چه كساني مانع شنيده شدن ميشوند؟
علي ميرزامحمدي
اخيرا سخنگوي دولت، مطالبي را درباره شنيده شدن اعتراضها ذكر كرده و مدعي شدهاند: «آشوبگران مانع شنيده شدن صداي معترضان شدند». درباره اين اظهارنظر چند نكته قابل ذكر است:
1- اگر شنيده شدن در معناي فيزيكي آن مدنظر باشد، اين ادعا از آن ادعاهاي عجيب و غريب است. ادعاي ايشان در ذهن مخاطب چنين تداعي ميكند كه انگار افرادي در جلسهاي چهره به چهره قصد دارند اعتراض خود را به صاحبان قدرت منتقل كنند كه در اين ميان افرادي با ايجاد بلوا و آشوب، مانع آن ميشوند كه صداي معترضين و مطالبات آنها به گوش صاحبان قدرت و كارگزاران دولت برسد! ايشان با اين سخن، ما را به عصري بردهاند كه ارتباطات در آن فقط به تماس چهره به چهره محدود ميشد؛ در صورتي كه همه واقفيم خواستهها و مطالبات اعتراضها به شكلهاي مختلف رسانهاي كاملا در دسترس است و هيچ مانعي از جمله اغتشاشها در عزم دولت براي شنيدن اختلال ايجاد نميكند.
2- حتي اگر ادعاي سخنگوي محترم دولت را در مانعتراشي اغتشاشگران در شنيده شدن صداي معترضان درست تلقي كنيم، پذيرش آن، نشاندهنده قصور و كوتاهي خود دولت است؛ چراكه فراهم آوردن اسباب شنيده شدن اعتراضهاي مسالمتآميز از وظايف دولت است. به اين معنا كه دولت موظف است مجوزهاي لازم را براي اعتراضهاي قانوني در مكاني مشخص، صادر و امنيت آن را تامين كند. همچنين دولت وظيفه دارد با دقت مطالبات و خواستههاي معترضين را رصد و درباره شيوههاي پاسخگويي و برآورده شدن اين مطالبات و خواستهها اقدام كند.
3- «شنيدن» و «شنيده شدن»، مكمل يكديگر هستند؛ به عبارت بهتر «وقتي نشنوي، شنيده هم نخواهي شد». در اين ميان، از نشانههاي اصلي شنيده شدن اعتراضها توسط حاكميت، نحوه برخورد با منتقدين و معترضين است. بر اين اساس، اگر دنبال اصلاح رابطه دوطرفه «شنيدن و شنيده شدن» هستيم، نخست بايد در نحوه برخورد با منتقدين تجديدنظر كنيم.
4- تبعات و آثار «شنيدن ناقص» و «تفسير غلط شنيدهها»، از نشنيدن خطرناكتر است. «شنيدن گزينشي مطالبات» و سانسور بخشهاي ديگر آنها، شنيدن ناقص است. همچنين «شنيدن درست» فقط به معناي «شنيدن فيزيكي» نيست، بلكه بايد در تفسير آنچه ميشنويم هم درست عمل كنيم.
5- شنيدن و پاسخگويي به اعتراضها، به معناي تسليم محض در برابر تمامي خواستهها و مطالبات نيست؛ بلكه معناي واقعي آن، احترام دوطرفه، صبوري و به رسميت شناختن همديگر براي رسيدن به تفاهم است. اگر گفتوگوها صادقانه باشد طرفين محدوديتهاي همديگر را درك خواهند كرد.
6- فرآيند «تقلا براي شنيده شدن» در ميان افراد جامعه از طيف مثبت آن، در قالب «شنيده شدن مسالمتآميز و دوستانه» شروع و به طيف منفي آن در قالب «اغتشاش و آشوب» منتهي ميشود. به عبارت بهتر افراد جامعه، هرگز اقدام اعتراضي خود را با آشوب و اغتشاش شروع نميكنند؛ بلكه آنها مطالبات و خواستههاي خود را پيش از شروع ناآراميها به صورت مسالمتآميز و دوستانه بيان ميكنند.
7- براي نشنيدن، شگردها و شيوههاي مختلفي ميتوان ابداع كرد يا بهانههاي مختلفي تراشيد؛ اما اين شيوهها نه تنها كمك چنداني به كنترل وضعيت ملتهب جامعه نخواهد كرد، بلكه هزينههاي سنگيني نيز به حاكميت تحميل خواهد كرد.