محمدعلي رجايي و يك خاطره
محمود فاضلي
در سالهاي ابتدايي تجاوز عراق به خاك ايران، اقدامات بينالمللي دولت ايران در مقايسه با اقدامات داخلي چندان قابل توجه نبود. ابتدا به مجامع و سازمانهاي بينالمللي توجه چنداني نميكرد و از نظر تبليغاتي نيز به دلايل مختلف از جمله كشمكشهاي جناحي و سياسي داخلي و مسائل و مشكلات انقلاب در دوره گذار، موفق به طرح تجاوزات عراق به قلمرو ايران در عرصه بينالمللي نشده بود. رجايي كه به اتحاد داخلي و نقش مردمي كردن جنگ اصرار ميورزيد، نقش مجامع و سازمانهاي بينالمللي را براي ايجاد صلح رد ميكرد و معتقد بود: «ابرقدرتها و مستكبرين، مجامع بينالمللي را براي منافع خود به وجود آوردهاند و يك كشوري مانند ايران اگر به اميد مجامع بينالمللي، اگر به اميد قراردادهاي بينالمللي باشد، هميشه محكوم به شكست است.»
البته گذشته زمان نيز نشان داد كه سازمانهاي بينالمللي با اتخاذ مواضع جانبدارانه به نفع عراق كه ناشي از سلطه قدرتهاي جهاني بر آنها بود، تمايل واقعي به حل عادلانه اختلافات ايران و عراق نداشتند. در طول دوره دولت رجايي، ايران كمترين حضور را در سازمانهاي بينالمللي براي اعلام مواضع و ديدگاههاي خود داشته است. موارد معدودي نيز كه حضور پيدا كرد براساس عرف رايج ديپلماتيك نبوده و ويژگي انقلابي و آرماني بر آنها حاكم بوده است.
پس از طرح مساله جنگ ايران و عراق در سازمان ملل و ضرورت شركت نماينده ايران در جلسه شوراي امنيت آن سازمان، چون دولت رجايي هنوز وزير خارجه نداشت و براساس اصل 141 قانون اساسي، نخستوزير (رجايي) سرپرستي وزارت خارجه را برعهده داشت، رجايي نخستوزير، تصميم گرفت شخصا به شوراي امنيت رفته، نظرهاي دولت ايران را بيان كند. رجايي در حالي به سازمان ملل سفر كرد كه هيچ چشمانداز مثبتي در افق عملكرد شوراي امنيت آن سازمان نميديد و با انگيزه ديگري اين ماموريت را پذيرفته بود.
رجايي بيست و پنجم مهرماه 1359 در راس هياتي مركب از بهزاد نبوي وزير مشاور در امور اجرايي، گودرز افتخار عضو شوراي نگهبان، يك نفر از وزارت امور خارجه، سه نفر از دفتر نخستوزير و چهار نفر خبرنگار و فيلمبردار از صدا و سيما و خبرگزاري پارس، عازم نيويورك شد. در هواپيما آقاي رجايي همه را جمع كرد و گفت ما در آنجا نه بايد مرعوب امريكاييها باشيم و نه بايد ژست انقلابي بگيريم. ايشان تاكيد كردند همانجور كه در ايران عمل ميكنيد در اينجا هم همانگونه رفتار كنيد، نه بيشتر و نه كمتر. نطق ايشان به دليل همان عجلهاي كه در سفر بود، در نيويورك آماده شد. آقايان رجايي و نبوي متن را نوشتند و افتخار جهرمي و نماينده حقوقي وزارت خارجه، متن را به لحاظ حقوقي بررسي كردند.
به دليل تسخير لانه جاسوسي سفر رجايي به شدت مورد توجه رسانههاي بينالمللي قرار داشت. وي نخستوزير يك نظام انقلابي بود و همين امر جاذبه ايجاد ميكرد كه همه به ايشان توجه كنند. رجايي در اين سفر به ديدار دبيركل سازمان ملل رفت و همراه ايشان وارد اجلاس شد و پس از نطق از اجلاس خارج شد. جلسهاي استثنايي بود. همه صندليها پر شده بود و همه ميخواستند ببينند كه ديدگاه يك نخستوزير انقلابي كه ديپلماتهاي امريكايي هم در كشورش به گروگان گرفته شدهاند و كشور در حال جنگ است، چيست. رجايي، نطقش را كه تمام كرد براي اولين مصاحبه مطبوعاتي در مقابل خبرنگاران قرار گرفت. برنامهريزي شده بود كه دو مصاحبه انجام شود تا در مصاحبه اول به جنگ بپردازد و در مصاحبه دوم به گروگانها.
در مصاحبه دوم ايشان پايشان را روي ميز گذاشتند و آثار شكنجه را نشان دادند و گفتند رژيم شاه كه دولت امريكا از آن حمايت ميكرد، با مخالفان خود چنين ميكرد. به اين ترتيب ميخواست علت مخالفت مردم را در آن ايام با دولت امريكا نشان دهد. صحنه استثنايي بود. انجام دادن اين كار در سازمان ملل، يك عمل قابل توجه و بيسابقه بود. همانجا يك خبرنگار گفت كه آقاي رجايي اگر شما را بنا بر يك عمل متقابل در امريكا به گروگان بگيرند، چه واكنشي خواهيد داشت. آقاي رجايي هم گفت ما 25 سال از 28 مرداد 1332 تا انقلاب 57، گروگان امريكاييها بوديم و بنابراين ترسي از به گروگان گرفته شدن نداريم و اين اتفاق براي ما جديد و عجيب نيست.
در اين سفر رجايي با كورت والدهايم دبيركل سازمان ملل ديدار و به وي تاكيد كرد اگرچه اين سفر در بدترين شرايط كشور من روي ميدهد، ولي اميدوارم با بيان موضع ايران، شوراي امنيت را در جريان حقايق اين جنگ بگذاريم. اميدواريم دبيركل و دوستانشان در سازمان ملل و شوراي امنيت، قضيه را جديتر تلقي كنند و تشريفات دست و پاگير معمولي باعث تاخير در اقداماتي كه در اين زمينه لازم ميدانند، نشود.
سخنراني رجايي از سخنرانيهاي به ياد ماندني مقامات ايران در سازمان ملل است. ايشان در سخنان خود گزارشي از آغاز جنگ ايران و عراق به شوراي امنيت ارايه داد و با اشاره بر تجاوز عراق به ايران به عنوان آغازگر حمله و تحميلكننده جنگ ميان دو كشور تاكيد كرد: «شركت ما در اين شورا به منظور بيان واقعيتي است كه در حال حاضر در كشورمان ميگذرد. رجاء واثق داريم كه اولا شوراي امنيت با پذيرش حق وتو براي زورمندان و دارا بودن وابستگيهاي ديگر عملا قادر به خدمت جدي به ملل محروم و مستضعف جهان نيست و ثانيا تاريخ گذشته اين شورا مبين اين واقعيت است در مواردي نيز كه شورا قادر به اتخاذ تصميمات اصولي تحت فشار افكار عمومي جهان شده است، باز هم بر اثر مخالفت يك يا چند ابرقدرت هيچگونه ضمانت اجرايي براي تصميمات مزبور وجود نداشته است.»