با تنبيه تربيت حاصل نميشود
اخيرا گزارش شده است كه يك دانشآموز دوره متوسطه توسط معاون (ناظم) دبيرستان شديدا تنبيه شده است. آيا تنبيه ابزار خوبي براي تربيت است؟ لطفا تا آخر اين يادداشت با ما باشيد:
اگر تربيت را ايجاد رفتار مطلوب نسبتا پايدار در متربي تعريف كنيم. لازمه ايفاي چنين نقشي اين است كه مربي از قدرت نفوذ روي متربي برخوردار باشد. تغيير رفتار در دانشآموز مستلزم تغيير در دانش، تغيير در بينش، تغيير در رفتار فردي و در نهايت تغيير در رفتار گروهي است. تغيير در دانش متربي كار سادهاي است و زمان زيادي را طلب نميكند. منظور از تغيير دانش، آموختن مفاهيمي است كه متربي بداند كه كدام پسنديده و كدام مذموم است.هرتغيير دانشي لزوما منجر به تغيير بينش نميشود. تغيير در بينش سختتر و زمانبرتر از تغيير دانش است. تغيير در بينش لزوما به تغيير رفتار فرد نميانجامد. تغيير در رفتار فردي نسبت به دو مرحله قبلي سختتر و زمانبرتر است. نهايت آرزوي ما اين است كه تغييرات مطلوب ايجاد شده در رفتار متربي، پايدار و مانا باشد. در يادداشتهاي قبلي اشاره كرديم كه افراد را ميتوان در نسلهاي X و Y و Z و آلفا بر اساس بازه زماني كه متولد شدهاند طبقهبندي كرد.
نسل Z متولدين (2010-1996): به عنوان افرادي مهربان، منصف، دلسوز، روشنفكر و شوخطبع توصيف ميشوند. اعضای نسل Z در دنيايي بزرگ شدهاند كه روز به روز تنوع آن بيشتر ميشود و مرزها حذف شده و به كمك ديجيتال شدن، دسترسي به اطلاعات نيز بسيار آزاد و آسان شده است. اين نسل خود را نسلي موفقيتمحور، تحت تاثير روابط و تمركز به كار هدفمند توصيف ميكند. آنها هيچ دنيايي را بدون گوشي هوشمند، اينترنت همراه و رسانههاي اجتماعي نميشناسند.
نسل آلفا (متولدين 2025-2010): در اين بازه زماني «آيپد» براي اولين بار معرفي شد. اينستاگرام ايجاد شد و در سال 2010، اصطلاح اپليكيشن به زندگي اكثر مردم راه پيدا كرد. نسل آلفا به انتخاب خود اهميت زيادي ميدهند، از معلمان خود انتظار دارند كه نيازهاي فردي آنها را در نظر بگيرند. آنها به دليل انجام بازيهاي ديجيتالي مهارتهاي بصري و تواناييهاي شناختي بهتري در مورد هماهنگي دست و چشم دارند.
پدران، مادران و همچنين دستاندركاران تربيت (مدير، معاون، مربي تربيتي و معلمين) بدانند كه رمز تربيت متربيان، دارا بودن «قدرت نفوذ» در اوليا و مربيان بر دانشآموزان است. لازمه قدرت نفوذ، جلب اعتماد متربيان است. پدر، مادر و مربيان اگر از ديد دانشآموزان صداقت، شايستگي، ثبات راي، وفاداري و روراستي داشته باشند مورد اعتماد بوده و ايشان قدرت نفوذ بر دانشآموزان را خواهند داشت. در اين حالت است كه دانشآموزان به جاي ترس از معاون (ناظم) مدرسه با او «رودربايستي» دارند و حفظ جايگاه خود را در ذهن ناظم با اهميت ميشناسند.
جا دارد، اشارهاي به هوش هيجاني (EQ) داشته باشيم. با هوش شناختي (IQ) كم و بيش آشنايي داريد. گاردنر هوش هيجاني عبارت است از ميزان توانايي درك ديگران و فهم آنچه در آنها انگيزه ايجاد ميكند و اينكه چگونه با آنها همكاري كنيد. IQ ذاتي است و تا سن 15 سالگي رشد ميكند و متوقف ميشود در حالي كه EQ اكتسابي بوده و رشد آن تا آخر عمر ميتواند ادامه يابد. براي سازگاري با محيط دائما در حال تغيير از جمله هوش مصنوعي و تاثير بر زندگي مردم و روابط فردي و گروهي و... تفاوت نسلي شايسته است .وزارت آموزش و پرورش برنامه جامع آموزش اوليا، معلمان و دانشآموزان را طراحي و با دقت و حساسيت، آنها را براي ورود به محيط و تعامل با تحولات اجتماعي، سياسي، فرهنگي آماده كند.