روند تكاملي گفتمان مهدويت
محمود فاضلي
كتاب «روند تكاملي گفتمان مهدويت در منابع شيعه اثنيعشري» نوشته جواد علي با ترجمه محمد صادق شريعت در 376 صفحه از سوي انتشارات كوير منتشر شد. جواد علي (۱۹۸۷–۱۹۰۷) تاريخنگار و يكي از بزرگترين محققانِ عربشناسي در قرن بيستم بود. جواد علي شيعيمذهب و استاد دانشگاه، اهل عراق بود و دكتراي خود را در سال ۱۹۳۹ از دانشگاه هامبورگ اخذ كرد. جواد علي در دهه 50 ميلادي در گروه تاريخ دانشكده آموزش دانشگاه بغداد كار ميكرد. او به خاطر كتاب دهجلدي «المفصل في تاريخالعرب قبلالاسلام» كه يكي از آثار مهم و مرجع در زمينه تاريخ عرب قبل از اسلام است، مشهور است.
نويسنده اين كتاب را در سال 1938م به عنوان پاياننامه دكتراي خود در دانشگاه هامبورگ نوشته است. گفتهاند كه اين رساله، نخستين پاياننامهاي بوده كه در دانشگاههاي غربي در مورد شيعه نگاشته شده است. اين اثر تا سال 2007م همچنان به زبان آلماني باقي مانده بود تا اينكه توسط دكتر «ابوالعيد دودو» مترجم الجزايري به زبان عربي ترجمه شد.
كتاب به قلم مورخي نامور و دانشوري زبردست نوشته شده كه اساس ديدگاه او در ورود به مباحث تاريخي آن هم از نوع ديني كه خواهناخواه موافقان و مخالفاني را درپي دارد و نوشتن در اين حوزه جسارتي علمي و وجداني آزاده و پاك ميطلبد، غنيمت بزرگي به شمار ميآيد.
نويسنده خود از شيعيان عراقي است و طبيعتا پرداختن به اين موضوع ميتوانسته براي وي هزينههايي درپي داشته باشد. وي در روند تحقيقي خود كوشيده صرفا با استناد به مدارك و گزارشهاي موجود در منابع شيعه به ارايه نظر و تحليل بپردازد. وي در راستاي وظيفه يك مورخ در تبيين حقيقت ناب، به اشخاص و آثار آنان از نخستينبارقههاي انديشه مهدويت و غيبت امام دوازدهم تا طليعه قرن چهاردهم هجري تمام توان خود را به كار گرفته و علاوه بر ذكر شخصيتهاي برجسته شيعي، فهرستي از آثار آنان را درچارچوب غيبت با مهدويت نيز معرفي كرده است.
واكاوي عميق روابط درون طايفهاي بزرگان شيعه، با توجه به پهنه جغرافيايي و اعتقادي آنان، از عراق و شام و ايران و عربستان گرفته تا بخشهايي از آفريقا از يك سو و نكته سنجيها و باريكبينيهاي مولف در كشف و رمزگشايي روابط افراد اين گروه بزرگ و برجسته و آراي گوناگون آنان در حوزههاي اعتقادي و كلامي و سياسي از ديگر سو، يكي ديگر از امتيازات اين كتاب است.
نواب اربعه به عنوان پلهاي ارتباطي شيعيان با امام دوازدهم در اين اثر به نيكي معرفي شده و نويسنده علاوه بر بررسي نقاط برجسته زندگي خصوصي و اجتماعي آنان حتي در مورد مزارشان با استاد به نقشههاي قديمي بغداد، گزارشهاي قابل اعتنايي درباره آنها عرضه شده است كه شايد در كمتر منبعي بتوان نظير آنها را يافت به ويژه آنكه خودش عراقي و بغدادي بوده و با اين مزارها به عنوان شخصي بومي آشنايي داشته است.
نكته قابل تامل در اين كتاب بررسي تاثير اعتقاد به مهدويت و غيبت در لايه مرجعيت معاصر شيعه است و نقش مراجع تقليد را علاوه بر روزگار حكمراني سلسله صفويه، در تحركات و جنبشهاي اجتماعي نظير فتواي جهاد با استعمار انگليس در عراق يا جنبش تنباكو در ايران عصر ناصري و نيز جنبش مشروطيت كه علما و فقهاي شيعه در به ثمر رساندن آن و جايگزيني حكومت مشروطه به جاي حكومت استبدادي، همگام با مردم عدالت طلب و آزاديخواه، به نيكي نشان داده است.
اين كتاب عليرغم گذشت هشت دهه از تاليف آن، از برخي زوايا ميتواند هنوز حرفهاي تازهاي داشته باشد و نوري بر گوشههاي تاريك پرفراز و فرود مذهب سترك شيعه اثني عشري بتاباند و پاسخگوي برخي پرسشها باشد كه اگر اينگونه هم نباشد بيانگر ديدگاه تحليلي مورخي كارآزموده باشد. انتظار ميرود نقد علمي اين اثر از جانب متفكران و انديشمندان حوزههاي كلامي و ديني بتواند راهگشاي تودههاي مردمي باشد، كه شيفته حقيقتند.