• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5644 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۱۲ آذر

سهم ما در زيست انساني

علي ربيعي

به مناسبت روز جهاني معلولان 

روز جهاني افراد داراي معلوليت فرصتي را براي گفت‌وگو، ديده شدن، مسائل و يادآوري به همگان، از ساخت قدرت تا نهادهاي اجتماعي و تك‌تك شهروندان فراهم مي‌سازد. افراد داراي معلوليت به يك معنا قربانياني هستند كه ناخواسته دچار مشكل شده‌اند. اين افراد يا محصول فرآيندهاي طبيعي مانند مسائل ژنتيكي هستند يا بر اثر فرآيندهاي اجتماعي همچون بلاياي طبيعي، تصادف يا جنگ دچار نقصان جسماني شده‌اند. معتقدم بخشي از معلوليت‌ها ناشي از سياستگذاري و برنامه‌ريزي‌هاي غلط مانند: سياست‌هاي زيست محيطي، راهسازي، سلامت و رفاه است. نوع خشن معلوليت، معلوليت كارگراني است كه به دنبال كسب معاش در پاي دستگاه‌ها يا در ساختمان‌هايي كه سرپناه ديگران خواهد شد دچار معلوليت مي‌شوند، بلكه بخشي از مساله اين افراد به فقدان فرهنگ مواجهه همزيستانه با افراد داراي معلوليت است. جامعه نيز براي ايفاي مسووليت اجتماعي، انساني و اخلاقي خود نيازمند بازنگري در روابط اجتماعي و فرهنگ‌سازي است. هر چند مسائل سياسي، اقتصادي، اجتماعي و رواني ايران امروز شرايطي را پديد آورده تا افراد، كمتر اين‌گونه مسائل را مورد توجه قرار دهند. با اين وضع هر كدام به سهم خود بايد در ايجاد زيستي قابل قبول براي افراد داراي معلوليت تلاش كنيم. به نحوي كه همگان وظيفه فراهم كردن شرايط مناسب براي حركت ديگران را بر خود لازم بدانند. آثار اين اتفاق در آينده نه تنها در جنبه‌هاي رفتار اجتماعي، بلكه در ساخت و سازهاي فضاي فيزيكي شهري هم بازتاب خواهد داشت. اين يادداشت به تعدادي از مسائل معلولان و سياست‌هاي مساله‌آفرين خواهد پرداخت. 
۱- به‌طور كلي مبلمان شهري از تهران (به عنوان پايتخت) تا ساير شهرهاي كشور با نگاه به نيازهاي حركتي معلولان طراحي و ساخته نشده است. عدم مناسب‌سازي ساختمان‌ها، رستوران‌ها، مراكز فرهنگي، پارك‌ها و  

موجب منزوي شدن معلولان و ديده نشدن آنها در كنار ساير افراد جامعه است. اين امر سبب شده است كه اين افراد بيشتر در خانه‌ها يا مراكز نگهداري عمر خود را سپري كنند و سهمي از رفاه و فضاي عمومي جامعه نداشته باشند.
۲- آموزش و پرورش نيز با تاكيد بر مدارس استثنايي كه بخش ناچيزي از جامعه معلولان را در برگرفته؛ رسالت خود را پايان يافته تلقي مي‌كند. شواهد علمي نشان مي‌دهد كه مدارس بايد به سمت مدارس تركيبي حركت كنند تا امكان زيست همدلانه كودكان كم توان و ناتوانان در كنار سايرين فراهم شود . 
۳- سياست‌هاي رفاهي مختص به معلولان دچار نقصان است. سياست‌هاي هدفمند حمايتي با تفكيك نيازها اثربخش خواهد بود. هزينه‌هاي گزاف نگهداري از معلولان به نحوي است كه حتي خانواده‌هاي داراي وضع مالي متوسط نيز از پس آن بر نمي‌آيند، بنابراين نيازمند در نظر گرفتن سياست‌هاي يارانه‌اي هدفمند براي زيست بهتر افراد معلول هستيم.
۴- يكي ديگر از مسائل معلولان نداشتن آموزش اجتماعي جامعه در قبال معلولان است، اين امر در بسياري موارد موجب پنهان شدن معلولان از ديد جامعه مي‌شود. نگاه كنيد به يك مساله ساده! مادري نقل مي‌كرد: با وجود يك پسر داراي كم تواني ذهني در خانواده، خواستگاران دخترها به محض مواجهه با اين فرد دچار مساله مي‌شوند. اين‌گونه موارد ناشي از اجتماعي نشدن افراد در جامعه براي پذيرش واقعيت افراد داراي معلوليت است.
۵- بخشي از اين معلولان را «كودكان سرراهي» تشكيل مي‌دهند، اين كودكان معمولا در كنار مساجد يا امامزاده‌ها رها شده‌اند. اين انسان‌ها اغلب مجبور به طي كردن تمام عمر خود از كودكي تا پيري در مراكز نگهداري هستند و بعضا در اين مراكز نيز جان مي‌سپارند. توانمندسازي اين افراد به ويژه از نظر رواني، اجتماعي و مهارتي مي‌تواند در بهبود كيفيت زندگي آنها موثر باشد. اخيرا «موسسه بهشت امام رضا عليه‌السلام» به عنوان الگوي بسيار درخشان از نگهداري معلولان، تعدادي از اين افراد را مستقل كرده و زمينه ازدواج آنها را نيز تدارك ديده است.
بايدها و نبايدهاي سياست‌ها: 
۱- نگاهي به سياستگذاري‌هاي جمعيتي حال حاضر نشان مي‌دهد كه فاقد سياستگذاري مناسب در رابطه با سالمندي همراه با معلوليت در آينده هستيم، بر اساس آمارهاي تحولات جمعيتي، جامعه ايران در آينده با سي ميليون سالمند اغلب بدون تامين اجتماعي و حتي شغل و درآمد مناسب مواجه خواهد بود. نبود سياست‌هاي پيشگيرانه در حوزه معلوليت، بحران جمعيت سالمندان داراي ناتواني جسمي و احيانا ذهني را ايجاد خواهد كرد. 
۲- نكته ديگر، سياست‌هاي «معلوليت‌زا» است، در سياست‌هاي اتخاذ شده اخير در رابطه با جمعيت، متاسفانه نه تنها سياست‌هاي معلوليت‌زدايي به چشم نمي‌خورد، بلكه شاهد اتخاذ سياست‌هاي معلوليت‌زا نيز هستيم. اخيرا به بهانه نگراني از كاهش جمعيت، سياستگذاري غربالگري ژنتيك كنار گذاشته شده است، اين سياست نه تنها تاثيري در افزايش جمعيت ندارد، بلكه آثار و تبعات منفي گسترش افراد داراي معلوليت را به دنبال خواهد داشت. معتقدم سياست ممنوعيت غربالگري ژنتيك به هيچ‌ وجه منجر به افزايش جمعيت نشده، بلكه نوعي مداخله غيراخلاقي حكومت و ايجاد زيستي ناگوار براي انسان‌هايي است كه مي‌توانست پيشگيري شود.
۳- تجارب جهاني نشان مي‌دهد علاوه بر دولت‌ها، جامعه مدني و تشكل‌هاي مردمي نيز به عنوان نهادهاي موثر مي‌توانند نقش خود را ايفا كنند. بنابراين كوچ از رويكرد «دولت‌محور» به «جامعه‌محور» و سپس «خانه‌محور» مي‌تواند به بهبود وضع اين افراد كمك كند. به هر حال گسترش نهادهاي مدني به خصوص خيريه‌اي موجب به كار گرفته شدن بخشي از انرژي جامعه و اجتماع‌محور كردن رسيدگي و توانمند‌سازي معلولان خواهد شد. بررسي‌ها نشان مي‌دهد در مورد خيريه‌ها سياست‌هاي دولت‌ها داراي فراز و نشيب‌هاي زيادي است. متاسفانه شاهد نگاه‌هاي سياسي و محدودساز هستيم، تجربه نشان مي‌دهد دولت‌ها بدون توجه به ظرفيت‌هاي عظيم جامعه موفقيت زيادي به دست نخواهند آورد.
خوشبختانه انسان‌هاي توانا و موفق در عرصه‌هاي علمي، كارآفريني، ادبيات و هنر در ميان افراد داراي معلوليت در كشور وجود دارند. سياست رسانه‌اي مناسب براي بازنمايي اين موفقيت‌ها مي‌تواند هم در جهت ايجاد انگيزه براي ديگر افراد داراي معلوليت و هم توجه بيشتر جامعه به اين افراد شود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها