• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5425 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۴ بهمن

هويت‌زدايي از ميراث تاريخي شيراز

اصغر ميرفردي

مديراني كه هويت تاريخي و سرزميني يك ملت را نشانه‌ گرفته‌اند

هويت سرزميني و تاريخي هر ملتي برگرفته از آثار ملموس و ناملموسي است كه در گذر قرن‌ها شكل گرفته‌اند، تحول يافته‌اند و به نسل‌هاي بعدي سپرده شده‌اند. بر كسي پوشيده نيست كه ايران يكي از كهن‌ترين تمدن‌هاي جهاني را داراست و نمود و نماد اين پيشينه تمدني را مي‌توان در جاهاي گوناگوني از كشور ديد. فارس و شيراز، با پيشينه تمدني پيش از اسلام و دوره اسلامي خود، يكي از غني‌ترين ميراث‌هاي تاريخي را دارد. اين گنجينه ميراث تاريخي، نشانگرهاي هويتي نه تنها سرزمين پارس بلكه همه ايران زمين است. بافت‌هاي تاريخي در شهر شيراز كه روايتگر سبك معماري و زيست مردم فرهنگ‌مدار فارس و شيراز در سده‌هاي گذشته است، بخشي از اين ميراث تاريخي ارزنده است. نگهداشت اين آثار، براي حفظ هويت تاريخي و ملي كشور ضروري بوده و امروز بيش از هر زمان ديگري ضرورت دارد. شوربختانه نگاه تك‌بعدي به برنامه‌هاي مديريت شهري از دو دهه پيش موجب شده بخش زيادي از بافت تاريخي شهر شيراز تخريب شود و ديگر شيراز از آن چهره تاريخي خود برخوردار نباشد. با روي كار آمدن دولت سيزدهم، برنامه تخريب بافت تاريخي شيراز «به بهانه‌هاي مختلف» كه در دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم متوقف شده بود، با جديت بيشتري در دستور كار قرار گرفته است، اگرچه مسوولان امر، منكر اين اقدام هستند ولي بنا به گزارش‌هاي منتشرشده (سايت انتخاب، 1401.11.21) كار تخريب در نزديكي حرم حضرت شاهچراغ(ع) از سر گرفته شده است. گويي، كساني عامدانه برآنند تا از اين شهر تاريخي و ميراث هويتي موجود در آن، هويت‌زدايي كنند. چنين اقدامي را نمي‌توان ناخواسته و ناآگاهانه پنداشت، زيرا با وجود مخالفت فرهنگ‌دوستان و كنشگران با اين اقدام، با اراده و جديت بر انجام آن پافشاري مي‌شود.  

اين كار همچنين ناآگاهانه نيست، زيرا اهميت ميراث تاريخي و تمدني براي يك سرزمين بر كسي پوشيده نيست و حتي يك دانش‌آموز نوجوان نيز به اهميت حفظ چنين آثاري آگاه است. وقتي چنين رفتار و سياست نابخردانه‌اي نسبت به ميراث تاريخي و تمدني در كشور خودمان را با تلاش ديگر كشورها براي حفظ آثار تاريخي خود و معرفي آنها به جهانيان، كنار هم مي‌گذاريم، جز اندوه چيزي باقي نمي‌ماند. در سال 1385 براي ارايه يك مقاله در سمينار بين‌المللي به كره جنوبي رفتم. طبق عرف مرسوم چنين سمينارهايي، بازديد از آثار تاريخي و فرهنگي كشور ميزبان سمينار در همان شهر محل برگزاري سمينار، بخشي از برنامه جانبي آن سمينار بود. پس از طي مسافتي و پياده‌روي در خيابان قديمي شهر محل سمينار، جونجو در جنوب كره، به ديواره‌اي شكسته به عرض يك و نيم و ارتفاع نزديك به 2 متر رسيديم و راهنما نزديك ربع ساعت درباره آن توضيح داد كه مربوط به فلان سلسله بوده و در هجوم چيني‌ها به كره اينگونه شد و ..... ميهمانان اين بازديد كه از كشورهاي گوناگون بودند در كنار آن مي‌ايستادند و تصويري به يادگار مي‌گرفتند.... در آن مكان و موقعيت بغضي پنهان مرا آزار مي‌داد كه ما با آثار بي‌بديل تاريخي خود چگونه برخورد مي‌كنيم و در كشور ديگري از آسيا، چگونه پس از پيمودن چند كيلومتر از محل همايش، ميهمانان را به ديدن چه اثري مي‌آورند و چگونه درباره آن بزرگنمايي مي‌كنند تا پيشينه تاريخي كشورشان را به رخ بكشند!! ساخت سريال‌هاي تاريخي- درام در كشوري چون كره با هدف هويت‌سازي تاريخي از گذشته كشورشان، ابنيه و آثار تمدني آن و شيوه مديريت سده‌هاي گذشته در آن كشور انجام مي‌شود، در حالي كه روايت واقعي تاريخي نشانگر اين است كه پيشينه تمدني در آن كشور به اين اندازه كه در آثار هنري و مكتوب‌شان روايت مي‌كنند، نبوده و نيست. خب، آنها تلاش مي‌كنند تا هم نسل جوان خود را به اين باور برسانند كه پيشينه و آثار تاريخي مهمي داشته‌اند و هم به مخاطبان جهاني خود بباورانند كه كشور كره از كشورهايي با پيشينه تمدني كهن است. در حالي كه در كشور ما، عده‌اي به دلايل ناموجه چنين ميراث تاريخي كه سده‌ها زمان برده تا شكل بگيرند را با دستگاه‌هاي تخريب در آني از زمان تخريب  مي‌كنند.
چنين مديراني تنها به ساختمان و ... ميراث تاريخي آسيب نمي‌زنند، بلكه هويت تاريخي و سرزميني يك ملت را نشانه ‌گرفته‌اند. اين گونه از تخريب‌ها گونه‌اي از هويت‌ستيزي و ايران‌ستيزي است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون