جنوب درياچه اروميه در معرض خشك شدن قرار گرفت
31 استان كشور تشنهاند
خشكسالي ايران را ميبلعد؟
گروه اجتماعي
امروز وزيران و سياستگذاران محيطزيست از 9 كشور همسايه مهمان تهران هستند تا در نشستي مشترك، چارهاي براي مشكلات زيستمحيطي منطقه و از جمله توفان خاك كه سوغات جديد همسايگان غربي براي شهروندان ايراني است بينديشند. مهمانان امروز علي سلاجقه؛ رييس سازمان حفاظت محيطزيست و ميزبان نشست منطقه وزيران، حدود 10 هيات عاليرتبه از كشورهاي تركيه، تركمنستان، عمان، آذربايجان، ارمنستان، قطر، عراق، سوريه، امارات و چندين سازمان بينالمللي هستند كه با توجه به شرايط روزهاي اخير و شدت گرد و خاكي كه هواي شهرهاي نيمه غرب و جنوب غرب و مركز كشور را در مينوردد و تا تهران و محل برگزاري نشست هم رسيده است، به نظر ميرسد زمان برگزاري نشست اتفاقا، از اين بابت مناسب است كه مقامات منطقهاي، از نزديك شاهد باشند خيزش هر روزه گرد و خاك، چطور زندگي را به كام هموطنان ما تلخ كرده است. طبق آخرين گزارشهايي كه طي دو روز گذشته از سوي سازمان هواشناسي و سازمان حفاظت محيطزيست منتشر شد، از ديروز، توده جديدي از گرد و خاك مرزهاي غربي كشور را پشت سر گذاشته و تا پايان هفته، هواي 16 استان ايران را خاكآلود خواهد كرد و در مناطقي، چشمها، چشمها را نخواهند ديد. ديروز اخباري حكايت از خطرناك شدن وضعيت هواي شهرهاي اهواز و سوسنگرد داشت چون غلظت گرد و غبار در اهواز به 10 برابر حد مجاز رسيده بود درحالي كه هواي 18 شهر استان خوزستان هم خاكآلود و ناسالم و با آلودگي بيش از حد مجاز بود.
هنوز اعلام نشده كه خسارت و زيان اقتصادي و اجتماعي و معيشتي تعطيلي يك شهر بر اثر توفان گرد و خاك چقدر و چند ريال است اما خوب است كه رييس سازمان حفاظت محيطزيست، در همين ايام برگزاري اين نشست منطقهاي، مهمانانش را به بازديد شهرهاي تعطيل شده كشور ببرد تا مهمانان ببينند زندگي در شهري مثل مهران و دهلران كه از شدت خاكآلودگي، تغيير رنگ داده چه معنايي دارد. طبق گزارشهاي دو روز اخير استانداريها، تمام ادارات دولتي و واحدهاي آموزشي در 15 شهر استان خوزستان و لرستان تعطيل شدهاند. هفته گذشته هم استان تهران و البرز شرايط مشابه را تجربه كردند و تمام دستگاههاي دولتي خاموش شد. طبق اعلام مسوولان و فعالان حفاظت از محيطزيست كشور، غير از سهم غير قابل انكار هفت كانون اصلي گرد و غبار داخلي، 80 الي 95درصد كانونهاي خيزش گرد و خاكي كه نفس ايران را بند آورده، خارجي است؛ بيابانهاي ۹۰ ميليون هكتاري عربستان و ۲۴ ميليون هكتاري عراق و 4 ميليون هكتاري سوريه و البته يمن و آسياي ميانه و همچنين، پروژه دنبالهدار و بيوقفه سدسازي تركيه بر سرچشمه دو رود دجله و فرات كه به خشكيدن انشعابات اين دو رود در كشور عراق و بيابانزايي مساحت وسيعي از اراضي همجوار عراق با ايران منجر شده، مشخصترينهاي اين فهرست هستند. با توجه به سنگيني كفه ترازو از قصور همسايگان شمالي و غربي و جنوبي در آلوده كردن هواي ايران، معلوم نيست برگزاري اين نشست چه فايدهاي براي هموطنان ما دارد چون اگر قرار است در اين نشست هم همچون 9 سال گذشته، تعارفات ديپلماتيك مانع از آن شود كه مقامات ايران، سهم تقصير همسايگان غربي را به رخشان بكشند يا از يادآوري تعهدات الزامآور انساني، بينالمللي، منطقهاي خودداري كنند و اگر سلاجقه نتواند يا نخواهد در اين نشست منطقهاي، سوءمديريت دولت عراق بابت ناديده گرفتن حقآبه هورالعظيم را يادآوري كرده يا از مقامات محيطزيست تركيه نپرسد چرا نامهنگاري هزاران شهروند ايراني به سازمان ملل درباره تبعات گسترده و خطر بروز فاجعه انساني به دنبال اجراي پروژه گاپ و سريال دنبالهدار سدسازيهاي تركيه در حوزه آناتولي جنوبي بر سرچشمه رودهاي دجله و فرات، اينطور با بيتفاوتي و سكوت و بارقههايي از تهديد از سوي كشور همسايه مواجه شده، اين نشست منطقهاي چيزي نخواهد بود جز حيف و ميل بيتالمال بابت پذيرايي تابستاني از همتايان عرب و ترك رييس سازمان حفاظت محيطزيست كشور ما.
خشكيدن ايران، معلول قصور سنواتي
ايران در حال خشكيدن است. ماههاست كه حافظان محيطزيست و منابع طبيعي از خطر خشك شدن منابع آب زيرزميني در كل كشور ابراز نگراني كردهاند. بين اين هشدارها، برخي نگرانكنندهتر است چون صرفنظر از وجهه اقتصادي، بار ارزشي و تفاخر ملي هم دارد. از جمله خبري كه چندي قبل منتشر شد و هشدار ميداد كه افزايش تبخير، كاهش بارندگيهاي سنواتي، كاهش ورودي درياچه و همچنين تداوم برداشت بيرويه از منابع آب زيرزميني، جنوب درياچه اروميه را در معرض خطر خشك شدن قرار داده است. اين خطر در حالي جدي شده كه بررسيهاي ستاد احياي درياچه اروميه از كاهش تراز درياچه در مقايسه با مدت مشابه در سالهاي قبل حكايت دارد. سرپرست مركز مديريت هماهنگي و ارزيابي احياي درياچه اروميه هشدار داده كه مهلت احياي بخش جنوبي درياچه تا پايان فصل تابستان است وگرنه بايد شاهد خشك شدن كامل بخش جنوبي درياچه باشيم چنانكه پايان خرداد امسال، سطح تراز درياچه اروميه ۱۲۷۰،۶۶ بوده كه به دليل افزايش گرما و تبخير بالا روزبهروز از حجم آب و سطح تراز كاسته ميشود و پيشبيني ميشود پايان تابستان سطح تراز درياچه اروميه به كمتر از ۱۲۷۰،۲۰ سانتيمتر برسد در حالي كه فقط دستيابي به تراز 1374.14سانتيمتر، ميتواند بخش جنوبي درياچه را از خشك شدن كامل نجات دهد. وزارت نيرو اخيرا اعلام كرد به دليل افت ميزان آبگيري سدها كه ناشي از كاهش بارندگيها بوده، اولويت با تامين نياز آبي بخش كشاورزي و آب شرب است و بنابراين، رهاسازي آب سدها به سمت درياچه اروميه متوقف شده است. با وجود اظهاراتي كه ظرف ماههاي گذشته درباره بهبود وضعيت درياچه اروميه مطرح ميشد، توضيحات اخير كارشناسان تاييد ميكند كه با گذشت ۷ سال از تشكيل ستاد احياي درياچه اروميه، احياي دومين درياچه شور جهان به نتيجه نرسيده و امسال اين درياچه در وضعيت بحراني و مشابه شرايط سالهاي 93 و 94 قرار گرفته و وضعيت درياچه نهتنها بهبودي نداشته بلكه شرايط به مراتب بدتر از سال گذشته دارد. چندي قبل مديركل دفتر مديريت بهم پيوسته منابع آب خزر و درياچه اروميه گفت: «امسال تراز درياچه 1270.65 سانتيمتر بوده و نسبت به سال گذشته در همين زمان ۵۳ سانتيمتر كاهش را نشان ميدهد.» كياست اميريان در گفتوگو با ايلنا گفت: «مهمترين عامل تاثيرگذار بر تراز درياچه ميزان بارش و روانآبي است كه وارد آن ميشود. متاسفانه سال قبل كاهش بارش داشتيم و بارش برف هم در حداقل خود بوده كه باعث كاهش جدي تراز شده است، امسال هم در حد پارسال بارندگي داشتيم كه نسبت به بلندمدت 14درصد كاهش را نشان ميدهد. موجودي فعلي آب درياچه 2 ميليارد و 730 ميليون مترمكعب است و باتوجه به اينكه در تابستان ميزان ورودي آب كم و تبخير زياد ميشود، حجم آب هم كاهش پيدا ميكند، چون بارندگي دراختيار ما نيست و امكان دارد خشكسالي تداوم داشته باشد كه در آينده اثرات خود را بيشتر نشان ميدهد.» طبق گفته اميريان، مصرف بيرويه منابع آبي براي كشاورزي علاوه بر تبخير بالا به دليل كاهش بارندگيها و خشكسالي، دو عامل مهم در كاهش ميزان آب درياچه است در حالي كه اكنون، فقط دستيابي به تراز 1374.14سانتيمتر، ميتواند بخش جنوبي درياچه را از خشك شدن كامل نجات دهد. اين تراز هم تامين نخواهد شد مگر آنكه طبق افق 1406 تعريف شده توسط ستاد احيا، آبرساني به درياچه افزايش يافته، ميزان مصرف در بالادست و رودخانهها كاهش يابد و البته ميزان بارندگيها به اندازهاي باشد كه علاوه بر تامين ذخيره برف در استان، كاهش 10درصدي بارندگي ظرف سال آبي اخير را جبران كند. طبق گزارش اخير ايلنا، بخش كشاورزي 92درصد منابع آبي استان را مصرف ميكند آنهم در حالي كه بيش از ۸۰درصد منابع آبي در اين بخش، به دليل استفاده نكردن از تكنولوژيهاي پيشرفته آبياري و رعايت نكردن الگوي كشت صحيح در مناطق مختلف، هدر ميرود و علاوه بر آن، در بسياري از مناطق آذربايجان غربي، كشاورزان همچنان از شيوههاي سنتي براي كشت و آبياري محصول استفاده ميكنند كه اين روشها بيشترين سهم مصرفي آب را به دنبال دارد. در حالي كه استان آذربايجان غربي، طي سه ماه گذشته يكي از مناطق در رنج از غلظت توفانهاي گرد و خاك بوده، با خشك شدن درياچه اروميه بيش از ۱۰ ميليارد تن نمك به صورت گردوغبار و توفان بر سر مردم اين ناحيه فرو خواهد ريخت.
خشكسالي، ۸۶درصد مساحت كشور را فراگرفته است
كاهش بارندگيها، تداوم برداشت بيرويه از منابع آبي زير زميني، هدر رفت آب در مصارف كشاورزي و البته سوءمديريت دولتها براي دريافت حقآبه از همسايگان غرب و شرق كشور، سبب شده كه فلات ايران در يك بازه 10 ساله، از نظر خشكسالي در بدترين وضعيت قرار گرفته و ۳۱ استان كشور با خشكسالي درگير شوند به گونهاي كه اكنون ۸۶،۱درصد از مساحت كشور گرفتار خشكسالي است.
بررسي ادواري ميزان بارشها كه مهمترين تامينكننده منابع آبي و روانآبهاست، حكايت از كاهش سالانه بارش در 27 استان كشور دارد. چندي قبل ايسنا در گزارشي از فراگيري خشكسالي در كشور نوشت كه به استناد شاخص خشكسالي هواشناسي SPEI، خشكسالي در ۱۱ استان كشور وسعت بيشتري را درگير كرده چنانكه صددرصد از مساحت استان كهگيلويه و بويراحمد، ۹۹،۸درصد از مساحت استانهاي قزوين و بوشهر و۹۹،۵درصد از مساحت خوزستان درگير درجات مختلف خشكسالي هستند.طبق همين گزارش ۳۶،۷درصد از مساحت كشور درگير خشكسالي بسيار شديد است كه بخشهايي از 7 استان كشور هم در همين وسعت قرار گرفتهاند كه در اين رتبهبندي هم استان خوزستان با ۸۰،۷درصد مساحت دچار خشكسالي بسيار شديد، بيشترين خشكسالي كشور را دارد. دو روز قبل شركت مديريت منابع آب ايران، اعلام كرد: «با سپري شدن ۲۹۰ روز از سال آبي، تا ۱۸ تير ماه ميزان كل حجم آب در مخازن سدهاي كشور به حدود ۲۴،۵۹ميليارد مترمكعب رسيده كه نسبت به مدت مشابه سال آبي گذشته بيانگر ۴درصد كاهش است.» كاهش بارندگي البته تنها دليل خشكيدن ايران نيست. سوءمديريت و بيتدبيريهاي سنواتي دولتها براي مقابله با برداشت بيرويه منابع آبي و جلوگيري از كشتهايي كه آببري بالا دارند، بيتوجهي به ترميم شبكه فرسوده انتقال آب و جلوگيري از هدررفت منابع آب زيرزميني از طريق نشت لولهها، سدسازيهاي غيراصولي و سليقهاي و مرتبط با رانتهاي اقتصادي و سياسي و ناتواني از مديريت ديپلماتيك ورودي آب رودخانههاي مرزي از دلايل مهمي بوده كه علاوه بر كاهش بارشهاي سالانه، به خشكسالي و خشك شدن عرصههاي طبيعي كشور دامن زده است. طبق اعلام معاون فني محيطزيست استان فارس، نقشه احياي تالابهاي بختگان و پريشان در راستاي تفاهمنامه احياي تالابهاي استان تهيه شده و درصورتيكه اقدامي جدي درخصوص تامين حقآبه تالابها و درياچههاي فارس صورت نگيرد، علاوه بر نابودي زيستبوم اين عرصههاي طبيعي، تالابها و درياچههاي خشكيده اين استان ميتواند به يكي از كانونهاي ايجاد ريزگرد، توفان نمك و آلودگي شيميايي مناطق اطراف تبديل شود. ديروز خبري هم از خشكيدن رودخانه كشكان منتشر شد؛ رودي در استان لرستان كه به علت كاهش ورودي آب به سرنوشت مشترك بسياري از رودخانههاي ايران دچار شده و امسال مناطق پاييندست اين رودخانه، نفسهاي آخر را كشيد و بهطور كامل خشكيد. طبق گزارش ايلنا، رودخانه كشكان در لرستان سرچشمه اصلي كرخه در خوزستان است و بخش مهمي از سرشاخههاي پرآب رودخانه كرخه را تشكيل ميدهد. كاهش ميزان بارندگي، برداشتهاي غيرمجاز توسط موتورهاي آب در طول مسير اين رودخانه و همچنين برداشت بيش از اندازه از آب رودخانه براي كشاورزي محصولات آبدوست در بالادشت از عمده دلايل كاهش ميزان آب اين رودخانه بوده است. مثال ديگر را هم ميشود در استان كرمان مشاهده كرد؛ استاني كه از جنوب با دو استان محروم و كمبرخوردار هرمزگان و سيستان و بلوچستان هممرز است و البته شرايط خاص هر سه استان از بابت وضعيت جغرافيايي و اقليمي؛ وسعت بالاي هر سه استان، فاصله طولاني روستاها و شهرها و توابع استان، كاهش بسيار بالاي منابع آبي استان طي دو دهه گذشته و البته همجواري هر سه استان با دو كشور ناامن و فقير و جنگزده و پرتنش افغانستان و پاكستان عواملي بوده كه ساكنان جنوب اين استان را بيش از ديگر هموطنان متاثر و متضرر كرده است چنانكه امروز، بسياري روستاهاي جنوب استان كرمان به دليل خشكسالي، خالي از سكنه شده، كشاورزي و دامپروري در جنوب استان، به دليل تقليل شديد منابع آبي به حداقل رسيده و در نتيجه، فقر و محروميت در كل منطقه، فراگير شده است. مديركل منابع طبيعي و آبخيزداري جنوب استان كرمان چندي قبل در گفتوگو با ايلنا گفته بود كه كاهش سطح آبهاي زيرزميني، تغيير اقليم و بيايانزايي باعث خشكساليهاي جنوب استان شده اگرچه كه تغييرات اقليمي و مداخله انساني هم در بياباني شدن استان تاثير داشته از جمله اينكه در جنوب كرمان تعداد چاههاي آب بيشماري وجود دارد كه به شكل غيرمجاز حفر شدهاند و يكي از دلايل كاهش سطح آب سفرههاي زيرزميني هم برداشت بيرويه از اين سفرههاي آب زيرزميني و آبخوانها بوده است. اين مقام مسوول هشدار داده كه نه تنها خشك شدن رودهايي مانند هليلرود كه تالاب جازموريان را سيراب ميكرده بر خيزش گرد و غبار در منطقه تاثير داشته، كاهش آبهاي زيرزميني هم باعث خشك شدن بسياري از اراضي كشاورزي شده در حالي كه همين اراضي يك پوشش سبز به حساب ميآيند و از فرسايش خاك جلوگيري ميكنند اما حالا، خشك شدن اين اراضي، آنها را به منشا گرد و غبار تبديل كرده در حالي كه سهم خشك شدن تالاب جازموريان در خيزش گرد و غبار و ريزگردها در جنوب كرمان و استانهاي همجوار، بسيار بالاتر است. نابودي تالابها در استانهاي درگير خشكسالي درحالي است كه ايران بيشترين تنوع تالابها را در جهان دارد و از ۴۲ نوع تالاب شناخته شده بينالمللي، ۴۱ نوع آن در ايران به ثبت رسيده و وسعت ۳۶ تالاب هم كه در فهرست كنوانسيون جهاني حفاظت از تالابها (معروف به كنوانسيون رامسر) ثبت شده بيش از۱،۴ ميليون هكتار برآورده شده و در حالي كه طبق اعلام سازمان حفاظت محيطزيست، 7 تالاب ثبت شده ايران در كنوانسيون جهاني رامسر، در حوضه خزر واقع شده، 4 تالاب در مناطق بياباني، 5 تالاب در حوضه درياچه اروميه، 3 تالاب در مناطق كوهستان و 6 تالاب هم در مناطق ساحلي قرار دارد، اكنون تالابهاي هامون، شادگان، بختگان و پريشان همچون ديگر تالابهاي واقع در استانهاي گرفتار خشكسالي، به دليل كمبود آب و كاهش قابل توجه حقآبه، در معرض خطر نابودي قرار گرفتهاند.