• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5649 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۱۸ آذر

روزگاري براي ديده شدن ! ... نشدن

مهردادحجتي

وقتي تلويزيون به خانه‌هاي مردم راه يافت، همراه با آن بسياري چيزها هم به خانه‌هاي مردم وارد شد.البته نه همزمان، بلكه از طريق زمينه‌سازي براي علاقه‌مندكردن مردم به خريد آنها. تلويزيون مخاطب را جادو مي‌كرد. خصوصا آن اوايل كه وارد خانه‌ها شده بود.هر چه مي‌گفت و هرچه نشان مي‌داد، همان بود. چيزي در حد معجزه. همه جا اينگونه بود. نه فقط ايران.حتي در كشور پيشرفته‌اي همچون امريكا هم، تلويزيون مردم را «فريب» مي‌داد. تاثيرگذاري‌اش به حدي بود كه اوايل كمپاني‌هاي بزرگ فيلمسازي گمان مي‌كردند دوران سينما سرآمده است، چون تصور مي‌كردند مردم ديگر به استقبال فيلم‌هاي آنها نخواهندرفت.بي‌خود نبود نامش را «جعبه جادو» گذاشته بودند.همه باور داشتند آن جعبه جادو مي‌كند. واقعا هم مي‌كرد. به همين خاطر هم بسياري از سوداگران، به فكر راه‌اندازي شبكه‌هاي خصوصي برآمدند تا «برند تلويزيوني» خود را بسازند.برندهايي كه در نهايت قرن بيستم را متحول كرد.
اوايل اما، سخن از اين دگرگوني‌ها نبود.قرار بود وسيله‌اي براي «اطلاع‌رساني» سريع‌تر باشد.راديو هنوز نفوذ خود را داشت. جنگ جهاني، مردم سراسر جهان را به راديو وابسته كرده بود.چون تازه‌ترين خبرها از طريق راديو به گوش آنها مي‌رسيد.دولت‌ها هم به راديو‌ وابسته بودند.حتي گروه‌هاي زيرزميني هم از راديو براي پيام‌رساني استفاده مي‌كردند. تلويزيون اما شكل اطلاع‌رساني را تغيير داد. آن را ارتقا داد، چون قرار بود از آن پس تصوير را هم ضميمه صدا كند. «اخبارمصور» قطعا موثرتر از اخبار بدون تصوير بودكه فقط از طريق يك گوينده گفته مي‌شد.اما قرار نبود تلويزيون فقط اخبار بگويد.حالا كه وسيله‌اي با اين ظرفيت اختراع شده بود، مي‌شد از آن در جهت اطلاع‌رساني‌هاي ديگر هم بهره برد.مثل تبليغ براي كالاهاي مورد نياز.همان كاري كه سال‌ها سينما بر عهده داشت. پيش از شروع هر فيلم، در سالن‌هاي سينما، آگهي‌هاي تجاري پخش مي‌شد. گزيده اخبار هم نشان داده مي‌شد.حالا اما به‌جاي اينكه مردم به سينما بروند تا اخبار يا آگهي تجاري ببينند، اخبار و آگهي به خانه مردم آمده بود.ايران هم از بسياري كشورهاي دارنده اين تكنولوژي مستثنا نبود.در اينجا هم مردم اخبارمصور را ابتدا در سالن‌هاي سينما مي‌ديدند.به همراه انبوهي «آگهي». تلويزيون كه آمد، تبليغات تلويزيوني هم به برنامه‌هاي روتين آن اضافه شد. مثل اخبار، فيلم، سريال و برنامه‌هاي سرگرم‌كننده. آبادان و تهران اولين شهرهايي بودند كه صاحب فرستنده شدند. ۱۳۳۷و ۱۳۳۸. تلويزيون آبادان، متعلق به شركت ملي نفت ايران بود. به آن تلويزيون نفت ملي مي‌گفتند. راديو نفت ملي هم البته از سال‌ها قبل بود.راديو تلويزيون نفت ملي عمده برنامه‌هايش، به زبان انگليسي بود.آن سال‌ها، كاركنان پرشماري از شركت نفت ايران، امريكايي يا بريتانيايي بودند.خصوصا مهندسان اكتشاف و حفاري. مدرسان دانشكده نفت آبادان هم عمدتا انگليسي زبان بودند. همان سال‌هايي كه ابراهيم گلستان و نجف دريابندري و بسياري از نخبگان و نويسندگان هم در آنجا كار مي‌كردند. اميرعباس هويدا هم مدتي سردبيري نشريه دو زبانه «مشعل» را در آبادان برعهده داشت. هر چه بود، شاهراه حياتي ايران از آبادان مي‌گذشت. شهر، كاملا نفتي بود. عمده مردان شهر، در پالايشگاه كار مي‌كردند. به همين خاطر هم شركت نفت تصميم گرفته بود تا انبوه كاركنانش را سرگرم نگه دارد. چون بيش از نيمي از سال، هواي آبادان داغ بود و عمده سرگرمي مردم در مكان‌هاي سربسته رخ مي‌داد ‌و چه سرگرمي بهتر از برنامه‌هاي تلويزيون. آن روزها، تلويزيون آبادان امكان دوبله نداشت.برنامه‌ها به زبان اصلي پخش مي‌شد و مردم هم البته كه به همان برنامه‌ها علاقه نشان مي‌دادند. مثل «شوي تام جونز» كه در جهان پرطرفدار بود. يا رقيبش، «انگيلبرت هامپردينك » كه او هم شوي تلويزيوني خود را داشت.در تهران هم «حبيب‌الله ثابت پاسال» يك تلويزيون خصوصي راه انداخته بود با چهار ساعت برنامه در روز . از ۶ عصرتا ۱۰ شب. تلويزيون او در ساعت ۵ بعد از ظهر جمعه ۱۱ مهرماه سال ۱۳۳۷، نخستين برنامه خود را پخش كرد.مراسم طبق اعلام قبلي از ساعت ۵ آغاز شد.پخش پيام شاه كه از كاخ اختصاصي‌اش قرائت شد به اضافه پخش فيلم مسافرت او به ژاپن، به‌علاوه قرائت پيام نخست‌وزير و صحبت‌هاي وزير پست و تلگراف و سخنان مالك تلويزيون، حبيب‌الله ثابت و پسرش ايرج  مديرعامل تلويزيون  كه در ادامه همراه شد با پخش چند برنامه نمايشي و موسيقايي. آن روز حبيب‌الله ثابت در لابه‌لاي سخنانش خطاب به مخاطبان گفته بود: «... و اما شما بينندگان و شنوندگان عزيز اگر وقتي قسمتي از برنامه را مطابق سليقه خود نيافتيد با در نظر گرفتن اشكالات و اين نكته مهم كه ذوق و سليقه‌ها مختلف است بر ما ببخشيد. به علاوه از شما تمنا داريم كه ما را در اجراي اين خدمت ياري كنيد و نه تنها معايب و نقايص را گوشزد فرماييد بلكه ما را از آنچه براي بهبود و تكميل برنامه‌ها به نظرتان مي‌رسد كتبا يا شفاها برخوردار و قرين امتنان نماييد. ما براي اينگونه پيشنهادها جوايزي ترتيب خواهيم داد كه در آينده به اطلاع شما خواهد رسيد... .» تلويزيون او، بعدها به مالكيت دولت درآمد تا تلويزيون ملي تاسيس شود. تلويزيوني كه قرار بود سراسري شود و‌همه بخش‌هاي كشور را پوشش دهد.جشن‌هاي دوهزار و پانصدساله بهانه خوبي براي سراسري شدن تلويزيون بود. آنتن‌هاي رله، كار انتقال امواج را بر عهده داشتند و اينگونه بود كه تلويزيون بالاخره پس از چند سال به خانه‌هاي بسياري از ساكنان شهرها راه يافت. اما واقعيت اين است كه تصويرتلويزيون هنوز چندان كه بايد در همه نقاط كشور قابل دريافت نبود.شهرها و روستاها تا سال‌ها از تلويزيون محروم بودند.كار نصب آنتن‌هاي رله، در ارتفاعات به كندي و دشواري پيش مي‌رفت. ساعت برنامه‌ها هم، هر روز، از ۵ عصر تا ۱۱ شب بود و هنوز سال‌ها تا ۲۴ ساعته شدن، فاصله داشت. دهه پنجاه، ظهرها هم دو ساعت برنامه، به برنامه‌هاي تلويزيون اضافه شد . «شبكه دو » هم كه آن روزها به «برنامه دو » معروف بود، برنامه‌هاي خود را داشت. برنامه‌هايي نخبه‌پسند، براي مخاطبان هنردوست و روشنفكر. «برنامه يك» يا همان شبكه يك، برنامه‌هاي سرگرم‌كننده بيشتري داشت. لابه‌لاي هر برنامه هم «آگهي‌هاي بازرگاني» پخش مي‌كرد. يخچال، فريزر، دستمال كاغذي، پودر لباسشويي، صابون، بليت بخت‌آزمايي، اتومبيل، محصولات غذايي كنسروشده ‌و تبليغ فيلم‌هاي ايراني روي پرده.عمده كالاها، امريكايي، اروپايي يا ژاپني بود. چند كالاي ايراني معروف هم در ميان‌شان بود . مثل محصولات كارخانجات ارج يا آزمايش كه به رقابت با محصولات خارجي، به بازار آمده بودند.  
ادامه دارد

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون