اسناد مربوط به امام(ره) را بايكوت نكنيد
روزبه علمداري
اخيرا اسناد متعددي مربوط به امام خميني توسط موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (س) در حال انتشار است. اين اقدام به ويژه از آن رو واجد اهميت است كه اين موسسه پس از هجمههاي سنگين به تاريخ انقلاب در سالهاي اخير، نخستين مجموعهاي است كه در اين راه قدم گذاشته و با تاكيد رهبر انقلاب بر «جهاد تبيين»، پيشگام پيمودن اين مسير شده است؛ البته در چارچوب وظيفه و حوزه كاري خود.
انتشار اين اسناد با استقبال و توجه رسانههاي گوناگون و نيز نويسندگان مختلفي روبهرو شده است. به عنوان مثال، انتشار برگههاي راي امام در چند انتخابات كه حاكي از توجه ايشان به جناحهاي مختلف سياسي بود در ميان اين اوراق منتشره مورد پسند و نگاه ناظران و تحليلگران مختلف قرار گرفت. اما آنچه جالب توجه است، سكوت اصولگرايان، بايكوت اين اسناد منتشره از سوي آنان و بعضا انتقاد از انتشار آنها بوده است. بهطوري كه مثلا در موردي كه بالا ذكر شد، برخي از آنها علنا نارضايتي خود را از انتشار آراي امام اعلام كردند و آن را بيدليل دانستند؛ بدون توجه به اينكه وظيفه اين موسسه «تنظيم و نشر آثار امام» است!
اين در حالي است كه بايد به آنها گفت، اين اسناد مربوط به رهبر همه مردم ايران از جمله شماست. البته در خصوص چرايي اين بيتوجهي با نارضايتي ضمني، چند احتمال وجود دارد:
اول اينكه، نام چهرههاي شاخص جريانات جديد اين جناح در اسناد امام مطرح نشده و گويي از عدم وجود سوابق و نقشآفريني آنها در آن دوران ناخرسند باشند. دوم اينكه، با انتشار اين اسناد توسط يك «منبع بيطرف» كه بدون توجه به نزاعهاي سياسي جاري در كشور و فارغ از نگاه اين طرفي يا آن طرفي اسناد را منتشر ميكند، موافق نيستند. چه بسا از نقشآفريني موسسهاي كه همواره به آن هجمه ميكنند، ناراحت باشند. احتمال سوم هم اين است كه چون گلوگاه انتشار اين اسناد در دست آنها نيست، از اسنادي كه در آينده احتمالا منتشر شود، نگرانند؛ چرا كه ممكن است به واسطه ناهمخواني با كليشههاي ساختهشده توسط آنها از تاريخ انقلاب مطابق نباشد و به اين ترتيب به ذائقه آنها خوش نيايد.
ولي بايد گفت، اين دوستان اشتباه ميكنند. دوستداران امام بايد هر چه از او هست را بر چشم بگذارند و به تعبير قرآن «نُومِنُ بِبعضٍ وكفُرُ بِبعضٍ» (1) نباشند و الّا متهم به التقاطي بودن ميشوند. با توجه به سوابق موجود در اين دوستان، گويا آنان براي دفاع از برخي روندها و سياستهاي فعلي، صرفا علاقهمند به بازنمايي «قاطعيت» امام در مواجهه با دشمنان انقلاب هستند. اين در حالي است كه گرچه صلابت امام مهم است و بر همگان واضح، اما تاريخ و نسلهاي امروز و فردا به آگاهي از ابعاد ديگر شخصيت امام نيز نيازمند هستند و حق دارند كه ساير جنبههاي واقعيات دهه اول انقلاب را بدانند تا ذهنشان محصور در روايتهاي متصلب اينسو و آنسو باقي نماند.
1-إِنّ الّذين يكفُرون بِاللّهِ و رُسُلِهِ و يُريدون أن يُفرِّقوا بينالله و رُسُلِهِ و يقولون نُومِنُ بِبعضٍ و نكفُرُ بِبعضٍ و يُريدون أن يتّخِذوا بين ذلِك سبيلًا
كساني كه خدا و پيامبرانِ او را انكار ميكنند و ميخواهند ميان خدا و پيامبرانش تبعيض قائل شوند و ميگويند: «به بعضي ايمان ميآوريم و بعضي را انكار ميكنيم» و ميخواهند در ميان اين دو، راهي براي خود انتخاب كنند... (نساء/ 150)