• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5570 -
  • ۱۴۰۲ پنج شنبه ۹ شهريور

امضاي آقاي كارگردان

حسن لطفي

حضور كوتاه آلفرد هيچكاك در فيلم‌هايش، براي عده‌اي نوعي امضا و شخصي‌سازي اثرش به حساب مي‌آيد. بيننده‌اي كه او را بشناسد وقت تماشاي بيگانگان در ترن، بدنام، مارني و... هيچكاك مي‌گردد و با ديدنش خيالش راحت مي‌شود كه از چشمش دور نمانده است. البته اين تنها كاري نيست كه او براي هيچكاكي كردن فيلم‌هايش مي‌كرده. تعدادش هم كم نيست. كافي است كتاب ارزش سينما به روايت هيچكاك را بخوانيد تا از زبان خودش متوجه روش‌ها و اقدامات خاص او بشويد. اگر بخواهم نمونه ديگري مثال بزنم تيتراژهاي ويژه فيلم‌هاي او است. نمونه‌اش تيتراژ فيلم سرگيجه است كه ساموئل باس ساخته و شروع قدرتمندي براي فيلم است (خصوصا كه با موسيقي برنارد هرمن تركيب شده است). در سينماي ايران مسعود كيميايي اگرچه شباهت چنداني به هيچكاك ندارد، آگاهانه يا ناآگاهانه پي شخصي‌سازي و امضاي فيلم‌هايش است. از قضا در توجه ويژه به تيتراژ شباهت زيادي به آلفرد هيچكاك دارد. تيتراژ فيلم‌هاي قيصر و گوزن‌هاي او هنوز در رديف بهترين تيتراژهاي سينماي ايران است. البته كيميايي هم مثل هيچكاك روش‌ها و عناصر تكرارشونده ديگري هم دارد. از رفاقت و چاقو گرفته تا ديالوگ‌هايي كه جنس خاصي از ديالوگ‌نويسي است. براي درك آنچه مي‌گويم كافي است فيلم، سريال خائن‌كشي را تماشا كنيد. سريالي كه اي‌كاش قبل از نمايش خانگي روي پرده سينما مي‌رفت، چراكه مسعود كيميايي آدم علاقه‌مند به صفحه كوچك و تماشاي فيلم در رفت و آمد خانوادگي نيست (شايد هم من اين‌طور تصور مي‌كنم. همان‌طور كه گمان مي‌كنم در اين تصميم كيميايي به عنوان صاحب اثر كنار تصميم تهيه‌كننده فيلم -علي اوجي- نبوده) اما عجالتا كه ناگزير به تماشاي خائن‌كشي روي صفحه كوچك تلويزيون هستيم (اگر ويديو پرژكتور نداشته باشيم و...) و بايد شروعي كه نشان از تعلق خاطر مسعود كيميايي به نقش تيتراژ در فيلم دارد را روي صفحه كوچك تلويزيون يا متاسفانه گوشي موبايل ببينيم. تيتراژي كه شلوغي بيش از حد و استفاده از ديالوگ‌هاي فيلم‌هاي گوزن‌ها، اعتراض، قيصر و... باعث شده تا بيننده‌اي همانند من تصور كند حذف اين صداها كه ربط زماني به موضوع و داستان فيلم ندارد و بيشتر اداي دين به سينماي كيميايي است، باعث كاهش آشفتگي تيتراژ و سبب تمركز بيننده بر وجه بصري آن مي‌شود. البته همزماني تيترهاي ريز مربوط به مصدق و وقايع روزگارش با اسامي بازيگران هم باعث هدررفت ايده خوب ديگري شده است. با تمام اينها خائن‌كشي فيلمي ديگر از مسعود كيميايي است. فيلمي كه امضاي واضح‌تر فيلمسازش در آن ديدني است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون