اعتراض كشتيگيران
به فوتباليستها
«چرا به ما گوش شكستهها حواله خودرو نميدهند؟»
سامان سعادت
با انتشار خبر پاداش حواله وارد كردن خودرو به بازيكنان تيم ملي بعد از باخت مقابل امريكا دوباره دوگانه فوتبال/ ساير ورزشها شكل گرفته. در ادوار قبلي جام جهاني و در مناسبتهاي مختلف بسياري از ورزشكاران رشتههاي ديگر نسبت به موفقيتي كه رسانهها و هواداران به فوتبال نسبت ميدادند ابراز ترديد ميكردند و ميگفتند چرا همه منابع و تشويقها براي تيمي است كه تنها دستاوردش حضور در جام جهاني و حذف در مرحله گروهي است. با اين حال در آن سالها به واسطه محبوبيت سفت و سخت فوتباليستها اغلب اين انتقادات جدي گرفته نميشد و در واقع مردم اگر واكنش منفي نشان نميدادند به راحتي از كنار چنين اظهاراتي عبور ميكردند.
در اين دوره اما اوضاع متفاوت است. با اتفاقاتي كه در دو ماه و نيم گذشته در كشور و سپس در جام جهاني رخ داد و به دودستگي ميان هواداران تيم ملي منجر شد، امروز صداي معترضين به پاداشهايي كه فوتباليستها ميگيرند بلندتر شنيده ميشود. برخلاف هميشه تقريبا كسي هم پيدا نميشود يا جرات نميكند پشت فوتباليستها دربيايد. شايد حتي بتوان گفت آنهايي كه علاقهمند به تيم ملي هم هستند نسبت به دريافت چنين پاداشهايي مشكوكند و نميتوانند خودشان را قانع كنند كه يك تيم بابت دو باخت و خوردن ۷ گل در دو بازي و حذف در دور گروهي جايزه بگيرد .
سردمداري اعتراضات به فوتباليستها را فعلا كشتيگيران برعهده گرفتند. در ۴۸ ساعت گذشته چندين كشتيگير سرشناس عضو تيم ملي در مصاحبهها يا استوريهاي اينستاگرامي نسبت به پاداشهاي درنظر گرفته شده براي فوتباليستها اعتراض كردهاند. كامران قاسمپور كه در مسابقات جهاني جيدون كاكس امريكايي را شكست داد و طلايي شد در مصاحبهاي پاداش ۱۵۰ ميليون توماني درنظر گرفته شده براي كشتيگيران را در شأن ورزشكاران ندانست و گفت: «واقعيت اين است كه ورزشكاران هر رشته به اندازه خودشان زحمت ميكشند؛ حالا چه در فوتبال و چه بقيه رشتهها. مليپوشان و قهرمانان ورزش ايران در هر رشته براي من قابل احترام هستند و هر پاداش يا دستمزدي هم كه ميگيرند، گواراي وجودشان. مشكل ما اين است كه مسوولان نگاه يكساني به ورزشكاران ندارند. انگار ما فرزند ناخوانده اين ورزش هستيم. اگر تيم ملي فوتبال در جام جهاني بوده، ما هم چند روز ديگر بايد در خاك امريكا در جام جهاني شركت كنيم. اما همان مسوولاني كه به فوتباليستها حواله خودرو دادهاند، اگر كشتيگيران در جام جهاني قهرمان هم شوند، چنين پاداشي به آنها ميدهند؟» اميرمحمد يزداني ديگر كشتيگير تيم ملي نيز در مصاحبهاي جداگانه گفت نتايج تاريخي براي كشتيگيران است و پولش براي برخي رشتهها. يزداني در اين مصاحبه گفت: «تيم ملي فوتبال در بين آسياييها بدترين عملكرد را در جام جهاني 2022 قطر داشت و از گروه خودش صعود نكرد. آنها فقط يك برد داشتند و با دو باخت كارشان تمام شد، اما كشتي هميشه مدالآور بوده و از اين لحاظ ورزش اول كشور است. اين همه بيتوجهي و تبعيض اصلا عادلانه نيست.» محمدعلي گرايي كاپيتان تيم ملي كشتي فرنگي هم در استوري اينستاگرامش نوشت: «از دو سال پيش تا حالا جوايز كشتيگيران رو ندادين مگه بيشتر افتخارات ورزشيتون مربوط به كشتي نيست؟ پس چرا گل ريزونتون براي فوتباله؟»
به اينها بايد گلايههاي ريز و درشت ديگري را هم اضافه كرد. ورزشكاران رشتههايي نظير واترپلو و سايرين نيز اظهارات مشابهي انجام دادند، منتها به نظر ميرسد انتقادات كشتيگيران هماهنگ شده باشد كما اينكه در ماههاي منتهي به جام جهاني چنين انتقاداتي به گوش ميرسيد. به عنوان مثال محمد بنا سرمربي سابق تيم ملي كشتي فرنگي در گفتوگو با «اعتماد» نسبت به بودجههاي اختصاص پيدا كرده به فوتبال و دستمزد كارلوس كيروش انتقاد كرد كه البته با واكنش نسبتا منفي اهالي فوتبال مواجه شد. برعكس حالا كه اكثرا منتقد دريافت چنين پاداشهايي از سوي مليپوشان هستند و آنها را به پولپرستي متهم ميكنند. براي تحليل چنين وضعيتي نياز هست كه بار ديگر برخي مفاهيم مورد توجه قرار بگيرند. يكي بحث درآمد و پاداشهايي است كه بازيكنان تيم ملي از آورده خود كسب ميكنند. به بيان ساده تيم ملي فوتبال با رفتن به جام جهاني و جام ملتهاي آسيا ۱۶ ميليون دلار درآمد براي فدراسيون فوتبال آورده داشته. پس طبيعي است كه بخشي از اين پول به خود بازيكنان براساس يك فرمول مشخص پرداخت شود. در همه جاي دنيا بازيكنان از پاداشهايي كه فدراسيونها بابت حضور تيم ملي كشورشان در مسابقات بينالمللي كسب ميكنند سهم دارند. حال بايد پرسيد فدراسيون كشتي از هر حضور تيم ملي در مسابقات جهاني و آسيايي چقدر درآمد كسب ميكند و از اين مقدار درآمد چقدر به كشتيگيران اختصاص پيدا ميكند. اگر فدراسيون كشتي همانند فوتبال از اين راه درآمد ميليون دلاري دارد اما سهمي به كشتيگيران نميدهد، ورزشكاران اين رشته ابتدا بايد رييس فدراسيون را بازخواست كنند. اگر هم چنين درآمدي در كار نيست پس طبيعتا سهمي هم وجود نخواهد داشت.
نكته ديگر پاداشي مضاعف بر سهم بازيكنان از درآمد فدراسيون فوتبال است. يعني همين حواله واردات خودرو و... كه از سوي وزارت ورزش يا معاون رييسجمهور يا حتي شخص رييسجمهور به بازيكنان فوتبال داده ميشود. چنين پاداشهايي از زمان گذشته در كشور رواج داشته و اتفاقا هميشه هم با انتقاد روبرو بوده است. موافقان چنين پاداشهايي معمولا به تاثير موفقيتهاي فوتبال در سطح جامعه اشاره ميكنند و اين سوال را مطرح ميكنند كه آيا در ۴۰ سال گذشته سابقه داشته مردم بابت پيروزي يك كشتيگير در هر سطحي از مسابقات به خيابان بريزند و شادي دسته جمعي برگزار كنند؟ پاسخ منفي است. اين اتفاق در مورد هيچ رشته ديگري به جز فوتبال رخ نداده است. كشتي با همه محبوبيتش در ايران جايگاه تيم ملي فوتبال را نداشته است. تيم ملي فوتبال به اعتقاد بسياري از كارشناسان جايگاهي فراتر از ورزش دارد و اين مختص به ايران هم نيست. موافقان با اين استدلال ميگويند پاداش ويژه براي بازيكنان فوتبال منطقي است. مخالفان اما با تاييد اهميت جايگاه فوتبال در كشور نسبت به شكل جوايز انتقاد ميكنند. اينكه در ايران با اين شرايط بازار خودرو و رانت و انحصاري كه در اين صنعت وجود دارد به بازيكنان حواله وارد كردن خودروي خارجي داده ميشود خيلي تناقض برانگيز است. اينكه مردم عادي مجبورند پرايد را ۲۲۰ ميليون بخرند اما بازيكن فوتبال ميتواند ماشين خارجي وارد كند تبعيضآميز كه نه، حتي تحقيرآميز است. منتقدان ميگويند چرا وجه نقد به بازيكنان داده نميشود؟ يا سكه؟ چرا اين جايزه بايد به نوعي گره بخورد با ناكارآمديهاي مديران صنعتي در كشور؟ انگار كه در اوج كمبود دارو در كشور به فلان ورزشكار به عنوان پاداش مجوز واردات آنتي بيوتيك و سرم داده شود!
درنهايت نيز نبايد فراموش كرد كه زمان انتشار خبر پاداش دادن به بازيكنان فوتبال هم بسيار بد موقع بود. اينكه درست در كشاكش باخت به امريكا و حذف از جام جهاني و كسب بدترين نتيجه ميان تيمهاي آسيايي با تجربه حضور در جام جهاني خبر ميرسد بازيكنان پاداش گرفتهاند هر ذهني را براي واكنش منفي تحريك ميكند.
با تمام اين تفاسير در مجموع ميتوان گفت نظام پاداش و درآمد در ورزش رابطه مستقيم با درآمدزايي و گردش مالي آن رشته دارد. فارغ از بدموقع بودن انتشار خبر پاداش و شكل پاداش (حواله خودرو) بازيكنان فوتبال در هر جايي از دنيا به دليل اينكه در سيستمي با گردش مالي بالا سهيم هستند طبيعتا دستمزد و پاداش بيشتري از ورزشكاران ساير رشتهها خواهند گرفت. چه كسي فوتباليستها را دوست داشته باشد چه نداشته باشد اين وضعيت وجود دارد و وجود خواهد داشت.