گوهر مخزن
گوهرِ مخزنِ اسرار همان است كه بود حُقِّه مِهر بدان مُهر و نشان است كه بود
عاشقان زُمره اربابِ امانت باشند لاجرم چشمِ گهربار همان است كه بود
از صبا پرس كه ما را همه شب تا دمِ صبح بوي زلفِ تو همان مونسِ جان است كه بود
طالب لعل و گهر نيست وگرنه خورشيد همچنان در عملِ معدن و كان است كه بود
حافظ