• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5405 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۲۸ دي

بدترين فيلم‌هاي 2022 به انتخاب پرویز نوري

زمانه قحطي فيلم خوب

پرويز  نوري

به رسم هر ساله در انتخاب برترين فيلم‌هاي سال، در سالي كه گذشت به جز معدود فيلم‌هاي نسبتا خوب (ازجمله پرستار خوب، تار، تاپ گان؛ ماوريك و فيلمبن‌ها) تا دلتان بخواهد فيلم بد وجود داشته است. سالي غيرمتعارف كه با ادامه كوويد-19، تنها حدود 49درصد سينماروها به سينما رفته‌اند. نيويورك تايمز هم نوشته: «برخي از فيلم‌ها حتي 8درصد هم تماشاگر نداشته و هيچ فيلمي راضي‌كننده نبود.» فيلم مارول اسپايدرمن: راهي به خانه نيست، ابتدا خوب ظاهر شد ولي بعد به سرعت خوابيد (درحالي كه اكثر ابرقهرمان‌ها به فروش‌هاي ميلياردي مي‌رسيدند). با تشريح سينمايي و نگاه به فيلم‌هاي بد سال مي‌توان دريافت كه چرا بايد در اين حد سقوط كنند. سينما دارد روز به روز تحليل مي‌رود و انگار داريم به قحطي فيلم خوب نزديك و نزديك‌تر مي‌شويم، اما در سال 2022 در بين انبوه فيلم‌هاي بد اين فيلم‌ها را برگزيدم.
10- دختر پادشاه - the kings Daughter
اين تاريخي تخيلي، با صرف سال‌ها ساخت و هزينه بسيار، ماجراي پادشاه لويي شانزدهم، (پيرس برازنان) را روايت مي‌كند كه مردان خود را به جست‌وجوي يك پري دريايي اسطوره‌اي مي‌فرستد. لويي معتقد است براي آنكه تا ابد زنده بماند بايد از سحر و جادوي آن پري دريايي بهره‌مند شود! اما نقشه پادشاه، وقتي نقش برآب مي‌گردد كه نادختري او (كايا اسكودلاريو) از وجود چنين پري دريايي با خبر مي‌شود... و حكايتي محيرالعقول!
9- بزرگراه بهشت- paradise Highway
آناگاتو پس از ساخت تعدادي فيلم‌هاي كوتاه قابل تامل، با اين فيلم بلند نشان داده با بازيگراني نامناسب نقش‌ها  چون مورگان فريمن، جوليت بينوش، فرانك گريلو، به خطا رفته است. قصه يك راننده كاميون (بينوش) كه مي‌خواهد برادرش (گريلو) را از مخاطره نجات دهد و ناچار مي‌شود محموله‌اي غيرقانوني را جابه‌جا كند. بينوش اصلا در اين نقش قابل باور نيست و گريلو هم فقط زمان كوتاهي در فيلم وجود دارد. طفلك فريمن كه در 80 سالگي باز بايد همان مامور سرسخت اف‌بي‌آي را به شكل استمراري بازي كند. فيلم ظاهرا طرح داستاني پرتنشي داشته ولي هيچ تنشي در آن حس نمي‌شود.
8- 355 - the355
نويسنده و تهيه‌كننده باسابقه سري فيلم‌هاي پرفروش «مردان ايكس» سيمون كينبرگ، با حيرت زياد براي اولين‌بار اين فيلم ضايع را كارگرداني كرده است. فيلمي پيچيده جاسوسي كه تعدادي از شخصيت‌هاي بااستعداد جهاني را به كمك گرفته، كساني همچون جسيكا چستين، لوپيتا نيونگو، پنه لوپه كروز و ديانه كروگر كه همگي سخت نوميد‌كننده بوده‌اند. با داستاني نامربوط درباره مامور سيا به نام ميسن برآن (چستين) كه با تيمي از جاسوسان زن از سراسر دنيا مي‌خواهد مانع سيستمي شود كه قرار است زمين را نابود سازد! با پرداختي ضعيف و ديالوگ‌هايي آبكي يك اكشن دلهره‌اي كليشه‌اي كامل را رقم زده‌اند. 
7- آتش‌افروز - Firestarter ‌
با برداشت از رمان دلهره‌اي نه چندان مهم استيفن كينگ، ماجرا به روي دختر 10 ساله‌اي به اسم چارلي (رايان آرمسترانگ) مي‌چرخد كه صاحب نيرويي غيرطبيعي است و والدين او سعي دارند تا از او در برابر خطرات ناشي از آن محافظت كنند. فيلم بازسازي نسخه 1984 است كه در آن درو با ريمور بازي مي‌كرد و تاحدودي دلهره‌آور بود. خوشبختانه مدت نمايش فيلم 94 دقيقه است و بايد شكرگزار بود كه بيشتر از اين از آن نيرو استفاده نمي‌شود!
6- پينوكيو- Pinocchio
بازسازي فيلم با شخصيت‌هاي زنده از آن انيميشن كلاسيك ديزني به سال 1940، به كلي پرت و غيرقابل تصور است. رابرت زمكيس با وجود دقت در فيلمسازي، اين پينوكيوي 2022 را بدون هيچ مشخصه قابل اعتنا و جذب‌كننده‌اي دوباره‌سازي كرده است. حتي قصه‌هاي كامپيوتري آن هم كمك چنداني به بهبود ماجراها نكرده تا يك كمدي مدرن از كار درآيد. ايده تازه آن هم براي خلق پسرك چوبي كاملا بيهوده بوده است. دليل بازسازي اين موضوع جذاب به اين صورت به چه جهت بوده معلوم نيست و علي‌رغم استفاده بيش از حد از CGI تاثيري معكوس به‌جا گذاشته است. از اينها بدتر، بهره‌گيري از تام هنكس است كه استعدادي خوب را با نقش« جپتو» هدر داده است. 
5- نور سياه - Blacklight
در اين اكشن دلهره‌اي، قهرمان سابق ويتنام (ليام نيسون) آخرين ماموريت خود را قبل از بازنشستگي از فعاليت در اف‌بي‌آي بر‌عهده مي‌گيرد. به نظر مي‌رسد كه هيچ سناريويي در كار نبوده و كارگردان غايب است. با آنكه ليام نيسون بازيگر مستعد و ماهري در اين نوع اكشن‌هاست ليكن اين‌بار خسته و بي‌حوصله با يك‌سري متدهاي كهنه و تكراري، واضح است كه بايد چنين اثري بي‌خاصيت به وجود آيد. جالب است كه فيلم با 43 ميليون هزينه به فروش 16 ميليون رسيده است.
4- عشق رهايي‌بخش - RedeemingLove 
از آن نوع عاشقانه‌هاي بي‌احساس مربوط به سال‌هاي 1850 با شخصيت زني به اسم آنجل (آبيگيل كاون) كه اميدوار است پس از تحمل درد و رنج‌هاي گذشته در رابطه با مرد جديدش (تام لوئيس) به آرامش و خوشبختي دست پيدا كند. پيام فيلم هم به‌شدت موعظه‌وار است و اينكه دختري كه در بچگي به مردان بدسرشت فروخته شده و در بزرگسالي به سلك خود‌فروش‌ها درآمده، با عشق به يك انسان با اخلاق و پاك نيت مي‌تواند به راه راست هدايت شود! فيلم در ضمن ادعا هم دارد كه زخم‌هاي عميق رواني مي‌تواند به مرور به وسيله يك مرد خوب التيام يابد. 
3- موطلايي -blonde
اندرو دامينيك فيلم‌هايي ساخته در مايه‌هاي تاريك اما از درون قلبي پراحساس (ترور جسي جيمز به دست رابرت فورد بزدل يا آنها را به آرامي بكش، با شخصيت‌هايي اسطوره‌وار) با قياس آن نگه و انديشه و خلق زندگي مريلين مونرو، در موطلايي ناخوشايند و نامطبوع و برخلاف كارهاي گذشته فيلمساز كاملا خطا و اشتباه بوده است. آنا د آرماس نتوانسته به قالب مريلين مونرو فرو رود و حالات روحي و رواني او را انعكاس دهد. با همه رنگ و روغن‌ها و صحنه‌هاي سوزناك و به زور تاثير‌دهنده، از فيلم‌هاي قبلي دامينيك، فاصله بعيدي دارد. 
2- حباب - the Bubble
شخصيت زن داستان (كارن جيليان) و همبازي‌اش دارند در زمان كوويد -19 در فيلمي اكشن بازي مي‌كنند با عنوان «هيولاهاي صخره 6 براي اورست: خاطرات يك سنگين‌وزن» بازيگران بايد در اتاق‌ها محصور بمانند و بر زمينه پرده‌هاي سبز ظاهر شوند تا از ابتلا به بيماري مصون باشند! اين كمدي ظاهرا هزل‌آميز جاد اپتاو برخلاف ساير كارهاي اين كارگردان چنان مهمل از كار درآمده كه در صحنه‌هايي اعصاب را به‌هم مي‌ريزد.
1- مردي از تورنتو
 - The man frome torento

كوين هارت از آن كمدين‌هاست كه با سبك يكنواخت خودش، سريع حرف زدن و به نوعي بلاهت‌وار، توانسته در بسياري كمدي‌ها جلب‌نظر كند ولي در اين كمدي اكشن خالي‌بندي هاليوودي همچنان همان موجود است به اضافه اينكه از لحاظ فيزيكي قوي‌تر ... يك موجود سرسخت كه به جاي يك مزدور اشتباهي گرفته مي‌شود درحالي كه مزدور واقعي يعني وودي هرلسون يك آدمكش اجاره‌اي كانادايي است. فيلم مملو از صحنه‌هاي رنج‌آورست و به شكل اسلپ استيك‌هاي بي‌مزه و با نقش غيرقابل تحمل و شكنجه‌گر هرلسون در صحنه‌هاي خشونتي، تصويري از هيولاهاي مضحك را ارايه مي‌دهد. مضحك‌تر از خود داستان و وقايع من درآري آن، جايي است در هواپيماي سوراخ شده كه آدم‌ها به جان هم افتاده‌اند!


  خلق زندگي مريلين مونرو در «موطلايي» ساخته اندرو دامينيك، ناخوشايند، نامطبوع و برخلاف كارهاي گذشته فيلمساز كاملا خطا و اشتباه بوده است. آنا د آرماس نتوانسته به قالب مريلين مونرو فرو رود و حالات روحي و رواني او را انعكاس دهد. با همه رنگ و روغن‌ها و صحنه‌هاي سوزناك و 
به زور تاثيردهنده، از فيلم‌هاي قبلي دامينيك، فاصله بعيدي دارد.
   با تشريح سينمايي و نگاه به فيلم‌هاي بد سال مي‌توان دريافت كه چرا بايد در اين حد سقوط كنند. سينما دارد روز به روز تحليل مي‌رود و انگار داريم به قحطي فيلم خوب نزديك و نزديك‌تر مي‌شويم؛ اما در سال 2022 در بين انبوه فيلم‌‌هاي بد اين فيلم‌ها را برگزيدم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون