بررسي آزمون از نظر فني، حاشيهها و رويكردهاي دوگانه
نگاهي جامع به آزمون سراسري ۱۴۰۱
نويد مجيدي
آزمون سراسري ۱۴۰۱ هم برگزار شد و مانند ساليان اخير -دستكم يكدهه گذشته- از حاشيه بهدور نبود. پس از برگزاري كنكور ۱۴۰۰ در يادداشتي، به سايهروشنهاي آن پرداختم و جنبههاي مثبت و منفي آن را بررسي كردم؛ در آنجا ابراز اميدواري كردم كه با از ميان برداشتن ايرادهاي آن آزمون و حفظ رويكردِ حاكم بر آن، در سالهاي آينده بهبود روندِ طراحي و سنجشِ درسي را ببينيم، اما در آزمون امسال متاسفانه نكات منفي پرشماري -در كنار بهبود نسبي در وفاداري به چارچوب كتابهاي درسي- را ميبينيم! كه در اين يادداشت، در دو بخش جداگانه نگاهي به اين موارد و رويكردهاي حاكم بر آزمون خواهيم داشت هم از ديدگاه فني و هم از ديدگاهِ حاشيهها و رويكردها. در يادداشت كنوني ديدگاههاي كارشناسان دروس گوناگون را در كنار هم قرار داده و مطلب را آماده كردهام.
آ) بررسي فني آزمون: در آزمون امسال، جز چند درس، رويكردِ «مفهوممحوري» كه سالهاست آغاز شده، كمابيش ادامه يافته اما جنبههاي منفياي هم به ميان آمدهاند. در بررسي فني دروس، به كليتِ هر درس توجه شده و نه پرسش به پرسش.
در درس رياضي رشته رياضي رويكرد غالب، حجم بالاي محاسبه بوده است! كه به طور طبيعي آزمون را زمانبر ميكند؛ از اينرو تقريبا ميتوان مطمئن بود كه دانشآموزان توانمند -يا حتي معلمانشان- نتوانند در زمان مقرر به همه پرسشها پاسخ دهند، زيرا بايد خطاهاي برخي محاسبهها و انجام يا اصلاحِ دوباره آنها را هم درنظر گرفت. اگرچه پاسخگويي به پرسشها نسبت به پارسال در زمانِ بهتري انجامپذير بود، اما باز هم كمبود زمان در آن حس ميشد. طراحان، بيشتر به پوشش شماره فصلهاي كتب درسي پرداختهاند و نه مباحثِ هر فصل! طوري كه در درس رياضيات گسسته از بخشهاي «استدلال»، «احاطهگري» و «اصل شمول و عدم شمول» يا مباحث وابسته به آنها پرسشي طرح نشده! اين وضع در هندسه پايه و مبحثهاي «قضيه تالس» و «تشابه» نيز به چشم ميخورد و با اين فرق كه از فصل ۴ كتاب هندسه يك هيچ پرسشي مطرح نشده است! بيشترِ پرسشهاي درس حسابان هم وقتگير، بهدور از زيبايي و پُرمحاسبه بودهاند. در لابهلاي پرسشهاي دروسِ يادشده چند پرسشِ ساده و «دانشسنج» هم مطرح شدهاند تا بارِ زماني و سختي آزمون را تعديل كند كه به خودي خود ايرادي بر آزمون نيست و چنين پرسشهايي هم بايد باشند تا كارِ سنجشِ معلومات بهتر انجام پذير، اما خلاقيت (جز در سه، چهار پرسش) حلقه گمشده پرسشهاي رياضي امسال بوده و همانگونه كه اشاره شد، محاسبه و دانشسنجي محض -و نه توانايي تحليل- جاي آن را گرفته است. در درس رياضي رشته تجربي، وضع كمي بهتر و سطح دشواري آزمون متعادل بوده است؛ چند تيپ نسبتا نو در ميان پرسشها، به ويژه در پرسشهاي «هندسه»، «روشهاي شمارش (تركيبيات)» و «هندسه مختصاتي» به چشم ميخورد ولي روي هم، بيشترِ پرسشهاي رياضي تجربي را تقريبا ميشد در زمان قانوني پاسخ داد. ايراد بزرگي در آزمون ۱۴۰۱ در مقايسه با آزمون پارسال هست؛ نكته مثبتِ آزمون سراسري ۱۴۰۰ -پس از سالها!- اين بود كه گزينهها بسيار منطقي بودند و نميشد با عددگذاري يا راههاي بهاصطلاح «ميانبُري» كه در تبليغ فريبنده موسسات كنكور به چشم ميخورند، به گزينه درست رسيد و روانسنجي «گزينهگذاري» هم بسيار خوب انجام شده بود، اما متاسفانه امسال -مانند بسياري از كنكورهاي گذشته!- باز هم راه فرار در گزينهها و بازي با عبارتهاي «كمترين مقدار» و «بيشترين مقدار» يا شبيه به اينها براي انتخاب گزينه درست، فراوان بود! كه همين امر بسيار شبههبرانگيز است.
در درس فيزيك، پرسشهاي هر دو رشته رياضي و تجربي تقريبا ساده بودهاند و پرسشهاي رشته رياضي سادهتر! طوري كه با كمي تسلط بر عمليات محاسبه، ميشد به سادگي به بيشترِ پرسشها پاسخ داد. وفاداري به چارچوب كتابهاي درسي نكته مثبت درس فيزيك بود، اما خلاقيت در اين درس هم چندان به چشم نميخورد! پرسشها عموما بر پايه «محفوظات» و محاسبهاي بودهاند، اما نه «تعريفمحور». در اين ميان سطح پرسشهاي فيزيك رشته تجربي از ديد معلمان، بهتر بودند اما باز هم، بيشترِ پرسشها آنگونه نبودهاند كه توانايي تحليلِ دانشآموزان را بسنجند. نبايد فراموش كرد كه سادگي بيش از اندازه سطح كنكور، چه در چند درس و چه كليتِ كنكور، بيشتر به زيانِ دانشآموزان كوشا و توانمند است كه پيش از اين هم، براي نمونه آن را در آزمونهاي سراسري ۱۳۸۰ و ۱۳۹۱ هم ديدهايم؛ البته اين نكته كه گاه پرسشهاي برخي درسها سادهتر طرح ميشوند، يك مساله طبيعي و براي ارزيابي دانشآموزان و براي تعديل سطحِ كلي آزمون است و هدف ما خردهگيري بر اين واقعيت نيست.
در درس زبان و ادبيات فارسي، پرسشهاي امسال در همه رشتهها و به ويژه در بخش املا و واژگان، سالم و نسبتا خوب بودند و در چهارچوب كتابهاي درسي؛ بيشترِ ابهام در پرسشهاي بخش «قرابت» بودهاند بهگونهاي كه گاه بيش از يك گزينه را ميتوان درست پنداشت! از اينرو سويه ذهني طراحان محترم، بر انتخاب گزينه درست حاكم خواهد بود كه خود باعث اختلاف در امر برداشت و پاسخگويي ميشود و يكي از پيامدهاي اين كار القاي ناتواني به دانشآموز ميشود كه: من نتوانستم منظور پرسش را متوجه شوم! عموم كارشناسان، ديدِ مثبتي روي گزينهبندي عمده پرسشهاي درس فارسي دارند. سطح پرسشهاي دروس ادبيات فارسي اختصاصي در رشته انساني، دشوارتر از چند سال اخير ارزيابي شده است، اما پرسشها عموما سالم بودهاند.
در درس زبان انگليسي رشتههاي گوناگون، پرسشها نسبت به سالهاي پيش، بيشتر به چارچوب كتابهاي درسي وفادار بودهاند اما گزينهها عموما بد و قابلِ حدس بودهاند كه همانطور كه گفتيم سبب شبهه ميشود. در ادامه نقدِ كارشناسان بر خطاهاي دستوري كتاب درسي، در آزمون امسال همچنين خطاهايي در پرسشها به چشم ميخورند -كه البته موضوعِ اين يادداشت نيست- اما رويهم پرسشهاي چالشبرانگيزي در آزمون وجود ندارند و برخلاف آزمونهاي پيشين، خلاقيت در پرسشهاي زبان انگليسي به چشم نميخورد!
در درس زيستشناسي، بخش عمدهاي از پرسشها تركيبي بودهاند ولي اين رويكرد گاهي منجر به طراحي پرسشهايي بسيار مبهم و چالشي، بيرون از كتابهاي درسي يا دشوار شده است! زمانبر بودن آزمون هم به سطح سختي آن افزوده و پاسخگويي به پرسشها در زمان قانوني را، چه براي دانشآموز و چه براي معلمان، ناممكن كرده است. ايراد گزينهبندي درباره اين درس هم پابرجاست، اما در كنار اين مسائل برخي پرسشهاي مفهومي يكي از خوبيهاي آزمون امسال بود كه سبب ميشود درس زيستشناسي، تنها بر حفظيات تكيه نكند.
درباره درسهاي شيمي (رشتههاي رياضي و تجربي)، درك عمومي رياضي-فيزيك رشته هنر، عربي عمومي، عربي اختصاصي، اقتصاد و فلسفه و منطق (همگي مربوط به رشته انساني) نيز فضاي كمابيش مشابهي بر آزمون سايه انداخته است و دروسي چون شيمي يا اقتصاد و فلسفه بسيار دشوار بودهاند.
نتيجهگيري: آزمون سراسري 1401 اين اميد را در دلها زنده كرد كه با ادامه روندِ حاكم بر آن آزمون، به زودي برچيده شدن بساط تبليغات دروغينِ بيشترِ موسسات را ببينيم، اما گويا زور باندها و بازوانشان در روند طراحي و برگزاري آزمون بيش از پيشبيني و اميدواري ما است! آزمون امسال در رويكردي دوگانه، جز در برخي موردهاي اندكشمار، بيشتر به سوي «نكتهمحوري» و «محفوظات» حركت كرده و نه «مفهوممحوري»! و سنجشِ توانايي تحليل دانشآموزان تا فضاي آزمون براي آناني كه از كلاسها و بستههاي آنان استفاده ميكنند، آشناتر باشد! اميد است براي بهبود و نجات آموزش كشور، فضا به سويي برود كه نقش معلمانِ مفهوممحور پررنگتر شود و نه شعبدهبازانِ مدرس.
ب) بررسي رويكردها و حاشيههاي آزمون:
آزمون امسال حاشيههاي گستردهاي داشت؛ از خبرهاي درزِ دفترچهها به بيرون حوزههاي برگزاري تا پخشِ اشتباهي دفترچهها و مسائل ديگر؛ از اخبار فروش پرسشها -كه سالهاست وجود دارد!- و پاسخشان تا واكنشها به سطح پرسشهاي برخي درسها. براي نمونه، فردي از اين گلهمند بوده كه فرزندش كه دانشآموز دوره اول دبيرستان است توانسته به پرسشهاي هندسه رشته رياضي پاسخ دهد!! البته كه چنين ادعايي احساسي، نادرست و در ادامه اخبارِ زرد است؛ اين طبيعي است كه حتي در سختترين كنكورها هم در هر مجموعه درسي يك يا دو پرسش ميتوان يافت كه مثلا دانشآموز كلاس نهم يا هفتم بتواند آن را حل كند (هندسه سراسري رياضي ۹۱ يك استثنا است) اما بيگمان دانشآموزانِ توانمند دوره اول نميتوانند ۸۰درصد پرسشهاي يك كنكور ساده را هم پاسخ دهند. در اينجا اين پرسش مطرح است كه چنانچه سطح آزمون دشوار باشد، چه خواهيد گفت؟! طبيعي است كه اينبار هم به سختي آن خواهيد تاخت! و هرگز نميتوان عموم را راضي نگه داشت. پس اگرچه اينگونه واكنشها را هم بايد ديد، اما نبايد تنها برپايه احساسات يا شايعات داوري كرد.
چنين به نظر ميرسد كه برخي رخدادهاي اخير براي فشار بر سازمان سنجش بوده است هم از بُعد سياسي و هم از سوي بازوان مافياي كنكور تا خواستهاي خود را به كرسي بنشانند. از ديدِ سياسي و هنگامي كه روزنامهاي اصولگرا بيآنكه هنوز روندِ رسيدگي به پروندههاي كارشكني مراقبان، تقلب و... آغاز شود خواستار استعفاي رييس سازمان سنجش ميشود، ميتوان حدس زد كه شايد صندلي رياستِ اين نهاد هم در راستاي رويكردِ يكدستسازي حاكميت، هدفِ جناح حاكم باشد. پس اين احتمال ميرود كه برخي كارشكنيها در حوزهها توسط افراد يا گروههايي بانفوذ انجام شده تا با بدنامي سازمان سنجش، گزينههاي موردنظر رياست اين سازمان را به دست گيرند. اما اميد است حكومت با رويكردي خردورزانه از دنبال كردن اين روند جلوگيري كند تا اعتماد مردم به يك نهاد علمي از ميان نرود و درضمن، اين شايعات كه بر زبان مردم ميچرخد: «ميخواهند در سالهاي آينده طيفهاي فكري سازگار با برخي جناحها به دانشگاهها راه يابند» رنگ ببازند. از ديد نگارنده، چاره كار استعفاي رييس سازمان سنجش نيست؛ وي به تنهايي مسوول حفاظت امنيت آزمون (از طراحي تا برگزاري) نيست! و معاونان و مديراني دارد كه آن كارها را انجام دهند؛ از اينرو احتمالا ريشههاي داستان را در جاهاي ديگري بايد جستوجو كرد -كه به برخي اشاره كرديم- و نوك پيكان انتقاد نبايد تنها به سوي آقاي دكتر پورعباس باشد؛ در صورت نادرستي ادعاها ايشان بايد بر مسند كار بماند و اصلاحاتِ بايسته را درپيش بگيرد يا رييس آينده به دور از سياسيكاري اين كارها را انجام دهد. اميدوارم روندِ رسيدگي به ادعاهاي تقلب گسترده، با سلامت انجام شود تا جامعه كمي آرامش رواني خود را -در رابطه با كنكور- بازيابد و اينبار شاهد ورود نهادهاي قدرت (مانند آنچه در داستان مردودي ۶۰۰ نفر و ورود آنان به دانشگاه با دخالت مجلس!! ديديم) به داستان نباشيم.
روزنامهنگار و تحليلگر