال تهاجمي تحريم نفتي امريكا در دولت بايدن از يك سو و افزايش شديد قيمت نفت از سوي ديگر موجب افزايش درآمد ارزي ايران شده و نياز به احياي برجام را كاهش داده است. سوال مشخص اكنون اين است كه آيا شرايط جديد ممكن است موجب تحولي در روند مذاكرات احياي برجام بشود يا خير.