گسست نسلي و سياست گذاري اجتماعي
سهيلا لشكري
يكي از مسائلي كه جامعه ما در عصر پرشتاب جهاني شدن و نوسازي با آن روبرو است، مساله شكاف نسلي است. شكاف نسلي را ميتوان درجه متفاوتي از عدم پايبندي جوانان به ارزشها و هنجارهاي والدين و جامعه عنوان كرد كه تحتتاثير فاكتورهاي متعددي چون تغييرات سريع اجتماعي، افزايش و توسعه رسانههاي جمعي، افزايش سطح تحصيلاتي و آموزشي به خصوص در زنان و دختران دانست. يكي از پيامدهاي شكاف نسلي كه خود را به صورت يك مساله اجتماعي در جامعه ما نشان داده است، حجاب زنان و دختران و نحوه مديريت آن است. حجاب زنان از سال ۱۳۶۳ با تصويب قانون مجازات اسلامي اجباري شد. گذشته از آنچه وراي لزوم اجراي قانون وجود دارد نحوه مواجهه و عملياتي كردن اين شيوه قانون است كه در سالهاي اخير شاهد سياستگذاريهاي فشار اجتماعي براي برونرفت و حل اين مساله اجتماعي بود هايم. ما شاهد نسلي هستيم كه در جهان جديد تكنولوژي و ارتباطات زندگي ميكند و تا حدي تحتتاثير نهادينه شدن ارزشها و هنجارهاي جامعه و خانواده نيستند، عدم مديريت صحيح تضادهاي فكري و فرهنگي به وجودآمده، زمينه را براي بروز شديدترين حالت گسستگي بين نسلها و متعاقبا بحران هويتي ناشي از اين امر در جامعه فراهم ميكند. راه برونرفت از مسائل مطروحه، فشار اجتماعي نيست، چنين سياستگذاريها و واكنشهايي در جامعه، بهرغم نداشتن نتيجه مطلوب و دلخواه، باعث افزايش شكاف بين مردم و دولت و ايجاد حس بدبيني و عدم اعتماد و نيز زمينهساز بيثباتي و آنومي در جامعه را شكل ميدهد. يكي از مهمترين موارد براي پا گذاشتن در مسير حل مسائل مطروحه، اهميت دادن به نقش زنان به عنوان يك كنشگر اجتماعي در جامعه و سياستگذاريهاي اجتماعي است. حذف زن در سياستگذاريهاي اجتماعي و سياستگذاريهاي تكبعدي و مرد محور جامعه را به مسير ترقي و تحول نخواهد كشاند.
توجه به نقش و حضور زنان در سياستگذاريهاي برنامهاي و توسعهاي و نيز داشتن رويكرد مثبت و عادلانه در رويارويي با مشكلات زنان و توانمندي آنها به عنوان ستون اصلي پايداري و پيشرفت جامعه و نيز رضايت آنان از اين هويت و نقش مدني و اجتماعي و حتي اقتصادي از اصولي است كه در رويارويي با مشكلات زنان بايد مد نظر قرار گرفته شود نه جبريت و فشار حداكثري كه اين سياستها ميتواند در شرايطي كه مردم با مشكلات اقتصادي و فقر نيز روبرو هستند، زمينه ورود عناصر بيگانه براي استفاده از اين شرايط را به نفع خود فراهم كند. جامعه ما به زنان توانمند، باانگيزه، قاطع احتياج دارد؛ زناني كه بسازند خشت خشت جامعه خويش را و در راه حفظ و هويت جامعه خويش قدم بردارند. زنان گذر کرده از تبعیض ها و نابرابری ها نه زنانی گم شده در بحران هویت و معنا و تحت سیطره جبرهای بیرونی.
ناامیدم مکن از سابقه ی لطف ازل تو پس پرده چه دانی که که خوب است که زشت