كوه
موش زاييد
عظيم محمودآبادي
خبرگزاري رويترز در گزارشي از قول افسر ارشد اطلاعاتي اسراييل نوشته است: «جمهوري اسلامي ايران به بقاي خود ادامه ميدهد». روز دوشنبه چهاردهم آذر - همزمان با فراخوان گسترده براندازان خارج از ايران، براي اعتصابات داخل كشور - سرهنگ عاميت ساعار به خبرگزاري رويترز گفته است: «حكومت ايران ظاهرا خواهد توانست از پس اعتراضات برآيد». اين افسر ارشد اطلاعاتي رژيم صهيونيستي با بيان اينكه «جمهوري اسلامي ايران، براي مقابله با اين نوع اعتراضات ساز و كارهاي «كاملا قوي» دارد»، ميافزايد: «حكومت جمهوري اسلامي ايران سالهاي زيادي در قدرت خواهد ماند». انتشار اظهاراتِ اخير يكي از بلندپايهترين مقامات امنيتي اسراييل، پس از گذشت هشتاد روز بحرانآفريني براي امنيت ملي كشورمان از سوي خبرگزاري «رويترز»، به خودي خود واجد اهميت بسيار بالايي است. اظهاراتي كه بيش از هر چيز بايد آن را اعتراف به شكست كامل پروژه دشمنان ايران در جاي جاي جهان، پس از گذشت بيش از دو ماه دانست. بعد از اظهارات متوهمانه جاستين ترودو، نخستوزير كانادا - كه برخلاف تمام پروتكلهاي بينالمللي و ديپلماتيك - از تغيير رژيم در ايران سخن گفت و پس از آن هم جو بايدن، رييسجمهور ايالات متحده امريكا قول داد و اعلام كرد: «نگران نباشيد ما ايران را آزاد ميكنيم»، حالا كمكم گردانندگان اصلي و البته امنيتي آشوبهاي اخير در كشورمان، در حال ورود به عرصه عمومي و بيان تحليلهاي نسبتا واقعبينانهشان هستند. اگر از سويي جاستين ترودو كه احتمالا تا همين دو ماه پيش درگير افسردگي شديد و خلأ عاطفي ناشي از درگذشت ملكه اليزابت دوم بود با شادماني از آنچه در ايران ميگذشت، رخت ماتم را از تن در آورد و از سوي ديگر جو بايدن به بيان سخناني پرداخت كه احتمالا ناشي از «زوال عقل» - بنا به تحليل دونالد ترامپ رييسجمهور سابق امريكا از شخصيت وي- بود، حالا اما حرف حساب را بايد نه از بايدن بلكه از زبان افراد اصلي اين غائله شنيد.
حرفي كه ديگر در آن خبري از تغيير رژيم، سقوط نظام، تجزيه ايران و ... نيست؛ حرفي كه عجز و ناتواني دشمنان ايران را بيش از هر زمان ديگري نشان ميدهد. حرفي كه به قول آن ضربالمثل، آب پاكي بود كه روي دست ترودو، بايدن و مكرون ريخته شد. اينكه ايران نه عراق است و نه افغانستان، نه اوكراين است و نه گرجستان و البته نه سوريه! آري در اين مدت دشمنان ايران با استفاده از امپراتوري رسانهاي خود توانستند افكار عمومي جهانيان را آنچنان دستكاري كنند كه گويي در كمتر از چند هفته قرار است نظام سياسي مستقر در ايران سقوط كند. از آن مهمتر اينكه گاه در رسانههايشان زمزمههايي مبني بر اينكه حتي ايرانِ امروزي براي هميشه از بين خواهد رفت و به كشورهاي كوچكتر تقسيم خواهد شد نيز شنيده ميشد. اما اظهارات اخير مقام ارشد امنيتي رژيم اسراييل حكم همان سطل آب سردي را داشت كه روي سر ترودو، بايدن، مكرون و همه آنهايي ريخته شد كه دل به آنها بسته بودند و عقلشان را به رسانههاي آنها سپرده بودند. البته كشور و جامعه ما نيز در پي اين شرارتها، بيآسيب نماند اما آنچه نهايتا روي زمين واقعيت به وقوع پيوست فاصله بسيار معناداري دارد با آنچه بدخواهان اين مرز و بوم درصددش بودند. به تعبيري ميتوان گفت اين هجمه رسانهاي بيسابقه در سراسر جهان عليه ايران، نهايتا كوهي بود كه موش زاييد! آري شادماني كساني كه بُرد فوتبال امريكا از تيم ملي كشورمان را جشن گرفتند هم ديري نپاييد؛ نه فقط به اين دليل كه امريكا نيز خيلي زود از جام جهاني حذف شد، بلكه به اين دليل كه پروژه اصلي امريكاييها، اسراييليها، همراهان اروپاييشان و برخي دولتهاي مرتجع عربي، در ايران شكست خورد. البته طبيعي است كه اين اعتراف به شكست، به معناي پايان شيطنت آنها نيست! بلكه حتما بايد منتظر شرارتهاي بعدي و بيشتري باشيم كه در پي عقدهگشايي از اين شكست تلخ و مفتضحانه رقم خواهند زد. شرارتهايي كه اگرچه نخواهد توانست روياي آنان را محقق كند، اما شايد بتواند براي امنيت مليمان باز هم كابوسي جديد بيافريند. ما اكنون بيش از هر زمان ديگري به همگرايي و كاهش تضاد ميان دولت - ملت نيازمنديم. حتما نظام سياسي حاكم بر كشور بايد گوش شنوايي نسبت به نقدهاي جامعه و نخبگان آن داشته باشد، اما اين نقدها نيز نبايد به هيچوجه متضمن تضعيف قدرت سياسي و حاكميت ملي كشور باشد.