مديرعامل استقلال به جز سپر هواداري دنبال چه چيزي است؟
شوخي علي خطير با فوتبال ايران
روز پنجشنبه مراسم امضاي تفاهمنامه ميان مديرعامل استقلال با نمايندگان چند شركت خارجي براي ساخت استاديوم اختصاصي برگزار شد! در فضايي كه بيشتر شبيه تالار عروسي بود تا مكاني براي برگزاري يك جلسه مهم چند خارجي عمدتا شرق آسيايي زير برگههايي را امضا كردند و در نهايت با نشان دادن عدد چهار به دوربينهاي عكاسي براي حريف استقلال يعني پرسپوليس كري خواندند! همه اينها نشان داد چقدر سطح جلسه بالا بوده!
علي خطير در حاشيه اين جلسه گفت: قرار است يك ورزشگاه اختصاصي 40 هزار نفره بسازيم كه يك بخش از مجموعه تفريحي خواهد بود كه عموم هم بتوانند از آن استفاده كنند. او گفت يكي، دو مكان براي ساخت ورزشگاه مدنظر داريم اما قطعا در تهران خواهد بود. خطير گفت: بالاي 15 هكتار زمين نياز داريم و منابع مالي توسط شركت قطري و چيني و مالزيايي انجام ميشود و از منابع داخلي استفاده نميكنيم. مديرعامل استقلال ادامه داد: قالب قرارداد اين طوري است كه مجموعه ساخته ميشود و بعد ترانسفر ميشود. برآورد ساخت مجموعه 500 ميليون دلار است. او در مورد ورقههايي كه امضا شدند اظهار داشت: در تفاهمنامه اوليه يكسري وظايف داريم و اينكه بتوانيم زمين مشخص و مناسب را پيدا كنيم و در اختيار اين شركت قرار دهيم. قول دادهاند ظرف 45 روز طراحي ورزشگاه انجام شود و پيشبيني شده است كه ظرف سه سال مجموعه را تحويل دهند. خطير در پايان گفت: اين تفاهمنامه است و قرارداد نيست و الزامي براي ما و دوستان نيست.
انتشار خبر بلافاصله واكنشهاي متفاوتي را برانگيخت. اينكه خطير ميخواهد استاديومي گرانتر از آليانز مونيخ بسازد از يك طرف و پاسخ عضو هياتمديره استقلال كه گفت اين شوي تبليغاتي است و هياتمديره در جريان چنين چيزي نبوده از طرف ديگر فضاي مثبتي براي خطير به وجود نياورد. وزارت ورزش هم بلافاصله ورود كرد و خبرگزاري تسنيم نوشت وزارت با اقدام خطير مخالف است كه البته قابل پيشبيني هم بود.
ممكن است هواداران استقلال ناراحت شوند و بگويند حالا كه يك مدير ميخواهد كار درست و بنيادي انجام دهد شما اما و اگر ميآوريد و تخريب ميكنيد. با احترام به هواداران استقلال بايد گفت اگر واقعا چنين چيزي شدني باشد همه استقبال ميكنند ولي تفاوت كار نمايشي با اقدام واقعي از يك كيلومتري با چشم غيرمسلح هم قابل رويت است.
علي خطير نميتواند استاديوم بسازد به هزار و يك دليل كه چند تا از مهمترينهايش را در ادامه بررسي ميكنيم.
همانطور كه ميدانيد مجموعه دولت مدتهاست درگير ساخت يك ورزشگاه ملي است و درحالي كه پاي وزارتخانههاي بزرگي مثل نفت هم وسط آمده و معاون اول رييسجمهور هم پاي كار است هنوز اقدام خاصي صورت نگرفته كه نشان ميدهد اين پروژه چقدر داستان دارد. حالا يك باشگاه كه در پرداخت دستمزد بازيكنانش مانده، ميگويد ميخواهيم ورزشگاه بسازيم؟ خطير درحالي به راحتي ميگويد قرار است از وزارت ورزش زمين بگيريم كه خود دولت در پيدا كردن زمين براي ساخت استاديومش دچار مشكل شده بود!
البته خطير خواسته با استفاده از لفظ اينكه خارجيها قرار است 500 ميليون دلار (بيست و پنج همت) در ايران سرمايهگذاري كنند و از طرف ايراني قرار نيست پولي پرداخت شود از اين انتقاد فرار كند. اما واقعا درحالي كه مجموعه حاكميت ايران اين روزها در پيدا كردن سرمايهگذار خارجي دچار مشكل شده كدام شركت حاضر است نيم ميليارد دلار بياورد در باشگاهي كه هنوز مشخص نيست سهامش دست چه كساني است؟
از همين جا به مشكل بعدي ميرسيم. چند روز ديگر بلوك 51درصدي سهام استقلال به فروش ميرسد و احتمالا با واگذاري باشگاه به يك مجموعه دوران مديريت خطير هم به پايان خواهد رسيد. خطير براي همان جلسه پنجشنبه هم نتوانسته بود هماهنگي هياتمديره را به دست آورد، حالا منطقي است بپذيريم فردي كه از هفته بعدش در استقلال خبر ندارد قصد انجام پروژه چند ساله آنهم در حد ساخت استاديوم دارد؟
اگر اين اقدام خطير نمايش نبود او به خوبي ميدانست كه قوانين و مقررات از قانون تجارت گرفته تا تاييديه نهادهاي نظارتي و امنيتي دالاني هزارتو است كه وارد شدن به آن با خود فرد است و خارج شدنش با خدا. خطير نمايش اجرا ميكند چون از قوانين اطلاعي ندارد يا عامدانه آنها را ناديده ميگيرد.
بودند مديرعاملان قبلي استقلال كه با وعدههاي بزرگ چند صباحي هواداران را سر كار گذاشتند و براي خودشان سپر حمايتي هواداري ساختند. اتفاقا ساخت ورزشگاه و گرفتن ستاره سوم دو بازوي رسيدن به سپر هواداري بوده است. خطير خواسته از ايده ساخت استاديوم براي خودش كلاهي ببافد كه قبل از او آجرلو و فتحاللهزاده و سعادتمند تمام بهرهبرداريهاي ممكن را از اين ترفند كردهاند. تازه فتحاللهزاده كه ميگفت قرار است يك ورزشگاه هم در متاورس بسازد ولي آخرش به واسطه جمله «آبش هم ميدهيم ميثاقي بخورد» توي ذهن هواداران ماند.
البته خطير خواسته زرنگي كند. او با بالا بردن رقم، در حد استاديومهاي اروپايي و برپايي يك نمايش بزرگ تلاش كرده مسير متفاوتي را در پيش بگيرد و روياي بزرگتري بفروشد. هوادار هم مرعوب اين اعداد و تصاوير ميشود و وقتي مشخص شد پروژهاي در كار نبوده يا خود خطير غزل خداحافظي را خواند ميگويد حكومت نگذاشت! دولت نگذاشت!
دلايل محال بودن چنين پروژهاي مشخص است. اما اينكه چرا مديرعامل استقلال وارد اين فضا شده، ميتواند ابعاد جديتري داشته باشد. بايد ديد كسي كه هماكنون با پروندههاي جعل روبهرو است و پنجشنبه شب هم مورد حملات رسانهاي رييس فدراسيون فوتبال قرار گرفت و تنش جديدي هم با سرمربي تيم دارد، ميخواهد چه چيزي را پشت خبر ساخت استاديوم اختصاصي استقلال پنهان كند.