كسر قرارداد، آپشن پرداخت نشده و يك نامه سرگشاده
هواداران پرسپوليس وارد بازي مديرعامل - بازيكنان نميشوند!
علي ولياللهي
يك جلسه اعتصاب در تمرين و سپس نامه سرگشاده عليه مديرعامل باشگاه آخر هفته جنجالي پرسپوليسيها را رقم زد. حالا گرچه به نظر ميرسد اوضاع آرام شده باشد اما مشخص است كه اين بيشتر شبيه آتش زير خاكستر است تا رفع تنش.
كسر قرارداد
اختلافات در باشگاه پرسپوليس از ابتداي فصل به چشم ميخورد اما ماجراي كسر 10 درصد قرارداد بازيكنان آن را شعلهور كرد. بازيكنان استدلال كردند ما چرا بعد از تنها يك باخت در ليگ بايد جريمه شويم؟ آنهم در شرايطي كه فصل پيش سهگانه برديم و ركوردهاي بينظيري از لحاظ شكستناپذيري به ثبت رسانديم. باشگاه هم ميگويد تنها مساله يك باخت نيست. تيم در يك ماه سه مساوي و يك شكست در دو تورنمنت ليگ برتر و ليگ قهرمانان به ثبت رسانده و جريمه به همين خاطر اعمال شده است. باشگاه همچنين گفته پيروزي برابر النصر در ليگ قهرمانان آسيا جريمه را خود به خود لغو ميكند.
در مورد جريمه بازيكنان پرسپوليس از دو منظر ميتوان مساله را بررسي كرد. اول اينكه آيا اقدام باشگاه پرسپوليس قانوني است؟ در روزهاي گذشته بسياري از كارشناسان حقوقي تاكيد كردهاند در فوتبال چيزي به اسم كسر قرارداد به عنوان جريمه بازيكن وجود ندارد! يعني حتي اگر بازيكن خودش در قرارداد پذيرفته باشد كه در صورت صلاحديد باشگاه جريمه بشود باز هم باشگاه حق چنين كاري را ندارد. پس در صورتي كه باشگاه مصر به انجام اين كار بماند و بازيكنان پرسپوليس بخواهند از لحاظ حقوقي وارد عمل شوند قطعا برنده خواهند شد و تمام مبلغ قراردادشان را دريافت ميكنند. نكته دوم اينكه گرچه در فوتبال ايران گاهي بحث كسر قرارداد به گوش ميرسد اما در فوتبال روز دنيا چنين چيزي وجود خارجي ندارد! بخشي از اين به خاظر غيرقانوني بودن جريمه بازيكنان است و بخش ديگر به خاطر بيهودگي و غير حرفهاي بودن اين رفتار. باشگاه به بازيكن ميگويد چون در بازيهاي قبلي پرتلاش ظاهر نشدي از حقوقت كم ميكنم. چرا؟ چون ميخواهد بازيكن تلاش بيشتري از خودش نشان بدهد. اين به خودي خود معناي وجود مشكل در تيم است. چرا كه تيم و بازيكنان به صورت پيشفرض براي برنده شدن تلاش ميكنند؛ مخصوصا تيمهاي مدعي. اگر اتفاقي افتاده كه به زعم مديران، بازيكنان و كادرفني آن تلاش لازم را نميكنند قطعا بايد دنبال مقصر در اركان مديريتي باشگاه گشت. اگر بازيكنان با مربي مشكل دارند، اگر مربي با مدير رابطه خوبي ندارد، اگر مدير نتوانسته توقعات تيم را برآورده كند و بازيكنان شاكي هستند و خلاصه هر مشكل ديگري از اين دست با محوريت مديريت باشگاه برطرف ميشود نه كسر كردن قرارداد بازيكن!
در مورد مشخص پرسپوليس اين باشگاه از لحاظ انگيزه بازيكنان و كادرفني شرايط بدي ندارد. بازيكنان با تمام وجود خواهان برد هستند، هم براي موفقيت خودشان هم براي جايگاه تيم كه به نوعي اعتبارشان محسوب ميشود. اتفاقا تلاش زيادي هم ميكنند؛ ميزان دوندگي بازيكنان در طول مسابقه مشخص است. كادرفني هم جان ميدهد براي كسب جام بيشتر. تمام كارشناسان معتقدند دليل نتيجه نگرفتن تيم پرسپوليس در يك برهه 30 روزه ربطي به اين مسائل انگيزشي و تلاشي و... ندارد. پس در چنين شرايطي كسر قرارداد دقيقا قرار است چه كمكي به تيم كند؟ مطمئنا اگر چنين شيوههايي اثرگذار بود قبل از مديران نخبه فوتبال ايران، توسط مديران باشگاههاي بزرگ دنيا مورد استفاه قرار ميگرفت.
پس در شرايطي كه كسر قرارداد هم منع قانوني دارد و هم عملي بيهودهاي است چرا باشگاه اصرار به انجام آن دارد؟ اين سوالي است كه پاسخش برميگردد به مسائل مربوط به جنگ قدرت در باشگاه پرسپوليس كه بررسي آن از حوصله اين نوشتار خارج است.
آنچه در حال حاضر اهميت دارد توجه ويژه مديران باشگاه به اضافه بازيكنان و مربيان به واكنش هواداران پرسپوليس به اخبار آخر هفته است. هواداران پرسپوليس به معناي واقعي كلمه از اخبار منتشر شده از باشگاه محبوبشان كلافه هستند. از شل كن سفت كنهاي مربوط به كسر قرارداد تا هماهنگ نبودن اعضاي هياتمديره باشگاه تا نامه سرگشاده ستارهها كه حسابي كفر پرسپوليسيها را بالا آورد. اين دقيقا عكس انتظاري بود كه بازيكنان پرسپوليس داشتند. يعني آنها تصور ميكردند در دوگانه مديريت باشگاه-بازيكنان، هواداران سمت بازيكنان را بگيرند اما پرسپوليسيها با ابراز گلايه از رفتار بازيكنان كه تمام هم و غم و دغدغهشان شده آپشن و قرارداد و كسر دستمزد و... ميپرسند پس كي قرار است خود پرسپوليس اولويت اعضاي باشگاه باشد؟ هواداراني كه هر روز با انبوهي از مشكلات مالي درگير هستند نميتوانند با بازيكنان چند ميلياردي كه سر پول داستان درست كردهاند سمپاتي داشته باشند و اين طبيعي است. هواداران در اين شرايط نه طرف مدير باشگاه هستند و نه طرف بازيكنان. آنها فقط نگران بازيهاي پيش روي تيم هستند و اميدوارند مديران، يحيي گلمحمدي و بازيكنان هم تنها و تنها همين دغدغه را داشته باشند.