تحولات مخاطرهآميز در سياست خارجي
از ياد نبردهايم كه به همين دليل رژيم صهيونيستي جديترين مخالف اين انتصاب از سوي بايدن بود.
۲- تحولات جنگ در اوكراين به گونهاي نگرانكننده در حال چرخش به زيان ايران پيش ميرود. وزارت خارجه اوكراين پيشنهاد قطع روابط ديپلماتيك با ايران را به مقامات تصميمگير ارايه كرده است. اتحاديه اروپا تحريمهايي را عليه مقامات و نهادهاي ايراني تصويب كرده است. شوراي امنيت سازمان ملل متحد در نشست غيرعلني فروش پهپادهاي ايران به روسيه و استفاده از آن توسط روسيه در جنگ عليه اوكراين را مورد بحث قرار داد. گنجاندن فروش پهپاد و استفاده از آن توسط يك طرف مخاصمه، ذيل قطعنامه ۲۲۳۱ تحولي بهشدت نگرانكننده عليه ايران در عرصه بينالمللي است. اين امر را بايد در چارچوب «ورود مستقيم ايران در جنگي» دانست كه در طرف ديگر آن هرچند بهطور غير مستقيم ناتو، بزرگترين ائتلاف نظامي جهان قرار دارد. با توجه به تاييد ماهيت تجاوزگرانه روسيه در تهاجم و اشغال يك كشور مستقل عضو سازمان ملل توسط مجامع معتبر جهان، دولتهاي حامي متجاوز، ناقض مقررات بينالمللي تلقي و با آنان در اين چارچوب برخورد خواهد شد. گفته ميشود امريكا و سه كشور اروپايي موضوع پهپاد را «نقض قطعنامه ۲۲۳۱» تفسير و پيشنهاد تشكيل «كميته تحقيق سازمان ملل» را مطرح كردهاند. توفيق غرب در پيشبرد اين راهبرد كه روسيه و ايران با آن مخالفت كردهاند، فعال كردن مكانيسم ماشه عليه ايران در توافق برجام را موجه و قانوني خواهد كرد كه نتيجه لاجرم آن، قرار گرفتن مجدد ايران ذيل فصل هفت منشور سازمان ملل و احياي قطعنامههاي ششگانه شورا خواهد بود. برخلاف خوشبيني اصولگرايان و دلبستگان به همسايه شمالي، در صورت ارتقاي پرونده هستهاي به اين سطح روسيه و چين نيز حتي در صورت تمايل، قادر به استفاده از حق وتو نخواهند بود.
۳- فضاي بينالمللي به سرعت در حال چرخش در حمايت از اعتراضات داخل ايران و خواستههاي معترضان است. نمادهاي تاثيرگذار در افكار عمومي كه نمايانگر شعارهاي معترضان است به سرعت در مراكز پرتردد پايتخت و شهرهاي اروپايي در حال رونمايي است. حجم بسيار سنگين تبليغات رسانههاي تاثيرگذار بينالمللي و از اينها مهمتر تظاهرات و ميتينگها با تعداد قابل توجه در شهرهاي جهان به يقيين فضاي بينالمللي و افكار عمومي جهان را بهشدت عليه ايران تهييج و تحريض خواهد كرد. بياعتنايي به اين رويداد مهم و پاسخ به آن با عبارات كليشهاي سخيفترين نوع برخورد با رويدادي با تاثيرات شديد منفي بر وجهه و اعتبار ايران در سطح جهان است. حتي در صورت پذيرش «خارجي بودن» حاميان مالي و تداركاتي اجتماعات و تظاهرات، نميتوان «ايران»ي بودن آفرينندگان آن را انكار كرد.
انتساب حضور بيش از ۸۰ هزار ايراني در تظاهرات برلين به گروهكي بدنام از طرف مشاور رسانهاي تيم مذاكرهكننده و به كار بردن جاهلانه عبارت «بسياري از معترضان ايراني به اردوگاههاي تروريستي سرد و تاريك سازمان مجاهدين خلق بازخواهند گشت» در واقع تاييد توانمندي اين گروهك و دادن اعتبار به آن در سازماندهي چنين تظاهرات گستردهاي عليه كشور است.
۴- قبلا درباره تاثيرات بينالمللي اعتراضات داخلي نوشتم «دوران بستن مرزهاي كشور و بيتوجهي به افكار عمومي سپري شده، نهادها و سازمانهاي بينالمللي از مرجعيت برخوردارند. گزارشات آنها در مواردي مبناي تصميمات بينالمللي است. مهمتر از همه اينها، خدشهدارشدن وجهه كشورها مسير اتخاذ تصميمات سخت براي كشورها را در افكار عمومي هموار ميكند». اوجگيري توجه بينالمللي به اعتراضات داخل و همزماني آن با اقدام روسيه كه با زيركي و ذكاوت ايران را به سرنوشت خود در جنگ اوكراين سنجاق كرده، ميتواند تبعات سنگيني براي كشور در پي داشته باشد. سيمونوف مدير صندوق امنيت ملي انرژي روسيه اخيرا در مصاحبهاي به صراحت با ابراز خرسندي از باقي ماندن ايران در تحريم و گسترش گفته است: «ايران تحت تحريمها باقي ميماند و اين تحريمها سختتر نيز ميشود كه اگر بخواهم صادقانه بگويم، اين خبر خوبي براي ماست.»
۵- در كنار موارد فوقالذكر، ادامه تنش در شمال غرب جنوب شرقي و غرب كشور علاوه بر تحميل هزينههاي سنگين مالي، بخش عظيمي از ظرفيت ديپلماسي كشور را معطوف به خود كرده است. اخطارهاي مكرر ايران به آذربايجان در رابطه با مناقشه با ارمنستان و برگزاري مانور نظامي در حاشيه ارس، تنش در مرزهاي شرقي با طالبان، وضعيت شكننده در مرزهاي غربي در رابطه با افراد مسلح، استمرار روابط مخاصمهآميز با عربستان در رابطه با بحران يمن و... جملگي نمايانگر شرايط ناخوشايندي است كه كشور را در وضعيت بحران در روابط خود با همسايگان و جهان قرار داده است.
اين تحولات ناميمون ناشي از رويكردهاي ناصواب در سياست خارجي است. عدم رعايت اولويتهاي متناسب با منافع ملي در روابط خارجي، وابسته كردن كشور به شرق (روسيه و چين)، كنارگذاشته شدن ديپلماسي در حلوفصل اختلافات و اتكا به قدرت سخت و دخالت نظاميان در سياست از مشخصههاي چنين رويكردي است كه نتيجه آن گرفتار كردن كشور در بحرانهاي متعدد با همسايگان و ديگر كشورهاي جهان است. خروجي لاجرم چنين روندي نااميدي كشورهاي قدرتمند و تاثيرگذار جهان از «امكان تعامل با ايران» و اتخاذ تصميم مشترك در چگونگي مواجهه با ايران خواهد بود.