آه از رفتگان بي‌بازگشت
برخلاف اعلام‌هاي قبلي، هنوز تكليف محل دفن و تشييع جنازه هوشنگ ابتهاج مشخص نيست. هشتگ «هوشنگ ابتهاج» همچنان در توييتر فارسي داغ است و آنچه مي‌خوانيد منتخبي از اين توييت‌هاست.
«چند روز شد كه پيكر نازنين سايه در سردخانه است؟مردم سايه را براي خودش دوست داشتند.اينجا در ايران هم مي‌خواهند كنارشان باشد.اين حق ابتهاج نيست كه پيكرش سرگردان بماند و علاقه‌مندانش منتظر»، «خانه موسيقي ايران اعلام كرده «اختلافات خانوادگي» مانع از انتقال پيكر هوشنگ ابتهاج، شاعر درگذشته، از آلمان به ايران شده و دادستاني آلمان از انتقال پيكر سايه به كشور جلوگيري كرده است»، «خبر بد اينكه به خاطر درخواست يكي از دختران هوشنگ ابتهاج از دادگاهي در آلمان حكم عدم خروج پيكرش صادر شده. ظاهرا فرزندانش درباره محل تدفين او اختلاف‌نظر دارند و اگر دخترش رضايت ندهد يا بقيه نتوانند اين حكم را لغو كنند، بعيد است پيكر سايه بتواند در وطنش دفن شود!خيلي اتفاق ناگواري است»، «دختر استاد بايد بداند كه وارث بايد به وصيت فرد درگذشته عمل كند نه نظر شخصي خودش! ضمن اينكه ميليون‌ها دوستداران سايه چرا بايد از مزار او محروم شوند؟! اين چه كاريه؟!»، «ده روز از فوت هوشنگ ابتهاج بزرگ‌ترين غزلسراي معاصر گذشت، اما هنوز خبري از مراسم تشييع و خاكسپاري نيست»، «بنشينيم و بينديشيم، اين همه با هم بيگانه، اين همه دوري و بيزاري، به كجا آيا خواهيم رسيد آخر؟و چه خواهد آمد بر سر ما با اين دل‌هاي پراكنده؟»، «خبرگزاري‌ها از قول خانم يلدا ابتهاج نوشته‌اند كه به دليل مشكلات اداري آلمان، پيكر مرحوم سايه امروز به ايران نمي‌رسد و برنامه تشييع پنجشنبه به تاخير افتاده. سفارت ايران بايد يكسره گوشي به دست با ادارات آلمان در حال صحبت باشد. ما منتظر تشييع سايه جانيم»، «مسعود بهنود: براندازان فشار زيادى به خانواده هوشنگ ابتهاج براي عدم انتقال پيكر او به ايران وارد مي‌كنند، فايل صوتي دارم كه در آن سايه تمايل دارد بعد از فوتش به ايران منتقل شود و زير درخت ارغوانش دفن شود»، «اگر پيكر سايه رو نمي‌آريد ايران و رشت كاش در خانه گوته يا در كنار مزار او دفنش كنين»، «پيكر جناب سايه تا اطلاع ثانوي به ايران نمي‌آيد.با شكايت فرزند جناب هوشنگ ابتهاج به دادستاني آلمان، دادستان آلمان به دليل وجود اختلافات خانوادگي مانع انتقال پيكر هوشنگ ابتهاج به ايران شد»، «آه از رفتگان بي‌بازگشت» «البته هر خانواده‌اي دوست داره پيكر عزيزشون نزديك بهشون باشه تا برن سرِ مزارش ولي گاهي پيش مياد كه بعدا خانواده جابه‌جا مي‌شن و ديگه تو اون شهر كسي نمي‌مونه» و «كمي حق بديم، بالاخره دورن و مي‌ترسن سنگ قبر رو خراب كنن و از اين دست ماجراهايي كه همه مي‌دونيم».