• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5393 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۴ دي

زمين مي‌لرزد

فاطمه باباخاني

زهرا خانوم را اولين‌بار در بيمارستان طالقاني ديدم، آقا رضا را هم. زلزله بم واسطه آشنايي ما شد هر چند سال‌هاست از يكديگر خبري نداريم.
هم زهرا خانوم و هم آقا رضا تعدادي از اعضاي خانواده‌، دوستان و آشنايان‌شان را در زلزله از دست داده بودند. دختر زهرا هم چند روز بعد در همان بيمارستان بستري شد. ابتدا متوجه نشده بودند دچار شكستگي لگن شده‌، دختربچه درد مي‌كشيده‌ و فكر مي‌كردند بابت شكستگي دست است تا اينكه بالاخره يكي از پرسنل بيمارستان به اين فكر مي‌افتد كه عكس از لگن بگيرد و همين موضوع شكستگي را روشن مي‌كند. زهرا مي‌گفت ديگر فرزندش زير آوار مانده است. مي‌گفت به خاك چنگ مي‌زده و مي‌گفته پسر من زنده است، اگر اقوام شما فوت كرده‌اند، فكري به حال پسر من كنيد كه آن پايين هنوز زنده مانده! همه درگير بودند، درگير از دست‌رفته‌ها و عزيزان خفته در خاك. صداي پسر زهرا ساعت‌ها بعد خاموش شد و به جمع درگذشتگان پيوست‌، پسر او عددي شد در ليست هزاران نفر درگذشته‌، عددي كه براي زهرا همه ‌چيز بود. آقا رضا دچار شكستگي پا بود‌‌، در عين حال كمرش هم به ‌شدت آسيب ديده بود. تا به تهران برسد، مراحل سختي را پشت سر گذاشت. او را با لباس‌هاي خيس سوار وانتي كردند و به فرودگاه رساندند، سرمازده بود و دنبال نشاني از فرزندش مي‌گشت‌، او مدتي در بخش عفوني بيمارستان بستري شد و بعدتر به شهرش برگشت. از زلزله بم نزديك به 20 سال مي‌گذرد‌، زلزله‌اي كه تصاوير آن نشان از عمق فاجعه‌اي داشت كه در اين شهر به وقوع پيوسته بود. در اين 20 سال نمي‌دانم چقدر روي بحث مقاوم‌سازي كار شده، چقدر زمان ساخت و خريد و اجاره‌خانه به چنين مولفه‌اي در كنار قيمت توجه كرده‌ايم‌، زلزله بم چقدر ما را نسبت به فاجعه‌اي كه در كمين زندگي روزانه ماست آگاه كرده است يا چندان درگير مصايب زندگي بوده‌ايم كه زلزله‌اي كه معلوم نيست كي به وقوع بپيوندد آخرين ملاحظه ما بوده است. از زلزله بم 20 سال مي‌‌گذرد. كودكان عزيزي كه در خاك خفتند، مي‌توانستند امروز فرزندان جوان زهرا و آقا رضا باشند اگر فقط آن روز زلزله نمي‌آمد‌، اگر آن ساعت صبح زلزله نمي‌‌آمد، اگر خانه‌ها اندكي مقاوم‌تر بود و اگرهاي زيادي كه هيچ‌كدام به وقوع نپيوست. در زلزله‌هاي بعد باز بحث مقاوم‌سازي مطرح شد و اندك تكاني در شهرهاي‌مان ما را به خواب در پارك‌ها كشاند. به نظر مي‌رسد ضرورت زندگي همه ما را ناچار كرده به يك چهارديواري دل خوش باشيم و در اين بيم و اميد كه ان‌شاءالله زمين زير پاي ما نخواهد لرزيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون