مظفر بختيار؛ شيفته ايران و زبان فارسي كه در مرداد خاموشي گزيد
ماهرخ ابراهيمپور
٢٤ مرداد سالروز درگذشت دكتر مظفر بختيار، ايرانشناس، فارسيپژوه، مترجم و استاد دانشگاه تهران است. او سالها در دانشگاه تهران تدريس كرد و درنهايت پس از بازنشستگي گوشه عزلت گزيد و جز ديداري گاه و بيگاه با بعضي شاگردان و دوستانش در جايي آفتابي نشد. پس از فوت هم بنا به وصيت خودش در جمع كوچكي از فرزندان و يكي، دو تن از شاگردانش به خاك سپرده و چند روز بعد خبر فوتش شنيده شد.
در كتاب «نامه بختيار» كه به كوشش حميد رضايي از سوي انتشارات بنياد محمود افشار به چاپ رسيده به بخشي از فعاليتهاي او در عرصه پژوهش اشاره كرده است. ديشب بعد از چند سال فراموشي فرصت شد تا اين كتاب را تورق كنم و درباره او بيشتر بدانم. از روستاي دزك محل تولدش، سردار معظم بختياري، آشنايي پدرش با علياكبر دهخدا و مطالعه يادداشتهاي ميان او و دكتر محمد دبيرسياقي، محفل هنري كه ذوق هنرياش را پرورش داد در محفلي كه جليل شهناز، حسن كسايي و... رفت و آمد داشتند و استاداني چون سعيد نفيسي، عباس اقبال، محمود فرشچيان و... در آن حضور مييافتند.
آنگاه كه مظفر بختيار در رشته زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران پذيرفته شد، تنها به تحصيل در اين رشته اكتفا نكرد و در درسهاي دانشكده علوم معقول و منقول هم حضور يافت و از محضر استاداني چون مجتبي مينوي، سيد هادي سينا، سيد حسن تقيزاده و دكتر اميرحسين آريانپور بهره گرفت. او در همان زماني كه مشغول به تحصيل بود به تشخيص ذبيحالله صفا به تدريس در دانشكده ادبيات نيز پرداخت. او نه تنها در امر تدريس كوشا بود بلكه سردبيري نشريه ايرانشناسي و مديريت مجله معارف اسلامي را هم برعهده گرفت. در كارنامه او رياست كتابخانه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران هم ديده ميشود.
او در عرصه انتشارات هم فعال بود، چنانكه مديريت انتشارات دانشگاه تهران را در سالهاي 1352 تا 1355 در كارنامه خود ثبت كرد و بعدها براي انتشار كتاب «ايران پل فيروزه» به ايتاليا و فرانسه سفر كرد. پس از انقلاب بختيار به مدت چهار سال به تدريس در دانشگاه پكن پرداخت و به عنوان استاد ممتاز دانشگاه پكن نيز برگزيده شد. او بعدها در دانشگاه هانكوك كره نيز به تدريس پرداخت و پس از بازگشت از سئول در 1388 بازنشسته شد و به سامان دادن تحقيقاتش پرداخت و بيست و سوم مرداد ماه 1394 درگذشت.