صداي خيابان ترسناك نيست
صداگذاريها ترسناكند!
علي ربيعي
صداها و فريادهاي بلند در خيابانها و دانشگاهها و بوقهاي اعتراضي ماشينها ترسي ندارد. من از صداگذاريها، خشونتافزايي، كوكتل مولوتوف به دست دادنها و تئوريسازيها با نام «دفاع مشروع» نگرانم. نتيجه پراكندن تخم كينه و خشونت، پديد آمدن حادثه تلخ در شاهچراغ شيراز بود. به خون غلتيدن زائران بيگناه بر سر سجاده نماز تا زد و خوردهاي خونين خيابانها هيچ سعادت و خوشبختياي براي جامعه ايران به همراه نخواهد داشت. از سويي غمگينانه نشستهام و حوادث چهل روز اخير ايران را با دقت دنبال ميكنم. ميانديشم، دريغا علائمي كه انديشمندان علوم اجتماعي مطرح كردند از سوي متوليان و سياستگذاران درك نشد و حتي بيانكنندگان واقعيتهاي پيش روي جامعه مورد بيمهري قرار گرفتند. هنوز هم بر اساس آنچه نوشتهام، معتقدم فقر نهادينه شده - فقري كه دامن دهكهاي زيادي را گرفت و سبب سقوط طبقه متوسط شد - نسلهايي كه خواستهها، نيازها و سبكهاي زندگي پر از رمز و رازهاي ناشناخته را در خود داشت، ديده نشدند؛ زناني كه سالها درصدد ديده شدن و انسدادشكني بودند اما درك نشدند؛ سياستهايي كه بدون توجه به اين تغييرات همچنان كوبنده، تبليغ شده و در فضايي ديگر سير ميكرد، تحريمشكنيهايي كه ميتوانست افقگشايي داشته باشند و به بهانههاي دستاوردهاي ناچيز سياسي راهش مسدود و نااميديهاي گسترده را دامن زد و در سال۱۴۰۰ بسته شدن روزنه صندوقهايي كه ميتوانست تسلابخش تغييرات نسلي باشد جملگي سببساز زمينهاي براي برخاستن فريادها از صداهاي شنيده نشده بودند. بنا بر تجربه و اعتقادم، اين صداها ميتواند بستري براي ايجاد اصلاحاتي موثر و ساختن جامعهاي رو به جلو باشد. اين صداها، برآمدن نيازهاي انباشته شده است و هرچه تعمق ميكنم صدايي از جامعه براي درك شدن و داشتن يك زندگي عادي است. ما در بزنگاه تاريخي قرار گرفتهايم؛ فكر ميكنم اين هزينهها در صورت يك درك مشترك و تفاهم عمومي ميتواند زمينهساز تحولات و اصلاحاتي رو به پيشرفت براي جامعهمان باشد اما از آنجا كه هميشه در طول تاريخ، متغيرهاي مداخلهگر خارجي در مورد ايران تلاش براي ايجاد انحراف و دستيابي به اميال خود را دنبال كردهاند (از شرق تا غرب، از كشورهاي همسايه تا قدرتهاي ديگر نظير روسيه تا ترامپيستهاي امريكايي و صهيونيستها) بخشي از مصائب تاريخ ايران را رقم زدهاند. به خوبي احساس ميكنم اين حركات چگونه صداي تحولخواهان - به ويژه نسلي را - چگونه حذف و تحريف و در حال مصادره كردن هستند. من صداگذاري روي صداهاي ايران را ميبينم؛ بازنمايي خشونت، انحراف صدا و تحريك براي جاري شدن خون ميان ايراني - ايراني كاملا مشهود است. دلارهاي نظام سياسي نظير عربستان سعودي كه پر از نفرت و كينه عليه ايران و تمدن ايراني بودهاند و همچنين بازيهاي اسراييل براي تشديد ايرانهراسي اين بار براي پيش بردن اهداف سياسي خود در منطقه و نيز تلاشهاي پسپرده گروههايي كه جز تفنگ و اسلحه زبان ديگري نميشناسند را به خوبي ميبينم. من اينها را ميشناسم؛ سالهاست به قيمت ايران غلتيده در خون، به قدرت نشستن خود را دنبال كردهاند. تاكنون براي شنيدن صداي معترضان، بسيار نوشته شده و اكنون ميخواهم با هموطنانم كه در خيابان ندا سر دادهاند، بگويم اجازه ندهيد صداي شما صداگذاري شود و به قول خودشان سوار موج داخل شده و به وسيله يك رسانه با پولهاي يك كشور ناسالم براي ايران جريانسازي شود. با نفي خشونت و پشتوانه ساختن اين روزها براي گفتوگوي بزرگ، ميتوانيم آيندهاي بهتر را در اين مقطع، تاريخسازي كنيم. برخي مفاهيم مثل آزادي و عدالت هرگز كهنه نميشوند. اصلاحات نيز چنين مفهومي است. جامعهاي كه از يك انقلاب بزرگ سربرآورده، ميتواند با در پيش گرفتن مسير گفتوگو و تن دادن به اصلاحات، تاريخ رو به آينده را بسازد. ساختن تاريخ در هر جامعه و از سوي هر نسلي به ياد خواهد ماند اما ايستادن در سمت درست تاريخ رمز و راز ماندگاري و سعادت بخشي براي يك ملت خواهد بود.