سوءاستفاده از«اعتماد»
جاعلان خبر مشغول كارهستند
گروه سياسي |مدتي است كه خبرهاي راست و دروغ اختلاط زيادي پيدا كردهاند؛ متن يا عكس-خبرهايي كه با لوگوي رسانههاي شناختهشده در فضاي مجازي دست به دست ميشوند. آنها حاوي جملاتي هستند كه تهيهكنندگان آنها، قصد دارند به جاي خبر واقعي به خورد مخاطب بدهند. ماجرا از اين قرار است كه اخيرا ديده شده متنهايي در جهت تخريب يا تبليغ يك جريان سياسي يا يك واقعه در فضاي مجازي ميچرخد. متن طوري تنظيم شده است كه كسي در نگاه اول، شكي به آن نميكند؛ مخصوصا اگر نام يك رسانه شناختهشده هم پاي آن مطلب باشد. ديگر نميتوان مخاطبي كه در دام اين خبر جعلي افتاده را به راحتي متقاعد كرد كه آن متن جعلي است. مورد ديگر، عكس-خبرهايي هستند كه جاعلان خبر منتشر ميكنند. آنها با استفاده از لوگوي رسانههاي شناختهشده و طراحي عكس-خبرهايي نزديك به طرحهاي گرافيكي آن رسانهها، جملاتي جعلي از قول يك شخصيت مطرح در كشور را در آن مينويسند و انتشارش ميدهند. جاعلان از همه بسترهاي شبكههاي اجتماعي هم براي پيش بردن اهدافشان استفاده ميكنند؛ يك حساب كاربري ناشناس در اينستاگرام يا يك اكانت فيك در توييتر؛ فرقي ندارند مهم انتشار و دست به دست شدن آن است. يا شايد هم در قالب متنهايي باشد كه در تلگرام و واتساپ «فوروارد» ميشود؛ مقصد هم ميتواند گروههاي دوستانه و خانوادگي باشد! معمولا از نوع تنظيم خبر يا نقلقولي كه در آن متن يا عكس-خبر آمده ميتوان متوجه شد كه جاعلان چه هدفي را پي ميگيرند.
متن جعلي درباره خرانه خالي پس از سخنان روحاني!
چند روز پيش بود كه يكي از همين متون جعلي در فضاي مجازي در حال چرخيدن بود؛ مطلبي كه ادعا ميشد به نقل از فرهاد دژپسند وزير پيشين اقتصاد در دوره روحاني است و منبع آن هم مصاحبه وزير سابق اقتصاد با روزنامه اعتماد ذكر شده بود. در اين متن ادعا شده بود دژپسند انتقادات تندي را عليه روحاني مطرح كرده است، اما اين متن با واكنش دژپسند روبهرو شد: «پس از دوره وزارت هيچ مصاحبهاي با هيچ رسانهاي نداشتهام به همين دليل متن تنظيمي هيچ تناسبي با ادبيات معمول بنده ندارد.» در اين مصاحبه جعلي، بر خالي بودن خزانه تاكيد و گفته شده كه دولت روحاني بدون پشتوانه اقدام به چاپ پول ميكرده و سه ماه پاياني دولت حقوق كارمندان را با قرض كردن و «كلاه به كلاه كردن» پرداخت كرده بود. در اين متن همچنين آمده كه روحاني ميترسيده كه پس از اتمام دوره رياستجمهورياش «با دستبند و پابند» سراغ او بروند.
خيلي اتفاقي!
محتواي اين متن كمي مشخص ميكند كه هدف از انتشار آن در سطح گسترده چه بوده است. اين متن وقتي معناي بيشتري پيدا ميكند كه دوشنبه هفته گذشته حسن روحاني در جمع استانداران دولتهاي يازدهم و دوازدهم به اين موضوع اشاره كرده بود كه دولت او، خزانه را با صدها ميليون دلار تحويل دولت رييسي داده است. در پي اين گفتهها و ساير سخنان روحاني، محافظهكاران برآشفته شدند.
گفتههاي روحاني نه تنها با واكنش شديد همه طيفهاي محافظهكاران و رسانههايشان روبهرو شد، بلكه وزارت اقتصاد هم در بيانيهاي سخنان روحاني درباره موجودي خزانه را «ادعا» خواند و خطاب به روحاني گفت كه «نه يك خزانه خالي كه يك خزانه مقروض و بدهكار ميراثي بود كه به دولت سيزدهم رسيد.» واكنشهاي گسترده محافظهكاران نسبت به سخنان روحاني نشان ميدهد كه اين گفتهها چقدر براي دولت محافظهكار و هوادارانش گران آمده است.
«اعتماد» زير ضرب جاعلان
اين اولينبار نيست كه روزنامه اعتماد مورد حمله و سوءاستفاده جرياناتي خاص قرار ميگيرد. چندي پيش عكسخبري منتشر شد كه در آن جملهاي دور از ادبيات مرسوم و رسانهاي، خطاب به ابراهيم رييسي به «اعتماد» نسبت داده شده بود. جاعلان از يك يادداشت صفحه اول «اعتماد» استفاده كرده بودند تا مخاطبشان از محكم بودن ادعايشان مطمئن شود.
همزمان با اين اقدامات، برخي كانالها و صفحات بينام و نشان اقدام به حمله به «اعتماد» كردند. در اين حملات، «اعتماد» به دعوت مردم به خيابان جهت اعتراض متهم ميشد؛ اتهامي كه برخلاف پروتكلهاي رسانهاي در هر رسانه مستقل است. در برخي از اين مطالب، جاعلان ذوق هنري هم داشتند و طرحي كشيده بودند كه «اعتماد» فتيله سوخت يك كوكتلمولوتوف است. به نظر ميرسد اين مجموعه اقدامات، از يكسو براي پروندهسازي و موجه جلوه دادن برخورد با «اعتماد» باشد و از سوي ديگر با انتشار اخبار جعلي از قول «اعتماد»، بخواهند اين رسانه را بياعتبار كنند.