• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5533 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۲۵ تير

افشاگري هواداري كه پيراهن گلزن دربي را گرفته بود

عيسي هوادار را به تهران كشاند، پيراهن را پس گرفت و در رفت!

گروه ورزش

ماجراي پيراهن گلزن دربي صدم عجيب‌تر از آن چيزي شد كه در ابتدا به نظر مي‌رسيد. 
به گزارش روزنامه اعتماد، عيسي آل‌كثير كه اخيرا به سپاهان رفته و هواداران ارتش سرخ را عصباني كرده در دربي صدم موفق شد تك گل پيروزي بخش تيمش را به ثمر برساند. عيسي بعد از اتمام بازي به سمت هواداران پرسپوليس رفت و پيراهنش را به ميان جمعيت پرتاب كرد. 
اين پيراهن به يك هوادار شمالي پرسپوليس رسيد و او آن پيراهن را با خود به خانه برد. با اين حال اتفاقاتي در ادامه رخ داد كه كسي باورش نمي‌شود. اينكه مهاجم سرخپوشان چطور نقشه كشيد تا اين هوادار را از شهرستان به تهران بياورد تا بتواند پيراهن را از او پس بگيرد!
اين هوادار در ويديويي كه به صورت اختصاصي دراختيار خبرنگار روزنامه اعتماد قرار داده، در مورد اين اتفاق و اينكه آل‌كثير چطور او را گول زده، توضيح داده است. اين هوادار پرسپوليس گفت: «جريان از آنجايي شروع شد كه ما تصميم گرفتيم برويم ورزشگاه آزادي براي تماشاي دربي صدم. در دربي عيسي آل‌كثير گلزني كرد و پرسپوليس يك بر صفر برنده شد. بعد از بازي عيسي پيراهنش را انداخت بين هواداران. اين را ديگر همه مي‌دانند. پيراهنش هم رسيد دست من.» او ادامه داد: «من با كلي ذوق و شوق برگشتم شمال. كلي پست و استوري گذاشتم با آن پيراهن و عيسي را تگ كردم و نوشتم پيراهنت رسيد دست من‌. توي استوري از او تشكر كردم كه گلزني كرده بود و اين جور حرف‌ها. فرداي آن روز عيسي آل‌كثير در اينستاگرام پيام داد و نوشت: شماره‌ات را بگذار. من شماره‌ام را گذاشتم و او زنگ زد به من و گفت بيا تهران ورزشگاه شهيد كاظمي كه من تو را ببرم سر تمرين و پيراهن را برايت امضا كنم.» 
اين هوادار پرسپوليس افزود: «من خيلي خوشحال شدم. اصلا باورم نمي‌شد كه جوابم را بدهد چه برسد به اينكه زنگ بزند. خلاصه تصميم گرفتم بيايم تهران. بعد از بازي هوادار آمديم تهران. پرسپوليس در جام حذفي با هوادار بازي داشت. چهارم ارديبهشت. همان شب به او پيام دادم و گفتم فردا مي‌خواهم بيايم تهران. گفت آمدي آن را هم با خودت بياور. منظورش پيراهن بود.» 
اين هوادار پرسپوليس در ادامه اظهار داشت: «شبانه به سمت تهران حركت كرديم و فردا صبح رسيديم تهران و رفتيم ورزشگاه شهيد كاظمي. بازيكنان يكي‌يكي آمدند براي تمرين و ساعت يازده آقا عيسي آمد. ايستاد با ما و هواداران چند تا عكس گرفت و در نهايت به من گفت بمان بعد از تمرين با تو كار دارم. من هم با خودم گفتم شايد بخواهد بگويد تمرين بعدي بيايم براي همين منتظر ماندم. يك ساعتي گذشت و بازيكنان از تمرين خارج شدند و آقا عيسي هم آمد. به او گفتم ما را نبردي سر تمرين! جواب داد امروز تمرين پشت درهاي بسته بود و آقا يحيي اجازه نمي‌داد كسي وارد شود. نتوانستم و ان‌شاءالله دفعه بعد. من هم گفتم اين پيراهن را براي من امضا بزني ممنون مي‌شوم. پيراهن را كه دادم امضا بزند، پيراهن را از من گرفت و يك پيراهن تمرين امضا شده به من داد. بعد گفت من اين پيراهن اصلي را مي‌خواهم. خواب ديده‌ام و اين پيراهن هميشه بايد با من باشد!»
هوادار پرسپوليس ادامه داد: «آقا ما هر قدر اصرار كرديم كه نبايد اين را از من بگيري فايده نداشت. گفتم من اين همه راه از شمال آمدم تهران به عشق شما. به عشق پرسپوليس. به عشق اينكه شما اين پيراهن را امضا بزني و... ولي تاثيري نداشت. گفت نه! اين پيراهن بايد با من باشد و بعد هم گازش را گرفت و رفت!»
او در پايان گفت: «بعد از آن هر قدر به او پيام دادم اصلا جواب نداد. اصلا نگاه هم نمي‌كند پيام‌ها را. نه اس‌ام‌اس و نه اينستاگرام. من هر قدر بعد از آن تلاش كردم كه صدايم را به گوش كسي برسانم يا كسي برايم پيگيري كند، فايده نداشت. ان‌شاءالله او در تيم جديدش موفق باشد البته نه در مقابل پرسپوليس و اميدوارم ديگر هيچ فوتباليستي چنين كاري با يك هوادار نكند!»
حال مشخص نيست كه عيسي آل‌كثير واقعا خواب ديده بوده يا اينكه اصلا به اين خرافات اعتقاد دارد يا نه. آنچه اهميت دارد، اين است كه مهاجم سابق پرسپوليس اين‌چنين يك هوادار را آزرده ‌خاطر كرده و دل او را شكسته است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون