آسمان نسبتا همين رنگ است
نيوشا طبيبي
پس از هفتهها و ماهها كشمكش در فضاي سياسي اسپانيا، آخرالامر سوسياليستها پيروز ميدان شدند و پدرو سانچز بهرغم نارضايتي گستردهاي كه به وجود آورده دوباره بر مسند نخست وزيري - يا آنطور كه خود اسپانياييها ميگويند «رياست» - تكيه زد. عمليات دقيق او و تلاش براي متحد كردن تمام نيروهاي سياسي حاضر در صحنه اسپانيا كه اندك منافع مشتركي با حزب متبوعش داشتند، سبب اين پيروزي بزرگ شد. بزرگ به اين دليل كه ائتلاف احزاب راستگراي اسپانيا كار را تمام شده ميدانستند و خود را آماده تشكيل كابينه ميكردند. سانچز براي نشستن بر مسند رياست دولت حتي با جداييخواهان كاتالان هم مذاكره و نظر آنها را جلب كرده است. او نتوانست اكثريت لازم را در پارلمان به دست آورد ولي با استفاده تمام و كمال از فرصتها، بالاخره بر رقيب دست راستياش «فيخو» پيروز شد و فرمان نخست وزيري را دريافت كرد. كارنامه سانچز اصلا درخشان نيست. درخشان كه هيچ، به عقيده عدهاي كمترين فروغي هم ندارد. در حوزه اقتصاد و آنچه به مردم و اقشار ضعيف اسپانيا مربوط ميشود قيمت مواد غذايي و مسكن جهشي آشكار نسبت به يكي، دو سال پيش داشته، اگرچه دولت در پوشش آمارهاي رسمي چنين چيزي را حاشا ميكند - (ظاهرا همه دولتها از منظر ديگري به قيمتها نگاه ميكنند!) هر چه درصدها و آمارهاي دولت از تورم و قيمتها معتدل است و افزايش اندكي را نشان ميدهد، مردم پول بسيار بيشتري را براي خريد كالا و خدمات و اجاره مسكن پرداخت ميكنند. دولت سوسياليست سانچز نه تنها قدمي براي محرومان و كارگران برنداشته، بلكه راستترين اقدامات را هم انجام داده است. باز گذاشتن دست مالكان براي افزايش اجارهبهاي مسكن يكي از اين اقدامات است. همچنين به دور انداختن سياستهاي حفظ محيط زيست اتحاديه اروپا را عملا به كناري نهاده، اگرچه ظاهرا به اجراي آنها اظهار وفاداري ميكند. تدوين قوانين پوپوليستي كه در كوتاهمدت تودهها را راضي ميكند و در بلندمدت به ضرر آنهاست از اقدامات اين دولت است، مانند آنچه در كشور ما ميگذرد و مثلا قيمت بنزين را به ظاهر براي خاطر مردم پايين نگه ميدارند و عملا از جيب آنها و به حساب بودجه ملي، براي مديران امن و آسايش و راحتي خيال ميخرند. حمايت عجيب دولت سانچز از كم كردن ساعات كار و افزايش پايه دستمزد و الزام كارفرما به پرداخت انواع و اقسام اضافه حقوق و بيمه و هزينههاي ديگر، فشار سنگيني به كسب و كارهاي كوچك وارد آورده و بسياري از آنها را به تعطيلي كشانده. نيروي كار با اطمينان از حمايت دولت و گرفتن بيمه بيكاري عملا تمايلي به كار كردن مستمر و متعهدانه ندارد. استخدام تمام وقت و رسمي چنان تبعات سنگيني براي كارفرما دارد كه غالبا از آن چشمپوشي ميكنند. نه اينكه راستهاي اسپانيا و رقباي سانچز و احزاب ائتلافياش عملكرد بهتري دارند يا دلشان براي مردم بيشتر ميسوزد، اتفاقا راست و چپ در اتخاذ سياستهايي كه در نهايت به ضرر مردم است، توافقي كامل دارند. هر كدام با سر و صداي فراوان ميدانند چطور نظر مردم و با تبليغ و تجويز مسكنهاي موقت و اعطاي تسهيلات ظاهري آرا را به سوي خود جلب كنند. وضعيت مسكن بعد از هجوم اوكراينيها به اروپاي غربي شرايط نامتعادلي دارد. قيمتها در حال افزايش هستند. مالكين بلاتكليف ماندهاند و بسياري از مردم توان پرداخت اجارههاي جديد را ندارند. قيمت خريد مسكن از سال پيش بالاتر رفته و چشمانداز سال آينده هم چندان روشن نيست. گرفتن وام مسكن يا هر نوع وام ديگري از بانك در اسپانيا كار آساني نيست. سانچز به عنوان نخستوزير سوسياليست، عملا هيچ كنش چپگرايانهاي كه منفعت تودههاي محروم را در درازمدت در برداشته باشد، نداشته و ندارد. اينها را به عرض رساندم كه بدانيد احوال اين طرف هم چندان خوب نيست، همان شعارها همان آمارسازيها و همان نابسامانيها، گيريم در ابعادي ديگر وجود دارند. اما حداقل نماينده مجلس جرات نميكند مثل ارباب رعيت جلوي مردم بنشيند و تخمه بشكند و لاي دندان تميز كند يا رييس و وزير جرات كنند و پاسخگوي پرسشهاي مردم نباشند يا دست روي خبرنگاري بلند كنند يا مردم عادي را به ديده نابالغاني نادان بنگرند و خودشان و فرزندانشان را ژن برتر و داراي فره ايزدي بدانند.