فرشاد مومني مطرح كرد
در 30 سال گذشته، «جراحي» اسم رمز نابودي معيشت مردم بوده است
فرشاد مومني، استاد دانشگاه و اقتصاددان در يك نشست مجازي با موضوع «سرمايه نمادين فرهنگي در مذهب شيعه و كاربست آن در زندگي امروزي» با بيان اينكه نسبت بين فرهنگ و توسعه يكي از پرمناقشهترين بحثها بوده است، گفت: يك
درهم تنيدگي تمام عيار بين مفاهيم كالچر (فرهنگ) و كالتيويشن (خلق كردن) وجود دارد. سوال اين است چرا مابهازايي درخصوص «خلق كردن»، در واژه فرهنگ ديده نميشود. تقريبا هر كتابي در حيطه مردمشناسي و جامعهشناسي را نگاه ميكنيد، يك ركن اجزاي فرهنگ را شيوه توليد و فناوري به حساب ميآورد. حتي در ميان مشاهير ما، تصور بر اين است كه فرهنگ با موعظه راه ميافتد و پيوندش با عمل بسيار كمبها نشان داده شده است.
وي افزود: چينيها هزار سال پيش از غربيها كاغذ را و 1500 سال قبل از اروپاييها كوره بلند ذوب فلزات را اختراع كرده بودند اما چرا اين پيشگاميها براي چينيها دستاوردي نداشت؟ مانوئل كاستِلز ميگويد حكومتهاي چيني فكر ميكردند اگر اين چيزها رواج پيدا كند چشم و گوش مردم باز ميشود. توقعاتشان از حكومت بالا ميرود و به سادگي زير بار هر امر و نهي حكومت نميروند بنابراين حكومتگران آن قابليتها را از بين بردند و نفهميدند فلاكتهاي سنگينتري از آنچه بر سر مردمشان آمد، بر سر خودشان خواهد آمد. اگر ما يك درك قابل اعتنايي از اين مساله نداشته باشيم، از دلالتهاي پرشماري بر سرنوشت جامعه غافل خواهيم شد.
وي افزود: «اينگلهارت» در كتاب درخشان خود ميگويد شواهد تاريخي نشان ميدهد كه عاليترين و متعاليترين جلوههاي اعتلاي فرهنگي در زماني ظاهر شده كه سطوحي از امنيت معاش فراهم شده است. اين موضوع خيلي تكاندهنده است. برخي حكومتگراني ميخواهند پس گردن مردم را بگيرند و آنها را بهشت ببرند. مرحوم علامه حكيمي به خطابه حضرت علي ابن ابي طالب(ع) در پايان سال سوم حكومت خود استناد ميكردند كه من براساس آن مقالهاي نوشتم كه موفقيت خارقالعاده اميرالمومنين(ع) در عرض سه سال مبني بر حل مساله معاش، مسكن و بهداشت را در آن تشريح كردم. علامه حكيمي با عصبانيت ميگفت مگر شما نميگوييد مولايتان علي ابن ابيطالب(ع) است؟ كجاي اين خطابه گفته است كه من اهتمام كردهام كه زلف خانمها را پنهان كنم، كجايش گفته است من انجمن اسلامي يا مسجد ساختهام؟ شما امنيت اقتصادي را تامين كن چراكه با آن درهم تنيدگي كه بين معاش و معاد در تعاليم ديني وجود دارد، مردم خودشان بهتر بلد هستند چكار كنند. پرسش اصلي ما بايد اين باشد كه چرا توليد و فناوري از درك ما از فرهنگ غايب است و بپرسيم اين غيبت چقدر نفاق، ظاهرسازي و فريب كاري ايجاد كرده است سپس به مباني نظري اعتلاي فرهنگي بپردازيم.
عضو هيات علمي دانشگاه علامه در پايان سخنان گفت: در انديشه توسعه ميگويند چرا در آموزه بازارگرايي باب بحث درباره فرهنگ بسته ميشود لذا كشورهاي عقبمانده به تقليد كوركورانه كشورهاي مسلط دعوت ميشوند؟ پاسخ اين است كه بازارگراها بحث نظري خود را با نقطه عزيمت فرض داشتن اطلاعات كامل شروع ميكنند سپس ميگويند اگر كسي قائل به اطلاعات كامل باشد، خود مطلق انگار و غير تعاملگرا خواهد شد. عين اين مساله در ساحت علم نيز وجود دارد. در مبادلات اگر آن فرض داشتن اطلاعات كامل حاصل نشود كه شما نميتوانيد از فرهنگ و اخلاق چشم بپوشيد. فلسفه وجودي دولت از منظر اقتصادي اين است كه بايد يك طرف سومي وجود داشته كه به صورت عادلانه در اختلافاتي كه در مبادلهها پديدار ميشود حمايت كند، لذا آنها كه ميخواهند به نام فرهنگ كركره عقل را پايين بكشند بايد بدانند كه از آن تلقي كه دارند براي مسلمانان عزت پديد نميآيد. پشت كردن به اين بديهيات و تمسك به مسائل ديگر امنيت اقتصادي و امنيت معيشتي مردم را تهديد ميكند. وقتي ببينيم در طول سي سال گذشته جراحي اسم رمز نابود كردن معيشت مردم و به فلاكت انداختن آنهاست، بايد گفت راه اعتلاي جامعه ما از مسير گفتوگوهاي علممحور و اخلاقمحور ميگذرد.