ايجاد شفافيت و پاسخگو كردن قدرت
مجيد فراهاني
امام علي (عليهالسلام) در نامه ۵۳ نهجالبلاغه به مالك اشتر فرمود: «آن كس را بر ديگران بِگُزين كه سخن تلخ را به تو بيشتر گويد و در آنچه كني يا گويي و خدا آن را از دوستانش ناپسند دارد، كمتر ياريات كند..» صاحبنظران از جمله مهمترين وظايف ذاتي احزاب را نقد و نظارت بر روند عمومي جامعه ميدانند و حزب به عنوان چشمان بيدار جامعه وظيفه دارد تا در عين بيان مشكلات، راهحلها و پيشنهادهاي خود را براي بهبود وضعيت مشكلات جامعه بيان دارد و اگر حزب حقيقت را منتشر نكند و آن را لاپوشاني كند، به گمراهي افكار عمومي كمك كرده است . اين يعني اگر احزاب روندهاي عمومي جامعه را نقد كرده و نسبت به عملكرد قدرت چون و چرا ميكند، به اين معنا نيست كه خصومتي با حاكميت دارند بلكه يك حاكميت عاقل در اتاقهاي فكر خود مستمرا از توان احزاب براي آسيبشناسي و ارايه راهحلها استفاده ميكند. در اغلب كشورهاي توسعه نايافته انتقاد و مطالبهگري احزاب را به عنوان مخالف خواني و كارشكني تعبير ميكنند و به همين دليل با عينك بدبيني به مطالبهگريها نگريسته ميشود اما در حقيقت احزاب به كمك نخبگان فعال خود به رايگان عيوب حكمرانيها و راهحلهاي گذر از مشكلات را به حاكميت هديه ميدهند. اينجاست كه يك حاكميت پاسخگو كه خود را منتخب مردم ميداند به شكل مستمر ارتباط خود را با موكلين خود حفظ نموده و ميداند در مقابل موهبتي كه ملت به او در زمان كوتاه اعطا كرده بايستي مستمرا مطابق خواست مردم حركت كرده و مرتبا گزارش پيشرفت كار دهد. لازمه حاكميت پاسخگو البته وجود ملتي پرسشگر است و ملت قدرت خود را در نهادهاي مدني و احزاب متشكل ميكند و اينجاست كه مطالبهگري جامعه مدني و احزاب مقدمه رسيدن به حاكميت پاسخگوست.
اگر پاسخگويي قدرت را لازمه توسعه و پيشرفت جامعه ميدانيم، مهمترين نقش احزاب پاسخگو كردن دستگاه قدرت است و اين نقش هنگامي تحقق مييابد كه پرسشگري و مطالبهگري در جامعه به عنوان يك فضيلت مطرح باشد. ايجاد «شفافيت» و «پاسخگو كردن» قدرت از مهمترين وظيفه احزاب در برابر مردم است و تقويت فرهنگ پرسشگري و مطالبهگري مهمترين مقدمات رسيدن به چنين جايگاهي است.