اكران «آبي و رابي»
مرتضي ميرحسيني
فيلم دي ماه 1309 در چنين روزهايي در سينما ماياك تهران اكران شد و از آن به نخستين فيلم بلند داستاني و صامت سينماي ايران ياد ميكنند. نام «آبي و رابي» را برايش انتخاب كرده بودند و به دست آوانس اوگانيانس (اوهانيانس) با همكاري خانبابا معتضدي ساخته شده بود. فيلمي كمدي درباره دو نفر به نامهاي آبي و رابي كه اتفاقات جالبي برايشان روي ميدهد. مثلا يكي از آنها كه آب ميخورد، شكم ديگري باد ميكند، يا در رستوران مرغ سفارش ميدهند اما قبل از شروع به خوردن، مرغ پر ميزند و پرواز ميكند. فيلم چند بازيگر داشت، اما دو نقش اصلياش را محمد ضرابي (آبي) و غلامعلي سهرابيفرد (رابي) بازي ميكردند. روزنامه اطلاعات در خبري درباره اكران اين فيلم نوشت؛ «فيلم سينمايي آبي و رابي به كارگرداني آوانس اوگانيانس روز جمعه 12 دي سال 1309 در سينما ماياك تهران به نمايش درآمد. ديروز دعوتي از طرف مدرسه آرتيستي سينما براي ديدن فيلمي كه اخيرا برداشته شده است به عمل آمده بود. مدعوين در ساعت ۲ بعدازظهر در عمارت سينما ماياك حضور يافتند و فيلم مزبور به معرض تماشا گذاشته شد. اين نخستين دفعه است كه فيلمي در ايران از طرف خود ايرانيها و آرتيستهاي ايراني برداشته شده تا به حال چندينبار فيلم مخصوصا فيلمهاي خوب در ايران چه از طرف خود ايرانيها و چه از طرف موسسات خارجي برداشته شده است ولي (فيلمهاي قبلي) مزاياي فيلم جديد را ندارند، زيرا در اين فيلم يكدسته آرتيست ايراني كه از مدرسه جديدالتاسيس آرتيستي سينما بيرون آمدهاند كار كردهاند كه اين قسمت در فيلمهاي پيش نبوده است.» ميگويند سازندهاش، يعني آوانس اوگانيانس متاثر از فيلمي دانماركي كه چندي قبل در پايتخت به نمايش درآمده و مردم را جذب كرده و خندانده بود، دست به كار ساختن چنين فيلمي شد. همچنين درباره او -كه با ساختن اين فيلم، نام مهمي در تاريخ سينماي كشور ما از خودش باقي گذاشت- ميگويند كه مردي دنياديده و تحصيلكرده بود. در تاشكند تجارت خواند و بعد راهي عشقآباد شد و آنجا در رشته حقوق تحصيل كرد. سپس مدتي در مسكو مقيم شد و آنجا فيلمسازي آموخت و در رشته سينما مدرك دكترا گرفت. بعدتر كه به ايران برگشت، مدرسهاي به نام «مدرسه آرتيستي سينما» براي آموزش فيلمسازي تاسيس كرد. گروهي از هنرجويان همين مدرسه را نيز در ساخت «آبي و رابي» درگير كرد و گروهي را پشت و گروهي را جلوي دوربين
به كار گرفت. موفقيت نسبي اين فيلم او را به ساخت فيلم ديگري به نام «حاجي آقا، آكتور سينما» ترغيب كرد، اما اين فيلم دوم در رقابت با «دختر لر» (اولين فيلم ناطق فارسي) چندان ديده نشد و در سايه ماند. گويا شكست تجاري فيلم دوم، اوگانيانس را به مشكلات مالي گرفتار كرد، اما او همچنان مشتاق تجربههاي نو بود. شبيه همان مدرسه آرتيستي سينما، مدرسهاي در هند افتتاح كرد و مدتي در سينماي آن كشور فعال بود. البته در تهران، به روايتي در گمنامي درگذشت (سال 1340). از دو بازيگر اصلي فيلم «آبي و رابي»، سهرابيفرد در فيلم «حاجي آقا، آكتور سينما» نيز با اوگانيانس همكاري كرد، اما محمد ضرابي بازيگري را كنار گذاشت و به بازي در همان يك فيلم بسنده كرد. بعدها در مصاحبهاي گفت انگيزهاش براي ثبتنام در مدرسه آرتيستي و بعد بازي در فيلم «آبي و رابي»، كسب تجربههاي تازه در پديدهاي نوظهور بود «ميخواستم ببينم چه ميشود. خيلي ساده.»