آغاز پایانی خونبار و فرجامی غم انگیز
حكمتالله ملاصالحي
هزاره دوم و سده بيستم ميلادي خونبارترين هزاره و سده در تمام تاريخ، فرهنگ جامعه و جهان بشري بود كه از سر گذرانديم. اثرات و تبعات و آوار سنگين و سهمگين آن زلزلههاي پر تلفات و پر خسارت و خونبار و غمانگيز را اينك كه دهههاي آغازين هزاره سوم را از سر ميگذرانيم همچنان احساس ميكنيم و همچنان نگران زلزلههاي سنگينتر و سهگمينتر و پر تلفات و پر خسارت و خونبارتر و غمانگيز هستيم. زلزلههاي سنگين و سهمگيني كه اينبار خطر و نگراني درپيچيده شدن طومار قطور تاريخ بشر را براي هميشه روي سياره زمين ميتواند به دنبال داشته باشد. سيارهاي كه در كمتر از دو سده به مقياس و به وسعت تمام ادوار گذشته آسيبش رساندهايم و تخريب كردهايم و گونههاي حياتياش را به انقراض كشانده و نابود كردهايم. دو جنگ جهاني كه در سده بيست از سر گذرانديم و خونبار و پرهزينه و پر خسارت هم از سر گذرانديم؛ چونان انفجارهاي عظيمي بود كه ماده اوليهشان تراكم و فشار سنگين و سهمگين افزونخواهيهاي جنونآميز و سروري طلبيهاي ماليخوليايي بيمهميز و افسارگسيخته و ايدئولوژيهاي نژادپرست و نژادپرستان عليالخصوص در جنگ جهاني دوم در آلمان تحت حاكميت نازيهايي كه چنان مست از باده قدرت و جنون سرمايه ثروت بودند و صداي مهيبش در تمام سياره زمين شنيده شد و آوارهاي سنگين و سهمگينش روي كثيري از جمعيتهاي سياره زمين فروريخته شد. جنگ جهاني دوم كارنامه سياه ديگرِ افزونخواهان و سروري طلبان و حاكمان پر باد و نخوت قاره غربي بود كه در صف مقدم شعلهخيز و شعلهبيز كردن كورههاي انسانسوز آن نازيهاي نژادپرست آلمان هيتلري و ايتالياي موسوليني فاشيست و حاكمان و نظاميان ژاپني مست از بادههاي نو قدرت و سرمايه و ثروت بودند. نسلكشي يهوديان آلمان در هر مقياسي كه در كورههاي داغ آن اتفاق افتاده باشد محكوم است و رخدادي غمانگيز و لكه ننگي بر پيشاني آتشافروزان نژادپرست آلمان در سالهاي حاكميت نازيها. سده بيست سده چرخش و گردش و از در درآمدن و بهدر شدن پي به پي و نفسگير قدرتها و حاكميتها و نظامهاي سياسي و تجزيه كشورهاي پيشين و شكلگيري كشورهاي پسين نيز بود. اثرات و تبعات آوار آن زلزلهها و انفجارهاي سده بيست همچنان روي جمعیت ميلياردي سياره زمين احساس ميشود و همچنان نگرانمان ميكند و همچنان سده به سده و دهه به دهه فشار و سنگيني و زمختي اتفاقات را دامنگسترتر و فراگيرتر احساس ميكنيم و همچنان سرازير و سرريز شدن بحرانها را بيشتر و بيشتر بر شانه خويش و ستون فقرات درهم شكسته تاريخ و فرهنگ و روان و رفتار خويش احساس ميكنيم. متأسفانه بهجاي تدبير كردن و مهميز زدن به دهان بحرانها و فرونشاندن شعلهها و خاموش كردن تنور جنگها به طرز جنونآميز تمايل داريم بيش از پيش بحرانها را دامن بزنيم و تنور شعلهها را داغتر و شعلهخيز و شعله بيزتر كنيم. شكلگيري كشور نوين اسراييل از جمله اتفاقات زلزلهخيز ديگري بود كه در ميانه سده بيست در خاور نزديك افتاد. مهاجران مهاجم صهيونيست خودخواندهاي كه در ذيل نام يهوديان نبوي به سرزمين تاريخي و نبوي كنعان و اسراييل و فلسطين از كشورهاي اروپايي لشكركشي كرده بودند و حتي به زبان عبري هم سخن نميگفتند! براي ايجاد تفاهم نياز به زبان مشترك داشتند كه تصميم گرفتند زبان عبري را احيا كنند و زبان رسمي كشور نوين اسراييل اعلام كنند. نقد نحوه شكلگيري كشور نوين اسراييل نفي همزيستي ديرينه و ديرپا و ديرآهنگ يهوديان و فلسطینيان نيست. خويشاوندترين به يهوديان از هر نظر فلسطينيان هستند. ايجاد كانون بحران در ذيل نام كشور اسراييل در خاور نزديك در يكي از راهبرديترين و زلزلهخيزترين مناطق با منابع و سفرههاي عظيم نفت و گاز يك تصميم ساده و متعارف و معمولي نبود. فرصتي زرين براي حاكمان افزونخواه منطقه و قاره غربي بود كه كم هزينه و پر سود در ارض مقدس به دست مزدوران صهيونيستيشان خون بريزند. قربانيان اين كانون بحران در ذيل پرچم و كشور نوين اسراييل تنها فلسطينيان نبودند. يهوديان نبوي كه خويشاوندترين به فلسطينيان هستند از قربانيان ديگر بودند. در اين قربانگاه شوم سنّت و ميراث ارجمند و تأثيرگذار نبوي نيز قرباني ميشد. براي صهيونيستهاي مهاجم و مزدور نژادپرست و حاميان افزونخواه و پرباد و نخوت غربيشان عليالخصوص فرماندهانشان در ايالات متحده، گرم و شعلهخيز نگاه داشتن اين كانون بحران در ارضي زلزلهخيز بسيار مهم بود و پر سود و كمهزينه ليكن براي ملتهاي منطقه پر هزينه و پر خسارت و پر تلفات و بسيار غمانگيز و فاجعهبار. حوادث اخير خاصه در بخشهاي تكهپاره فلسطينينشين نشان داد تا چه ميزان چنگ و دندان قساوت و بيرحمي و وحشيگري حريف تيز است و يله و بيمهار و افسارگسيخته و تا چه ميزان براي صهيونيستهاي مهاجم و حاكمان غربيشان ارزش انسان برايشان لقلقه زبان است و تا چه ميزان انسان در برابر سلاحها و جنگهاي مدرن آسيبپذير است و تا چه ميزان كم بها و تا چه ميزان بيمعنا.
راهحل و تدبير چيست؟ چه ميتوان كرد؟ يهوديان نبوي بدانندكه خويشاوندترين به آنها فلسطينيان هستند نه جماعتي صهيونيست نژادپرست برده و مزدور نظامهاي سلطه غربي كه كارنامه رفتارشان عليه يهوديان سياه است و پر خون و خونبار. اينان آمدهاند روي آوار و اجساد ميراث مشترك نبوي شما و فلسطينيان براي حاميان و حاكمانشان، موزه بنياد نهند و براي حاميان و براي حاكمان غربيشان موزهداري كنند و پايان خونبار و فرجام غمانگيز ميراثي را اعلام كنند كه از هولوكاست جنگ جهاني دوم غم انگيزتر است. آن يك نسلكشي يك قوم بود و اين يك هولوكاست يك سنّت و ميراث ارجمند هزاران ساله! ميراثي كه اينك فلسطينيان پرچمش را بر شانه گرفتهاند و صليبش را بر دوش كه به موزه تاريخ سپرده نشود. يهوديان آزاده جهان دست در دست فلسطينيان و شانه به شانه خويشاوند همسرزمين و همتبار فلسطينيشان بكوشند سرزمين خود را از غاصبان و حاكمان غربي آزاد كنند و كشور و ملت واحد خود را زير پرچم سنّت و ميراث ارجمند نبوي به اهتزاز درآورند و از نوبنياد نهند. زير پرچم سنّت و ميراث ارجمند و مشترك. زير پرچم تاريخ و فرهنگي مشترك. بدانند؛ صليبيون ديروز كه پس از هر شكست از مسلمانان فاتح يك شرط توافقشان با مسلمانان فاتح اين بود كه به يهوديان اجازه سكونت در سرزمين مقدس را ندهند اينك با چهرهاي مدرن و خدانابارور آمدهاند خون و آوار بر سر صاحبان و ساكنان سرزمين مقدس بريزند و روي آوار و استخوانهاي درهم شكسته شما و ميراث ارجمند شما موزه بنياد نهند و به تشييع و توزيع ميراثي بروند كه پرچمش را اينك نزديكترين خويشاوندان و همتباران شما بر كف گرفتهاند؛ پرچمي كه در وصف پرچمداران راستينش قرآن فرمود: «يا بنِي إِسْراييل اذْكُرُوا نِعْمتِي التِي أنْعمْتُ عليْكُمْ وأنِّي فضلْتُكُمْ علی الْعالمِين»(1)
مهاجران مهاجم و آدمخوار صهيونيست مزدور و كارگزار قدرتهاي سلطه در قاره غربي، در رأسشان حاكمان نژادپرست و روانپريش ايالات متحده وقتي شما را در كنار خويشاوندان هم تاريخ و همتبار فلسطيني ببينند ديگر نميتوانند به نام شما و در ذيل دفاع از كشور و سرزمين و سنّت و ميراث نبوي و تاريخ مشترك و ديرينه و ديرپاي شما خون بريزند و آتش بيفروزند. اينچنين برائت از صهيونيستهاي مهاجر و مهاجم و مزدور حاكمان نژادپرست و افزونخواه غربي را به عقبنشيني واخواهيد داشت و ارمغان گرانبهايش صلح پايدار ميان شما و فلسطينيان خواهد بود.
كوتاه سخن آنكه تمدني كه به مدرن و ارزشهاي مدرنيتهاش ميشناسيم و خاستگاهش توفان تحولاتي بوده است كه طي سدههاي اخير در منطقههاي غربي تاريخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشري ما بپا خاسته و اتفاق افتاده است و شتابان به ديگر قارهها و جعرافياي تاريخ و فرهنگ جامعه و جهان بشري ما در مقياسي سيارهاي و انسانشمول تسري يافته است هم جهاني هم تاريخي و تاريخمدار هم از خلاقويرانگرترين همه تمدنهاست كه از سر ميگذرانيم. تمدني كه جمعيتهاي ميلياردي سياره زمين همه بر خوان دستاوردها و بادههاي نو به نو علوم و فناوريهاي مدرنش نشستهاند و جام و كام برميگيرند.
چونان هر تمدن ديگري زماني كه انرژي متراكم نهفته و انباشته شده در درونش بهطور كامل تخليه بشود و گدازههاي نهان در درونش تخليه شود و پايان پذيرد؛ روي تلهاي عظيمي از خاكسترهاي آتشفشانياش دفن شده و روي گدازههاي سرد و خاموشش دور و دوران ديگري در تاريخ افق گشوده و افتتاح خواهد شد. سُنبه خلاقيتها وكنشها و خيزشها و جوششهاي خلاق تمدنها به هر ميزان پر زور و پر قوّتتر، دست و دامن انسان براي ويران كردن ويرانگري گشودهتر و گستردهتر. تمدن روزگار نوين هم از خلاقترين هم از ويرانگرترين همه تمدنهايي است كه در تاريخ از سر گذراندهايم. تمدني به غايت عصيانگر و ويرانگر و پر انرژي و خلاق. متأسفانه اينك خاورميانه نبوي از كانونهاي تخليه انرژيهاي آتشناك تمدنياست چونان هر تمدن ديگري روزي پايان خواهد گرفت و روي آوارهاي ساختارها و مواريث فروريختهاش دور تاريخ ديگري افتتاح خواهد شد. اينك در آستانه و آغاز پاياني خونبار و فرجامي غمانگيز ايستاده ايم! مردماني كه در سرزمين نبوي كنعان و اسراييل و فلسطين زندگي ميكنند اعم از يهودي و مسيحي و مسلمان اعم از خداباور و خداناباور از هر تيره و تبار قومي؛ كنار هم زيستن در صلح و امنيت، حق مسلّم آنهاست. در اين راه دشوار و مسير ناهموار و همين گاههاي پر پرتگاه اميد و ايمان و شكيبايي را نبايد از كف داد و از خِرد و هنر هوشمندي و تدبير ميبايد مدد جست و راه را به سوي و به هدف تحقق و دررسيدن روزي خجسته و خوش در ذيل پرچمي واحد در كشوري واحد، براي پيروان همه اديان و مذاهب و براي همه مردمي كه هزارهها در ذيل ميراثي مشترك و تاريخ و فرهنگي مشترك كنار هم زيستهاند، هموار كرد.
حُسن ختام سخن آنكه ميراث نبوي، ميراث آب و خاك نيست. هر جا پرچم اين ميراث در اهتزاز، آنجا خانه و سرزمين مشترك ما است.
استاد دانشگاه تهران
پاورقي
1- «ای بنی اسرائيل، نعمتی را كه بر شما ارزانی داشتم و شما را بر جهانيان برتری دادم به ياد بياوريد.» (آیه 47 سوره بقره).