طراحي حروف فارسي، چالش همگاني
سيما مشتاقي
برگزاري اولين رويداد طراحي فونت در موزه امام علي، در هفته پيش، با عنوان «هفته تايپ تهران»، بهانه نوشتن اين يادداشت شد. به عنوان يك طراح گرافيك كه در چند پروژه طراحي و اجراي حروف فارسي، چه شخصي و چه گروهي شركت داشتهام و به عنوان كسي كه پروژه فوقليسانس خود را با استاد احصايي گذرانده و در برخي از دانشكدههاي گرافيك تدريس كردهام، چند سال پيش به دعوت دانشكده كتابداري از دانشگاه آزاد، براي تدريس چند واحد طراحي حروف فارسي دعوت به كار شدم. دانشكده فاصله چنداني تا منزلم نداشت و من پذيرفتم، اما با تعجب. اينكه چرا اين واحد درسي را براي دانشجويان رشته كتابداري در نظر گرفته بودند برايم هرگز مشخص نشد و به نظرم يك شوخي ميآمد. حتي سرپرست گروه نيز پاسخي براي آن نداشت. احتمالا اين واحد درسي صرفا براي پر كردن واحدهاي اين رشته بوده وگرنه چند درصد امكان اين وجود دارد كه يك كتابدار بخواهد يا بتواند قلم فارسي طراحي كند. با كنجكاوي به كلاس رفتم و متوجه شدم دانشجويان نيز همانند من بدون پاسخ مانده بودند اما كنجكاو بودند بدانند كه طراحي حروف چيست. موضوع جالبتر اين بود كه مديريت دانشكده از كلاس انتظار داشت تا براي پايان ترم پروژه عملي ارايه دهند. من و دانشجويان باهم اين مسير را با مطالعه روي حروف فارسي و شناخت فونتهاي موجود در سيستمهاي نشر روميزي، اصول و قواعد كلي و تمرينات مختصر خطاطي با ابزار مختلف و تحقيق درباره ليست كتب و منابع مرتبط پيش رفتيم و در پايان ترم دانشجويان ميدانستند از حروف و نوشتهها چه انتظاراتي داشته باشند و بهرغم طراح نبودنشان قادر بودند تا براساس دادهها تعدادي آرت ورك كمپوزيسيون حروف بولد و نازك را به عنوان كارهاي عملي ارايه دهند و البته تعدادي هم توانسته بودند كاراكترهاي اصلي قلم فارسي را به ذوق خود بسازند. اين كلاس براي من تجربهاي فراتر از تدريس طراحي حروف در دانشكدههاي هنر به همراه داشت زيرا اين دانشجويان كه طراح نبودند توانسته بودند به درك خوانايي و مسووليت حروف در نوشتار برسند و تئوريهاي خود را در قالب تحقيقاتشان بيان كنند. نميتوانم اين را به قطع بگويم اما باوجودي كه طراحي حروف يكي از ماموريتهاي طراح است، تقريبا هر كسي با هر تخصصي كه با مقوله مطالعه سر و كار دارد، چه در متن آثار چاپي و وب و چه در فضاي محيط اطراف نسبت به نوع فونت مطلب، بيتفاوت و بينظر نيست. حتي افراد بدون سواد خواندن و نوشتن، با ديدن يك نوشتار با حروف مختلف ميتوانند متوجه ارتباط آن با محيط و اطراف باشند، براي مثال فونت ترافيك سالهاست كه روي تابلوهاي راهنمايي و رانندگي استفاده ميشود و حتي يك فرد، بدون سواد خواندن و نوشتن، با ديدن آن تابلوها متوجه تفاوت آن با نوشتار نستعليق ميشود. طراحي حروف نه تنها جنبه هنري دارد بلكه به فرهنگ، زبان و قواعد نگارش (مانند رعايت تعداد دندانهها و ...) در هر زبان بستگي دارد و از لحاظ تكنيكي ماموريت دارد تا در نوشتار خوانده شود، درست خوانده شود و هويت آنچه را كه متن ناميده ميشود به مخاطب بهدرستي منتقل كند و قاعدتا اگر طراحي آن سادهتر و پذيرفتنيتر باشد سرعت خوانش و درك مطلب بالاتر خواهد بود، چه در ماموريت تيتر يا متن. صحبت تنها در زيبايي و جذابيت تكتك حروف نيست بلكه رعايت فواصل و ضخامت مناسب حروف، تكنيكي است كه ميتواند خواننده را به ادامه خواندن تشويق كند. بنابراين ميتوان گفت كه فقط زيبايي حروف مطرح نيست، كاربرد آن نيز اهميت بسيار دارد.
در انتها اضافه ميكنم همانطور كه يك دانشجوي رشته كتابداري توانست مفهوم عمومي طراحي حروف را درك كند، يا يك كودك نوآموز يا يك كمبينا يا حتي يك شخص بيسواد نسبت به فونت عكسالعمل نشان ميدهد، به همان نسبت مسووليت طراح حروف بالاتر خواهد بود، به خصوص كه رقابت طراحي قلم فارسي در منطقه جغرافيايي با طراحي فونت عرب يا كشورهاي فارسي زبان بهشدت چشمگير است و اختلافات بسيار ظريفي وجود دارد كه چشم حساس يك طراح آن را در نظر ميگيرد.
طراح، مترجم، محقق و مدرس حوزه گرافيك