رماننويس تمام عيار
اسدالله امرايي
زمستان كوئريها نوشته جيمز وود به ترجمه شيرين ملكفاضلي در انتشارات برج منتشر شده است.
«چرا هر چيزي كه دوستش داريم از دستمون در ميره؟»
خانواده كمجمعيت كوئري، طي شش روز پرالتهاب در منطقه آپاستيتنيويورك گرد هم ميآيند و هر يك به طريقي درگير پرسشي ميشوند كه الهامبخش و هسته اوليه اين داستان است: چرا زندگي براي بعضيها دشوارتر از بقيه پيش ميرود؟ آلن كوئري 68 ساله، معمار و بسازبفروش موفق انگليسي و دو دخترش، ونسا و هلن، هر يك در كار خود سرآمدند. اما جز اين آيا وجه اشتراك ديگري دارند؟ تقريبا هيچ! و در اين گردهمايي خانوادگي ناشي از يك حادثه، آلن بارها از خودش ميپرسد چرا آنها شبيه هم نيستند و چرا طلاق يا مرگ برايشان مثل باقي مردم بخشي از زندگي نميشود؟ اين پرسشي است كه گويي جز جيمز وود كسي از عهده مطرح كردنش، آن هم با اين همه ظرافت
برنميآيد.
اما دست زدن به زخمهاي كهنه درست مثل ديوي خفته است كه به يكباره بيدار شده و زبانه ميكشد و در عين حال طنزي گزنده در اين رابطه به ظاهر سالم و در باطن پيچيده موج ميزند. جيمز داگلاس گراهام وود معروف به جيمز وود متولد ۱۹۶۵ منتقد ادبي و مقالهنويس و رماننويس انگليسي است و جوايز متعددي در كارنامه
خود دارد.
نويسنده اين رمان دومين تجربه رماننويسي او است كه در آن به عرصههايي پا ميگذارد كه گويي مرز نميشناسد و فقط كافي است كه اسامي را برداريم و عوض كنيم و جغرافياي ديگري براي آن برگزينيم و همان نتايج را كم و بيش شاهد باشيم.
آلن صريح و محكم گفت: «متاسفانه باور ندارم اوضاع بهتر بشه. جانشين بلر تقريبا همون روش رو پيش ميگيره و بعد حزب كارگر به لطف بلر و عراق احتمالا انتخابات بعدي رو ميبازه و وقتي حزب محافظهكار وارد بشه، اوضاع از اين هم خرابتر ميشه.»
ونسا گفت: «ما توي بريتانيا يه باراك اوباما در افق آيندهمون نداريم.» اين «ما» به دل آلن نشست.
آلن گفت: «ببين من فقط چيزهايي رو ميدونم كه تو روزنامهها ميخونم. اميدوارم برنده بشه.لي سناتور اوباما ميتونه به همه وعدههاش عمل كنه؟ واقعا هر دوتون به اوباما باور دارين؟ نميدونم ميتونه اقتداري رو كه لازم داره حفظ كنه يا به خاطر سياهپوست بودنش و اينها؟
اين رمان به واسطه ديدگاههاي نويسندهاش و توفيق او در آثار قبلياش با استقبال خوب خوانندگان در امريكا و اروپا مواجه شد و نقدهاي مبسوطي در نشريات پرتيراژ و مطرح مثل گاردين، نيويوركتايمز و واشنگتنپست درباره آن نوشتند. شيرين ملكفاضلي اين رمان را ترجمه و نشر برج با خريد كپيرايت اثر آن را منتشر كرده است.