محمد بن سلمان، سلطان چرخشهاي استراتژيك
عبور سلامت وليعهد جوان از ماجراي خاشقجي نشان داد كه پول پادشاهي ميتواند هر غير ممكني را ممكن سازد
جو بايدن، رييسجمهور ايالات متحده در طول تلاش خود براي راهيابي به كاخ سفيد متعهد شد كه محمد بن سلمان، وليعهد سعودي را به دليل قتل و تكه تكه كردن يك مخالف خود (جمال خاشقجي) «تنبيه» كند. او در پاييز گذشته بار ديگر شاهزاده محمد بن سلمان را به دليل سرپيچي از خواستههاي امريكا در مورد سياست نفتي مطلوب واشنگتن مواخذه كرد.
ليندسي گراهام، سناتور جمهوريخواه، شاهزاده محمد بن سلمان، حاكم واقعي پادشاهي نفتخيز سعودي را توپ ويرانگر خواند كه هرگز نميتواند در صحنه جهاني رهبر باشد. حالا همه اين حرفها پوچ از كار درآمده است.
جو بايدن كه سال گذشته از عربستان سعودي ديدن كرد، هنگام ملاقات با محمد بن سلمان با او خوش و بش جدي كرد و البته مرتبا مقامات را براي ديدن او به رياض اعزام ميكند كه آخرين مورد آن هفته گذشته و سفر آنتوني جي. بلينكن، وزير خارجهاش به عربستان بود.
شاهزاده محمد 37 ساله بارها و بارها در طول 8 سال به قدرت رسيدن خود انتظارها مبني بر اينكه قدرت او در معرض خطر قرار گرفته را نااميد كرده است. او بارها از ثروت سعودي، نفوذ عربستان بر بازارهاي نفت و اهميت اين كشور در جهان عرب و اسلام براي دوري از تهديدهاي مكرر مبني بر اينكه به سمت انزواي بينالمللي ميرود، استفاده كرده است. در اين مسير، او نه تنها چشمانداز خود را براي آينده عربستان سعودي به عنوان يك قدرت منطقهاي مدعي با اقتصاد رو به رشد و نفوذ سياسي افزايش داده بلكه از شكستهاي خود درسهايي گرفته تا روشهاي خود را براي دستيابي به اهدافش اصلاح كند. در حال حاضر، حداقل، به نظر ميرسد كه او در اوج قرار گرفته است.
تقاضاي شديد نفت در سالهاي اخير خزانه عربستان را پر كرده است. عربستان يك باشگاه فوتبال انگليسي را خريداري و رقمي چشمگير پرداخت كرد تا كريستيانو رونالدو را براي بازي در ليگ ملي خود بياورد و در تلاش است تا ستارههاي بينالمللي ديگري را نيز به خدمت بگيرد.
در سالهاي اخير، سران كشورهايي از تركيه گرفته تا ايالات متحده كه زماني شاهزاده محمد بن سلمان را طرد ميكردند، او را به عنوان آينده عربستان سعودي پذيرفتهاند. محمد بن سلمان روابط عربستان با چين را چنان تعميق بخشيده است كه پكن به ميانجيگري يك پيشرفت ديپلماتيك بين عربستان سعودي و ايران، رقباي ديرينه منطقهاي كمك كرد. همه اينها براي شاهزاده جواني كه پس از پادشاه شدن پدرش در سال 2015 به عنوان يك تازهكار خطرناك شناخته ميشد، نشاندهنده پيشرفت قابل توجهي است. در همان سال، شاهزاده مداخله نظامي را در يمن آغاز كرد كه باعث مرگ غيرنظاميان گسترده شد و در باتلاق فرو رفت. او بعدا با ربودن نخستوزير لبنان جامعه ديپلماتيك را شوكه و جامعه تجاري را با حبس كردن صدها ثروتمند سعودي براي هفتهها در يك هتل مجلل به عنوان بخشي از يك اقدام ادعايي ضد فساد، متحير كرد. جايگاه بينالمللي او در سال 2018 پس از كشته شدن و تكه تكه كردن جمال خاشقجي روزنامهنگار منتقد سعودي در داخل كنسولگري عربستان در استانبول توسط يك جوخه حمله سعودي، بهشدت كاهش يافت. شاهزاده محمد هرگونه اطلاع قبلي از اين توطئه را رد كرد، اما آژانس اطلاعات مركزي به اين نتيجه رسيد كه او احتمالا دستور اين عمليات را داده است. آن روزها شايد نقطه افول او محسوب ميشد اما در سالهاي پس از آن، وليعهد به كمك ثروت و قدرت قابلتوجه كشورش، بسياري از نفوذ خود را بازيافت. او در اوايل، رقبا را كنار گذاشت تا كنترل خود را در خانه تثبيت كند. تغييرات اجتماعي كه او انجام داده است، مانند اجازه دادن به زنان براي رانندگي و گسترش گزينههاي سرگرمي در كشوري كه سينماها را ممنوع ميكرد، طرفداران او را در ميان جوانان سعودي برانگيخت. او همچنين ميداند كه به عنوان پادشاه منتظر براي رسيدن به قدرت زمان بسياري را در اختيار دارد و هرگز مجبور نخواهد شد براي انتخاب مجدد نامزد شود. او در حال حاضر با سومين رييسجمهور امريكايي كه در دوره وليعهدي خود ديده سر و كار دارد و بسياري از افراد احتمال دارد تا زماني كه او بر كرسي سلطنت تكيه بزند، بيايند و بروند. عبور سلامت او از ماجراي خاشقجي نشان داد كه پول پادشاهي ميتواند هر غير ممكني را ممكن سازد و مهم نيست كه چقدر دولتهاي غربي درباره حقوق بشر صحبت ميكنند، در نهايت منافع ديگر جز مسائل حقوق بشري اولويت دارند. دينا اسفندياري، مشاور ارشد خاورميانه و شمال آفريقا در گروه بينالمللي بحران، درباره انتقادات حقوق بشري از عربستان سعودي گفت: «كشورهاي عربي خليج فارس فكر ميكنند اين يك شوخي است. آنها واقعا متوجه ارزش خود براي جهان غرب، به عنوان شركا، به عنوان توليدكنندگان انرژي، به عنوان كشورهايي با قدرت اقتصادي هستند، بنابراين ميگويند: «ما ميتوانيم اين تهديد توخالي را مديريت كنيم زيرا اين فقط بخشي از روابط است.» دونالد ترامپ زماني كه جمال خاشقجي كشته شد بر سر كار بود و قاطعانه از شاهزاده دفاع كرده و از جمله گفت كه خريد تسليحات سعودي به نفع ايالات متحده بوده است.
گراهام، سناتور كاروليناي جنوبي كه پس از قتل خاشقجي ميگفت شاهزاده محمد بن سلمان شايستگي رهبري را ندارد، در بازگشت از سفري كه در آوريل به عربستان سعودي داشت، به تمجيد از همان وليعهد پرداخت و البته اين زماني بود كه از عربستان سعودي براي خريد جتهاي امريكايي تشكر كرد. گراهام به تلويزيون العربيه عربستان گفت: «شما ۳۷ ميليارد دلار هواپيماي ساخت ايالت من و كشورم را خريديد. بنابراين به عنوان يك سناتور ايالات متحده، من حق تغيير مسير را براي خود محفوظ ميدانم.»
رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه كه دولتش جزييات قتل خاشقجي را براي آسيب رساندن به شاهزاده محمد بن سلمان فاش كرد، در نهايت اعتراضات خود در اين پرونده را كنار گذاشت. سال گذشته، يك دادگاه تركيه پرونده قاتلان خاشقجي را به عربستان سعودي منتقل كرد و به آخرين پروندهاي كه به دنبال اطمينان از مسووليت اين جنايت بود، پايان داد. اندكي بعد، عربستان 5 ميليارد دلار را به عنوان سپرده براي بانك مركزي تركيه كنار گذاشت تا به تقويت مالي دولت اردوغان كمك كرده باشد. در سالهاي اخير اين احساس رو به رشد در داخل پادشاهي سعودي شكل گرفته كه ايالات متحده به يك شريك غيرقابل اعتماد تبديل شده است. محمد بن سلمان با سه رييسجمهور ايالات متحده از هر دو حزب جمهوريخواه و دموكرات كه همگي خواهان كاهش دخالت امريكا در خاورميانه هستند، روبهرو شده است. خطرات عقبنشيني امريكا از خاورميانه براي عربستان سعودي در سال 2019 مشخص شد زماني كه حملات پهپادي و موشكي كه ايالات متحده ايران را به سازماندهي آنها متهم كرد، به تاسيسات نفتي عربستان سعودي برخورد كرد، بهطور موقت حدود نيمي از توليد نفت اين كشور را متوقف كرد. دونالد ترامپ از پاسخ مستقيم خودداري كرد و باعث شد شاهزاده محمد و همتايانش در امارات متحده عربي به اين نتيجه برسند كه ايالات متحده ديگر پشتيبان آنها نيست و آنها بايد مراقب امنيت خود باشند. اسفندياري از گروه بينالمللي بحران در اين باره ميگويد: «اكنون اين نكته براي دوستان قديمي ايالات متحده محرز شده كه «ما نميتوانيم روي واشنگتن براي دفاع از خودمان حساب كنيم، بنابراين بايد خودمان اين كار را انجام دهيم». اين امر منجر به تغيير برخي چيزها در سياست خارجي آنها شده است. همچنين امروز ديگر نميتوان انتظار داشت كه عربستان سعودي بهطور خودكار به درخواستهاي امريكا بدون چون و چرا و شرطگذاري پاسخ مثبت بدهد. محمد بن سلمان از پيوستن به تحريمهاي غرب با هدف منزوي كردن رييسجمهور روسيه ولاديمير پوتين پس از حمله روسيه به اوكراين امتناع كرد و همزمان واردات محصولات نفتي روسيه با تخفيف را افزايش داده است. پس از ديدار جو بايدن با محمد بن سلمان در عربستان سعودي در جولاي سال گذشته، دولت امريكا، سعودي را تحت فشار قرار داد تا توليد نفت خود را بالا نگه دارد تا به وضعيت انرژي در ايالات متحده پيش از انتخابات مياندورهاي در نوامبر كمك كند. اما در ماه اكتبر، سعودي با ساير اعضاي كارتل نفتي موسوم به اوپك پلاس به توافق رسيد كه در عوض توليد خود را كاهش دهد و هدف آن حفظ قيمتها بود. اين امر بايدن را خشمگين كرد و مقامات كاخ سفيد عربستان سعودي را به زير پا گذاشتن توافق متهم كردند. ماهها بعد، زماني كه تقاضاي نفت افزايش يافت، سعوديها اصرار داشتند كه در مقابل فشارهاي سياسي مقاومت كرده و توليد خود را كاهش دادهاند. «عواقب» وعده داده شده توسط بايدن هرگز محقق نشد و همين عقبنشيني يا انفعال روشن كرد كه حتي ايالات متحده روابط اقتصادي خود با عربستان سعودي را آنچنان حياتي ميداند كه درصدد اختلال آن برنميآيد.
اين تصور كه ايالات متحده در حال عقبنشيني از خاورميانه است، محمد بن سلمان را به سمت گسترش روابط ديپلماتيك به ويژه با چين، مهمترين شريك تجاري پادشاهي و بزرگترين مصرفكننده نفت عربستان سوق داده است. وليعهد عربستان ميزبان شي جينپينگ، رييسجمهور چين در نشست سران چين- عربي در رياض در دسامبر 2022 بود. چند ماه بعد، زماني كه عربستان سعودي و ايران اعلام كردند روابط عادي ديپلماتيك خود را از سر خواهند گرفت، اين رابطه به يك پيشرفت ديپلماتيك شگفتانگيز منجر شد. اين توافق يك پيروزي مضاعف براي شاهزاده محمد بن سلمان بود كه در سايه يك توافق احتمال درگيري با دشمن اصلي منطقهاي خود (ايران) را كاهش داد و در عين حال به قدرت جهاني ديگري غير از ايالات متحده نزديك شد. مقامات سعودي ميگويند كه ترجيح ميدهند ايالات متحده را به عنوان متحد اصلي خود نگه دارند، اما فقدان تعهد امريكا به اين معني است كه آنها نياز به تنوع در دوستان دارند. آنها ميگويند ايالات متحده به دليل روابط پرتنش خود با تهران در موقعيتي نبود كه بتواند ميان سعوديها و ايرانيها ميانجيگري كند. حتي برخي منتقدان سابق سعودي نشانههاي مثبتي را در تلاشهاي شاهزاده محمد بن سلمان براي آرام كردن منطقه ميبينند. دنيس هوراك، سفير سابق كانادا در رياض كه در سال 2018 به دليل پستهاي توييتري در انتقاد از دستگيري فعالان سعودي از محل اقامت خود اخراج شد، معتقد است كه سعودي درصدد جبران برخي اشتباهات برآمده و تلاش ميكند نيروي سازندهتري در منطقه باشد. سوال اين است كه آيا اين سياست ادامه خواهد داشت يا خير و در اين باره ميگويد: مشكل هميشه محمد بن سلمان بود اما او نشان داده كه ميتواند به سرعت تغيير كند، شايد او در حال بالغ شدن سياسي است.
منبع: نيويوركتايمز / ترجمه: جماران