آيات شيطاني
هتك
امر مقدس
سيد عطاءالله مهاجراني
يكي از كتابهاي عميق و جذابي كه در نقد رشدي منتشر شده، كتاب رانديپ راناست. عنوان كتاب: هتك امر مقدس است.(۱) پس از صدور فتواي امام خميني درباره سلمان رشدي و رمان آيات شيطاني، تفسير مرحوم آيتالله هاشميرفسنجاني كه به عنوان موضع رييس مجلس و مجلس از تريبون مجلس اعلام شد، تفسيري دقيق بود. من هم در واقع با اقتباس از همان تفسير، ساختار كتاب نقد توطئه آيات شيطاني را شكل دادم. رييس مجلس گفت: «آنچه آدم ميتواند از مجموعه حوادث بفهمد، اين است كه برنامهريزي شده، سازماندهي شده براي يك حركت بسيار خطرناك كه بدتر از يك نوع جنگ رسمي است. اينها به دنبال ضربهاي كه بعد از انقلاب اسلامي در ايران خوردند و قدرتي كه از اسلام در لبنان و افغانستان ديدند و تحرك بيداري سراسري كه در مسلمانان ديدند، در تحليلشان به اينجا رسيدند كه مايه اصلي آن تقدس و هاله قداستي است كه بر عقايد و مقدسات اسلامي كشيده شده كه ذهن مردم اسلامي را هميشه صاف و پاك نگه ميدارد و به دنياي اسلام نشاط و حركت ميدهد. با جنگ و انواع حيلههاي سياسي نتوانستند اين تقدس را بشكنند، با اين شيوه وارد عمل شدند.»(۲) رحمت و رضوان خداوند، بر استاد استادان مرحوم دكتر عباس زريابخويي، شنيده بودم ايشان كتاب «تاريخ قرآن» نوشته تئودور نولدكه را از زبان آلماني ترجمه كردهاند. به خانه ايشان در اكباتان رفتم و از ايشان خواستم اگر ممكن است، اين ترجمه را در اختيار من قرار دهند. گفتند، ترجمه را از بين بردهاند! پرسيدم چرا؟ گفت: «ديدم فرصت و مجال و شايد توانايي نقد كتاب را ندارم. خواننده در استنتاج از كتاب، قرآن به عنوان كتاب مقدس در ذهنش شكسته ميشود. من نخواستم وسيله انتقال چنين استنتاج يا برداشتي شوم. از طرفي اگر قرآن به عنوان امر مقدس در ذهن مسلمانان مخدوش يا شكسته شد، ما چه چيزي را به جاي قرآن قرار ميدهيم؟» نكته بسيار مهمي كه دكتر زريابخويي بدان توجه داشت و متفطن بود...
همان نكتهاي است كه از ديد به اصطلاح مدعيان نوانديشي ديني به كلي مغفول مانده است. بدون اينكه به آثار و لوازم و پيامدهاي سخن خود توجه داشته باشند، به مخدوش كردن، قرآن مجيد و وحي و نبوت و شخصيت پيامبر اسلام و امامان و مهدويت و فقه و مرجعيت و نهاد روحانيت و فقيهان پرداخته و ميپردازند. البته اين كوششها راه به جايي نخواهد برد. به تعبير حسان بن ثابت:
إِذا هبطت حوران مِن رملِ عالِجٍ
فقولا لها ليس الطريقُ هُنالِكِ
هنگامي كه پايش در شنزار رونده گير ميكند، به او بگو، اينكه راه نيست!
نويسندگان بزرگ، مثل داستايوسكي، بولگاكف، تولستوي، ارنست همينگوي، ويليام فالكنر، توماس مان و… همگي با شيدايي و دلدادگي از امر مقدس نوشتهاند. ببينيد در آثار داستايوسكي، مسيح و انجيل چه حضور و موقعيتي دارد. حتي داستايوسكي گفته بود: «من اگر ناگزير از انتخاب بين حقيقت و مسيح شوم، مسيح را انتخاب ميكنم!» البته ما باور داريم كه مسيح و ابراهيم و محمد و موسي عليهمالسلام خود از جنس و گوهر حقيقتند و همگي گوهري مشترك دارند. بولگاكف در رمان، «مرشد و مارگريتا» كه يكي از زيباترين و فنيترين رمانهاي تاريخ ادبيات جهان است، ببينيد، مسيح و مريم در اين رمان چگونه ميدرخشند. قياس كنيم با شخصيت پيامبر اسلام و زنان او، در رمان منحط آيات شيطاني، نوشته سلمان رشدي. رماني كه براي مخدوش كردن امر مقدس، مخدوش كردن قرآن مجيد و آيات الهي و شخصيت پيامبر اسلام نوشته شده است. اين نكته را هم توي پرانتز بگويم. حنيف قريشي (زاده۱۹۵۴) نويسنده پاكستانيالاصل، ساكن انگلستان ميگفت: «بعد از فتواي آيتالله خميني ديگر هيچ نويسندهاي مباني باورهاي اسلامي و پيامبر اسلام را هتك نكرد!»
البته كاريكاتورها اتفاق افتاد، اما آيات شيطاني چيز ديگري بود.
پينوشت:
1- Randeep Rana, profaning the sacred ; Salman Rushdie
Delhi, S.S. Publishers, 2005
مشروح مذاكرات مجلس شوراي اسلامي، جلسه ۷۸، در تاريخ ۲۶ بهمن ماه ۱۳۶۷ ص ۱۹