آيا طرح نگاه به آسياي محمد بن سلمان براي رياض راهگشا خواهد بود؟
سيد عماد حسيني
چند روز پيش جده ميزبان نشست كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس با كشورهاي آسياي ميانه بود.
نمايندگان كشورهاي قزاقستان، ازبكستان، تركمنستان، تاجيكستان و قرقيزستان مهمان محمد بن سلمان و بقيه كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس در اين نشست حاضر بودند.
اين نشست در حالي برگزار شد كه قبل از آن عربستان ميزبان نخست وزير ژاپن، نخست وزير هند و رييسجمهور تركيه هم بود تا به نوعي منطقه خليج فارس طي يك مدت كوتاه شاهد حضور اكثر قدرتهاي آسيايي باشد.
حال اگر سفر چند ماه پيش رييسجمهور چين و از سرگيري روابط بين رياض و تهران را هم به اين معادله بيفزاييم، ميتوانيم به ابعادي از برنامههاي محمد سلمان در چارچوب طرحي كه برخي تحليلگران آن را نگاه رياض به آسيا و برخي ديگر از آن به عنوان سياست بدون امريكاي رياض توصيف كردهاند، خواهيم رسيد.
همين امر باعث شد تا برخي رسانههاي نزديك به عربستان از قرار گرفتن آسيا در مسير تبديل شدن به مركز ثقل جهان سخن بگويند.
در اينكه چين، هند و اندونزي تقريبا جزو سه اقتصاد بزرگ جهان محسوب شده يا حداقل در حال رسيدن به اين جايگاه هستند، شكي وجود ندارد، علاوه بر آنها كشورهايي همچون ژاپن، كره جنوبي، ويتنام و چند كشور ديگر آسياي شرقي نيز جهشهاي بزرگي در شرايط اقتصادي خود به وجود آورده و مقايسه نقطه به نقطه آنها با كشورهاي اروپايي حكايت از سرعت گرفتن شتاب اقتصاد آنها در مقابل كند شدن پيشرفت اقتصادي اروپا دارد.
امروز بيش از هر زمان ديگري ميتوان سخن دونالد رامسفيلد، وزير دفاع امريكا در دوره جورج بوش پسر را در مورد توصيف اروپا به عنوان قاره پير باورپذير ديد.
در سايه همين نظريه، شوراي همكاري خليج فارس با توجه به سرمايههاي گستردهاي كه در اختيار دارد، به دنبال مناطق اقتصادي ديگري براي استفاده از اين سرمايههاست.
يكي از تحليلگران عرب در اين رابطه نوشت: روابط بين شوراي همكاري و كشورهاي آسيايي مزيتي فراتر از منطق جغرافيايي دارد، گرچه منطق اقتصادي هم در اين رابطه بسيار حايز اهميت است، اما بايد اعتراف كرد كه كشورهاي آسيايي برنامهاي براي دخالت در امور ديگران نداشته و همانند قاره اروپا دچار بيماري اوتيسم نيستند.
گرچه برخي تحليلگران معتقد به نظريه توطئه، گسترش همكاري بين شوراي همكاري با كشورهاي آسياي ميانه را در راستاي خواست ايالات متحده و نوعي همكاري بين اين شورا و حامي اصلي نظامهايشان كه صاحب ناوگان پنجم مستقر در بحرين، براي خارج كردن تدريجي و نامحسوس اين منطقه سرشار از منابع نفت و گاز از زير سلطه و قبضه روسيه ميدانند، اما اين مساله را هم نبايد فراموش كرد كه محمد بن سلمان مدتهاست سركشيهايي را در قبال خواستههاي كاخ سفيد از خود نشان داده و اين امر را هم ميتوان تا حدودي به نام او ثبت كرد.