بيداري رويايي
شعريم و نميخوانيم، شوقيم و نميخواهيم چشميم و نميبينيم، سبزيم ولي زرديم
اين فصلِ پريشان را برگي بزن و بگذرد ر متنِ شبِ بيماه، دنبالِ چه ميگرديم؟
بيداري رويايي، ديدي كه حقيقت داشت ما خاطرههامان را از خواب نياورديم
ترديد نكن در شوق، تصميم نگير از خشم آرام بگير امشب، ما هر دو پُر از درديم
افشين يداللهي