بهانههايي براي
آغاز جنگ تحميلي
محمود فاضلي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي و همزمان با تشكيل دولت موقت، دولت عراق نظام ايران را بهرسميت شناخت اما به تدريج با متشنج ديدن مناسبات ايران و امريكا، ضعف نيروهاي مسلح ايران و احساس خطر از تاثير انقلاب ايران بر شيعيان عراق، موضع خود را تغيير داد. با گسترش دامنه اختلافات داخلي در ايران و نيز وقايعي كه به انزواي سياسي ايران در صحنه روابط بينالمللي منجر شد، عراق درصدد برآمد تا حسابهاي خود را با ايران تسويه كند. رژيم عراق درگيريهاي مرزي را نيز شدت بخشيد. با آغاز رياستجمهوري صدام در خرداد 1358 بيثباتي روابط ايران و عراق شدت يافت. پس از حملات توپخانهاي و هوايي عراق عليه شهر مهران، درگيريهاي مرزي دو كشور به نحو بارزي افزايش يافت. دولت عراق به هيچ يك از اقدامات دولت ايران كه در چارچوب قرارداد 1975 الجزاير و براي تعيين دقيق مرزها و نيز مسائل كنترل مرزها انجام ميشد، اهميت نميداد و معمولا مكاتبات مقامات ايراني را بيپاسخ ميگذاشت. با به قدرت رسيدن صدام بر مسند رياستجمهوري، موقعيت لازم براي جاهطلبي او فراهم شد. وي شخصا امضاي قرارداد الجزاير را دليل كاهش ميزان محبوبيتش نزد مردم عراق ميدانست، از اين رو در پي آن بود تا در فرصت مناسبي اين مساله را جبران كند و در آن زمان، انقراض حكومت پهلوي و پيروزي انقلاب اسلامي فرصت لازم را براي وي فراهم آورد، چراكه پيش از اين شاه ايران به دليل موقعيتي كه در صحنه روابط بينالملل به ويژه نزد امريكاييان داشت، مانع عمدهاي در مقابل جاهطلبي صدام شمرده ميشد. وقوع انقلاب اسلامي در ايران منافع قدرتهاي بزرگ در سطح منطقه و جهان را با تهديد روبهرو ساخت. تسخير سفارت امريكا در تهران و تهديدي كه از ناحيه ايدئولوژي اسلامي- انقلابي براي تداوم صدور نفت منطقه خليجفارس به جهان غرب ايجاد كرده بود، سبب شد تا واشنگتن اقدامات گستردهاي را براي ضربه زدن به ايران آغاز كند. انزواي سياسي ايران در عرصه روابط بينالمللي موجب شد تا صدام به اين نتيجه برسد كه براي اجراي نقشههاي جاهطلبانهاش، حتي اگر از پشتيباني قدرت بزرگ برخوردار نباشد، سكوت آنها را همراه خواهد داشت. دولت عراق براي زمينهسازي تهاجم به ايران ضمن اجراي تحريكاتي در داخل ايران مانند حمايت از مخالفان انقلاب و ايجاد مشكلاتي قوميتي در كشور، دعاوي ارضي مختلفي را عليه ايران مطرح كرد. عراق در نخستين گام كوشيد تا مشروعيت قرارداد الجزاير را زير سوال ببرد و دولت ايران را به تجديدنظر در قرارداد وادار سازد. در اين راستا، لطيف جاسم وزير اطلاعات وقت عراق از ايران خواست تجديدنظر در قرارداد الجزاير كه ميان شاه و صدام در سال 1975 به امضا رسيده بود را بپذيرد.
عراق همچنين براي جلب همكاري كشورهاي عرب خليجفارس و نيز به منزله دستاويزي جديد براي تشديد اختلافات دو كشور تصرف جزاير سهگانه را به وسيله ايران محكوم و از دولت ايران خواست تا هرچه سريعتر نيروهاي خود را از اين جزاير خارج كند. همزمان دولت عراق ادعاهاي مختلفي را مبني بر دخالت ايران در مسائل داخلي آن كشور مطرح كرد. عراق سوءقصدي را كه در تاريخ 14 فروردين 1359 به طارق عزيز در بغداد روي داد و طي آن دو نفر كشته شدند به دولت ايران نسبت داد و صدام سوگند ياد كرد كه از ايران انتقام خواهد گرفت. همزمان اخراج گسترده ايرانيان مقيم عراق آغاز شد. همچنين عراق، ايران را به حمايت از مخالفان كرد آن كشور متهم كرد. بهزعم آنها ايران رهبران كردستان را از امريكا به ايران دعوت كرده و مصمم است تا منطقه كردستان عراق را ناآرام كند. ادعاي عراق در حالي بود كه مقامات عراقي از جمله طهياسين رمضان در اول ارديبهشت 1359 پايبندي كشورش بر گرفتن حق ملت عرب عربستان (خوزستان) تاكيد كرده بود! و صدام در مجمع شوراي ملي عراق اعلام كرده بود: «ما به فرياد برادران عربي كه در عربستان (خوزستان) بهسر ميبرند بيتفاوت نخواهيم بود.» روابط ديپلماتيك دو كشور با اقدامات كنسولگريهاي دو كشور به شدت تيره شد. در اين مدت كنسولگري عراق در خرمشهر اشغال شد و متقابلا كنسولگري ايران در بصره به اشغال عراق درآمد. روابط دو كشور از سطح سفارت به كاردار كاهش يافت. بمباران قصرشيرين در 13 شهريور 59 و اشغال دو پاسگاه مرزي ايران دو اقدام ديگر عراق بود. دليل ارايه شده بغداد اين بود اين مناطق طبق قرارداد الجزاير بايد به عراق مسترد شود! در 26 شهريور 1359 صدام طي نطقي قرارداد الجزاير را در مقابل دوربينهاي تلويزيوني پاره كرد و در همان روز طي يادداشت وزارت خارجه عراق موضوع به اطلاع كاردار ايران در عراق رسيد. دولت عراق از تمامي كشتيها و نفتكشهايي كه قصد عبور از اروندرود را داشتند، خواست تا پرچم عراق را بر عرشه خود نصب كنند و ماليات عبور را نيز كه مبلغ آن در بغداد تعيين خواهد شد، بپردازند. با اين اقدام عراق، حق كشتيراني در اروندرود را براي خود انحصاري اعلام و بالاخره در تاريخ 31 شهريور 1359 به طور رسمي و با يك لشكر پياده و زرهي از طريق مرزهاي غربي به ايران وارد شد و همزمان با اين اقدام هواپيماهاي عراق فرودگاههاي تهران، اهواز و تبريز را بمباران كردند. محاسبات صدام بر اين مبنا بود كه شرايط نابسامان داخلي و بينالمللي ايران و همچنين توسعه قدرت نظامي ارتش عراق، اين كشور را سريع و آسان به اهداف خود در جنگ خواهد رساند. عراق تصور ميكرد ايران توان كنترل و مديريت جنگ را ندارد و با توجه به آشفتگيهاي سياسي داخلي و عدم روابط مناسب بينالمللي و نداشتن تجربه كافي دولتمردان جديد، بروز جنگ باعث ايجاد يك بحران ملي در ايران خواهد شد و اين بحران، پيروزي عراق را رقم خواهد زد.