اثرگذاري
روند آستانه
در شرايط اخير
قاسم محبعلي
سهشنبه شب در نشست سران كشورهاي ضامن آتشبس در سوريه، رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه بر موضع خود براي حمله به شمال سوريه به بهانه مبارزه با تروريسم تاكيد كرد. در پي تحولات اخير از جمله كاهش حضور نظاميان روسيه در سوريه و تشديد اختلافات روسيه با اروپا و امريكا، تركيه احساس ميكند كه دستش نسبت به گذشته بازتر است و به دنبال اين است كه پايش را در شمال سوريه باز كند تا بتواند در صورت هر توافق سياسي يا تحولات جديد امتيازهاي بيشتري براي خود به دست بياورد. به هر تقدير هر چند وضعيت دولت مركزي تا اندازه زيادي تثبيت شده، اما همچنان آينده سوريه نامشخص است. بخش مهمي از شرق سوريه در اختيار كردها و امريكاست، ادلب و بخشهايي از حومه حلب در اختيار تركيه است و در بخشهاي مركزي سوريه هم كه وضعيت بياباني دارد، همچنان واحدهاي خفته داعش حضور دارد و ميتواند وضع سوريه را هر لحظه مجددا آشفته كند و جنگهاي داخلي از سرگرفته شود. در بيانيه اخير امريكا و عربستان هم، دو طرف بر حل و فصل مسالمتآميز بحران سوريه بر اساس قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد تاكيد كرده بودند. اين قطعنامه خواستار تاسيس يك دولت موقت، قانون اساسي جديد و برگزاري انتخابات جديد بر اساس قانون اساسي تدوين شده است. طرف عربستاني و امريكايي هم همچنان حاضر به اعتراف و قبول وضعيت كنوني سوريه نيستند. بنابراين در اين وضعيت تركها حس ميكنند كه دست بالا را دارند. طبيعتا سه كشوري كه به عنوان ضامن آتشبس سوريه، سهشنبه شب در تهران نشستي را برگزار كردند، به دلايل مختلف منافع مشتركي در سوريه دارند. اما در حال حاضر، سه سال بعد از آخرين نشست سران سه كشور در سوچي، هم شرايط در سوريه تغير كرده است، هم در منطقه و هم در مناسبات بينالمللي. در واقع روسها روند آستانه را به موازات روند ژنو و قطعنامههاي شوراي امنيت ايجاد كرده بودند تا خط موازي در كنار آن همچنان داشته باشند.
شايد الان هدف روسها اين باشد كه نشان بدهند يك ائتلاف در منطقه وجود دارد و همكاريهاي منطقهاي كاملا از بين نرفته است و انزوايي كه غربيها براي پوتين انديشيدهاند، محقق نشده است. بيشتر ميتوان گفت كه هدف برگزاري اجلاس تهران، يكسري اهداف شكلي بود تا اينكه آثار عملي داشته باشد. روند آستانه، منحصر به همين سه كشوري است كه اكنون در آن عضو هستند. اگر قرار باشد فرآيند سياسي در تركيه توسعه پيدا كند، روند ژنو كه هم اعراب منطقه، هم اروپا و امريكا و هم حتي روسيه از آن حمايت ميكنند، توسعه پيدا ميكند. زماني كه روند آستانه ايجاد شد، روسها قصد داشتند به موازات فرآيندي كه حضور امريكا و اروپا در آن قويتر بود، فرآيندي را ايجاد كنند كه بتوانند تسلط بيشتري بر نتايج عملكرد آن داشته باشند. اگر زماني مساله اوكراين حل و فصل شود، شايد روسها و امريكاييها همكاريهاي بيشتري در مساله سوريه داشته باشند، اما فعلا با توجه به شرايطي كه مناسبات امريكا و روسيه دارد، قضيه سوريه همينطور به صورت مزمن باقي ميماند تا شرايط جديدي شكل بگيرد.
بر اساس فرآيند آستانه يك كميته براي تدوين قانون اساسي جديد سوريه تشكيل شده كه با محتواي قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد هم سازگار است. برداشتهاي متضادي از قانون اساسي بعدي سوريه بين دولت دمشق و هوادارانش با دولت تركيه، اروپا و مخالفان دولت سوريه وجود دارد. مخالفان از تغيير بنيادين در حكومت سوريه صحبت ميكنند، در حالي كه حاميان دولت سوريه خواهان اصلاحات در چارچوب وضع موجود هستند. اين دو برداشت كاملا با هم متفاوت و بعيد است كه حتي اگر كميته قانون اساسي به نتيجه برسد، طرفهاي اروپايي و شوراي امنيت بر آن صحه بگذارند، هر چند كه همين الان هم تركيه و حاميانش در كميته قانون اساسي، بعيد است اجازه به نتيجه رسيدن مذاكرات را بدهند.