• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5405 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۲۸ دي

ريشه‌هاي خرافي جدال پدرسالاري يا مادرسالاري در آيين يهود

فريدون مجلسي

درباره جدال كهن برتري‌جويانه مردان كه هنوز مطرح است و اكنون شاهديم كه چگونه طالبان بر آن دامن مي‌زند، مطلبي از رابرت گريوز استاد فقيد انگليسي در ادبيات كلاسيك از كتاب «عيساي پادشاه» برخوردم كه يكي از دوستان آن را در كانال اينترنتي خود گذاشته بود. اين كتاب را چند سال پيش ترجمه كرده بودم و بر آن شدم كه قطعه مندرج در كانال آن دوست را در اينجا بياورم كه حكايت از قدمت اين جدال و ريشه‌هاي آن در تحولات و خرافات پيراموني آيين يهود دارد. گريوز با همان لحن كهنه چنين مي‌نگارد . 
«درباره اينكه براي حل مساله ابدي روابط مرد و زن آيا پدرسالاري راه‌حل بهتري از مادر‌سالاري است يا بهتر از امتزاج‌ها يا سازش‌هاي گوناگوني است كه ملل متمدن برگزيده‌اند، چه كسي تصميم خواهد گرفت؟ تنها چيزي كه لازم است در اين‌جا درج شود اين است كه يهوديان در مرحله‌اي بحراني در تاريخ خود تصميم گرفتند كه از آن پس مشاركت كاهنه‌ها را در تشريفات مقدس خود منع كنند. مي‌گفتند زنان بر زندگي ديني اثري فروكاهنده دارند؛ زيرا آنان عرضه‌كننده عنصر جنسي هستند كه ناچار اقتضا مي‌كند كه تمايل شهواني به جاي وجدِ عرفاني گرفته شود. درباره اين نقطه‌نظر گفتني بسيار است، زيرا تاثير بي‌پروايي جنسي در زمان عيد موجب سُستي علقه‌هاي زندگي خانوادگي و بي‌نظمي سامانه اجتماعي مي‌شود. گذشته از آن، اين نظريه يهود داراي جنبه‌اي سياسي هم بود: يعني كه تنها اميد بقاي آن ملت، در اين نهفته است كه دقيقا به خودش متكي باشد و از گرفتاري‌هاي خارجي كه شاه بانوانِ و كاهنه‌هاي عاشق‌پيشه و تجمل‌پرست پيوسته اتباع خود را درگير آن مي‌سازند، بپرهيزد. با اين حال يهوديان كه فقط تا حدي شرقي هستند، هرگز نتوانسته‌اند زنان‌شان را در انقياد كامل نگاه دارند و بنابراين هرگز توفيق نيافته‌‌اند با آن خلوصي كه مدعي آن هستند در خدمتِ يهُوه باشند. ايزد بانوي بزرگ كه  هميشه آنها را به اشتباه مي‌اندازد و به نابخردي اغوا مي‌كند. نام قبلي اين ايزد بانوي بزرگ بليلي بود كه آنها آن را بِليال تلفظ مي‌كنند و معناي آن ويراني مطلق است. پراكنده شدن از پيرامون ايزدبانو نخست موجب پشيماني و ترديدشان شد و اِرمياي شاعر كه در اين دوران مي‌زيست برخي از آنها را نقل مي‌كند و مي‌گويد: اكنون بار ديگر، براي شاه‌بانوي آسماني بخور مي‌سوزانيم و برايش ساغر مي‌افشانيم همچنان كه در گذشته مي‌كرديم و پدران‌مان، شاهان و شهرياران‌مان در شهرهاي يهوديه و در كوچه‌هاي اورشليم مي‌كردند، زيرا در آن زمان غذاي فراوان و سلامت و كاميابي داشتيم. اما از زماني كه به سوزاندن بخور و ساغر افشاني براي او پايان داديم، دچار پريشاني بوده‌ايم و با شمشير و قحطي از پاي درآمده‌ايم. اما ديگران بر عزم خود راسخ ماندند. 
«معبد مقدس ايزدبانو در هيراپوليس، در ساحل عُلياي رودخانه فرات در سوريه است، يعني منطقه‌اي كه در شرح كتاب مقدس به پدرسالاراني چون ابراهيم و اسحاق منسوب است و كاملا ارزش دارد كه از آن ديدار شود. در آن‌جا، خدايي خورشيدي، يعني نوعي ديونيزوس - آپولو- زئوس كه بر گاوميشي سوار است، با مادرش ايزد بانوي ماه ازدواج كرده است كه بر شيري سوار است و ماري در چنگ دارد. تثليثي كه مادر بر آن فرمان مي‌راند با خداي دو جنسي مبهمي كامل مي‌شود كه نزد او فاخته مقدس است. معبد كه زنانِ رازگشا و راهبان خواجه در آن خدمت مي‌كنند رو به خاور است؛ در بيرون دروازه دو ستون عظيم فاليك [مذكر] قرار دارد كه مانند ستون‌هايي هستند كه در بيرونِ معبد شاه سليمان قرار دارند؛ داخل آن همه‌چيز از زر و جواهر و مرمر است. تشريفاتش آييني پيچيده و شامل روسپيگري پيش از ازدواج براي زنان جوان و خوداختگي براي مردان جوان و براي ديگران شامل شفاعت‌ها، لعن‌ها، سرودهاي نيايش، ساغرافشاني‌ها، تطهيرها، بخورسوزاني‌ها، قرباني كردن گوسفندان، بزها و كودكان؛ سوزاندن حيوانات آويخته بر درختان بُنِه و رازگشايي‌هاي مُلهم از ماهيان مقدس و تنديس‌هايي است كه از آنها عرق مي‌تراود. مي‌گويند اين معبد به افتخار ايزدبانوي ماه و به وسيله دئوكاليون (كه عيسي او را نوح مي‌نامد) و در زماني بنيان‌گذاري شد كه آن توفان بزرگ كه آسيا را در خود غرق كرد، سرانجام فرونشست. به افتخار او صندوق مقدسي از چوب اقاقيا به نمايش گذاشته مي‌شود و از شكاف آن آب فرو مي‌ريزند كه مي‌گويند آب‌هاي توفان نوح از آنجا تخليه شد... كنعاني‌ها كه بني اسراييل در زمان يوشع نبي بر آنان پيروز شدند و آنان را برده ساختند، مريدان اين ايزدبانو بودند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون