ساعات ابتداي سال 2024 ايران ناو جنگياش موسوم به «البرز» را به درياي سرخ اعزام كرد. ورود اين ناو خبر تلخي براي امريكا و متحدان غربياش بود، بازيگراني كه امروز با چالش حملات موشكي و پهپادي انصارالله يمن به درياي سرخ روبهرو هستند. ناظران غربي مدعياند كه ورود البرز پاسخي بود به فعاليتهاي «ائتلاف نگهبان رفاه»؛ ائتلافي كه ايالات متحده با هدف بازگردان آرامش ادعايي به درياي سرخ تعريف كرده است.
معناي استقرار البرز در درياي سرخ
فارين پالسي با انتشار يادداشتي مدعي شد كه در كمتر از يك روز پس از غرق شدن سه قايق انصارالله توسط نيروي دريايي ايالات متحده، البرز از خليج عدن عبور كرد و در درياي سرخ مستقر شد. در ماههاي اخير، ايران نيروي دريايي خود را گسترش داده است. در سال 2022، گزارش شد كه يك قايق گشتي رزمي موسوم به سردار «قاسم سليماني»، فرمانده ارشد سپاه قدس ايران به ناوهاي پيشرفته ايران اضافه شده؛ ناوي كه به گفته مقامهاي كشورمان قادر است «عمليات مختلفي را در آبهاي دور انجام دهد.» همزمان تهران تايمز از پيشرفت قايقهاي موشكانداز نوشته و تاكيد داشته كه ايران چندين ناو و كشتي جنگياش را ارتقا داده و همزمان انواع سختافزارهاي نظامي توسعه يافته و توليد شده محلي، مانند رزمناو پيشرفته رادارگريز موسوم به (شهيد) ابومهدي المهندس و 100 كشتي تندرو را به تجهيزات نظامياش افزوده است. فارغ از اينها، ناظران مدعياند، ورود البرز به درياي سرخ مملو از معنا است و مديران كشتيراني بايد بدانند كه اين معاني چيست. نيل رابرتز، دبير كميته جنگ مشترك صنعت بيمه دريانوردي، در اين باره مدعي شد: ورود البرز قطعا يك هشدار است.سيمون لاكوود، مدير كشتيراني ويليس تاورز واتسون، كارگزار بيمه، ادعاي ديگري را مطرح كرد و گفت: «معلوم نيست ايران چرا اينگونه قدرتمند در درياي سرخ و خليج عدن حضور يافته است، آيا هدفش رويارويي احتمالي با ائتلاف دريايي ادعايي امريكا است؟»
ماموريت شكست خورده ائتلاف؟
در اين ميان گروهي ديگر از تحليلگران مدعياند كه پيشبيني ماموريت البرز در درياي سرخ غيرممكن است و نميتوان گفت آيا تعداد بيشتري از كشتيهاي نيروي دريايي ايران به آن ملحق خواهند شد يا خير. رابرتز در اين باره مدعي است «درست قبل از اينكه ائتلاف موسوم به «نگهبان رفاه» تعريف شود، مالكان كشتي درگير موشكها و پهپادهاي پرتابي گسترده به سوي درياي سرخ بودند. غرب خطوط كشتيراني چون «مرسك» را مجبور كرد تا دوباره وارد درياي سرخ شود و اكنون دوباره اين خط كشتيراني فعاليتش را متوقف كرده است. در هر ستاد حمل و نقل، مديران در حال گفتوگو در مورد اين گزاره هستند كه آيا بايد تغيير مسير دهند يا خير. همه اينها نشانه اين است كه دادههاي اطلاعاتي موثق دراختيار نيست. اين تحليلگر در ادامه ادعايش آورده كه فقط تصميم انصارالله براي هدف قرار دادن كشتي غرب مهم نيست. هر بازيگري ميتواند ضربه بخورد. اين موشكها دقت خاصي دارند. از منظر او، ماهيت خودسرانه حملات انصارالله است كه صنعت حمل و نقل را به وحشت مياندازد. خطوط كشتيراني و خدمه بهطور معمول آب و هواي سخت را كنترل ميكنند، زيرا چنين آب و هوايي قابل پيشبيني است و از الگوي خاصي پيروي ميكند. اما حملات انصارالله قابل پيشبيني نيست.
معادلهاي كه پيچيدهتر شد
گروهي ديگر ضمن تاييد ادعاي فوق بر اين باورند كه با وجود البرز -و احتمالا كشتيهاي ايراني بيشتر- در درياي سرخ، پاسخگويي به حملات انصارالله براي نيروي دريايي ايالاتمتحده و شركاي اين بازيگر در اتلاف موسوم به «نگهبان رفاه» پيچيده و خطرناك ميشود. حق بيمه خطر جنگ در درياي سرخ در حال حاضر به نرخهاي اوليه بين 0.45 تا يك درصد رسيده است كه حتي از بنادر خطرناكي مانند بنغازي بالاتر است. اوايل دسامبر، نرخهاي اصلي براي درياي سرخ حدود 0.07درصد بود، به اين معنا كه يك كشتي با ارزش كل، مثلا 10 ميليون دلار، اكنون ميتواند صد هزار دلار حق بيمه اضافي براي خطر جنگ بپردازد. اما مديران كشتيراني صرفا در مورد ماموريت البرز و اينكه آيا ساير كشتيهاي نيروي دريايي ايران به آن ملحق ميشوند يا در درياي سرخ به تنهايي مستقر ميمانند، درگير ابهام نيستند، آنها به درستي نميدانند كه ائتلاف «نگهبان رفاه» فارغ از ادعاهايي كه درباره وظايفش مطرح شده، قادر به اجراي ماموريتش هست يا نه. بسياري از ناظران براين باورند كه اعضاي ائتلاف درباب استراتژي واحد توافق نظر ندارند.از همين رو زماني كه صنعت كشتيراني در مورد آنچه ائتلاف «نگهبان رفاه» مدعي است، اطمينان حاصل كند و در اين باره اطلاعات شفافتري به دست بياورد، مديرانش ميتوانند تصميم دقيقتري بگيرند. با اين حال، اين تصميم همچنين به اين بستگي دارد كه آيا مديران اجرايي معتقدند كه اين ماموريت ميتواند موثر باشد يا خير و اقدامات بعدي ايران در پاسخ به آن چه خواهد بود.
در اين ميان هستند گروهي كه مدعياند، اهداف ايران منوط به روند درگيري اسراييل و حماس است. تهران ممكن است تصميم بگيرد كه جدا از استقرار ناو «البرز» و شايد با ديگر كشتيهایش در درياي سرخ به اندازه كافي خطوط كشتيراني غربي را ترسانده و ائتلاف «نگهبان رفاه» را متزلزل کند. اما به ادعاي گروهي ديگر، در جايي كه ناوچه در آبهاي مورد مناقشه وجود دارد، خطر درگيري خطرناك وجود دارد.به ادعاي آنها، اگر البرز كه احتمالا تعداد بيشتري از شناورهاي نيروي دريايي ايران به آن ملحق ميشود، به كمك قايقهاي انصارالله بيايند، طبيعتا ايالاتمتحده منفعل خواهد شد، چراكه هرگونه خطايي ميتواند جنگي تمام عيار را رقم بزند.
ايران، امريكا را كيش و مات كرد!
در شرايطي كه معماها درباره چرايي ورود «البرز» به درياي سرخ، پيچيدهتر شده است. بايدن و دستياران ارشد امنيت ملي او تابستان گذشته بر اين باور بودند كه احتمال رويارويي ادعايي با ايران و محور مقاومت به صفر رسيده است. بالاخص بعد از آزادي 5 امريكاييزنداني و آزادسازي
6 ميليارد دلار سرمايه مسدود شده ايران و تعدادي از زندانيان ايراني. اما حمله حماس به اسراييل و پاسخ تهاجمي تلآويو معادلات را تغيير داده است. به ادعاي نيويورك تايمز، اكنون مقامات امريكايي و اسراييلي كه براي حفظ جريان تجارت در درياي سرخ بهطور هماهنگ تلاش ميكنند، روياروي ايران قرار گرفتهاند، بالاخص آنكه محور مقاومت از لبنان گرفته تا درياي سرخ و عراق، مواضع اين بازيگران را هدف حملات تند خود قرار دادهاند.
همزمان و آنگونه كه گروهي از ناظران مدعياند، برنامه هستهاي ايران بهطور ناگهاني پيشرفت جدي داشته است. به ادعاي بازرسان بينالمللي، ايران غنيسازي اورانيوم خود را به ميزان سه برابر افزايش داده است و در آستانه عبور از گريز هستهاي قرار دارد. در همين راستا، نيكلاس دي ريوير، ديپلمات ارشد فرانسوي كه در مذاكره بر سر توافق هستهاي 2015 ايران مشاركت داشت، هفته گذشته مدعي شد: «ما به نقطه اول بازگشتهايم»در شرايطي كه پويايي ايران، خواه در حوزه برنامه هستهاياش و خواه در منطقه در قياس با گذشته افزايش يافته است، هراس غرب از فعل و انفعالهاي ايران نيز بيشتر شده است. مقامات اطلاعاتي امريكا و اروپا ميگويند كه تهران خواهان رويارويي مستقيم با ايالاتمتحده يا اسراييل نيست، اما هستند گروهي ديگر كه مدعياند تنها يك خطاي استراتژيك يا راهبردي از جانب غرب ميتواند بسيار پرهزينه باشد. صنم وكيل، مدير برنامه خاورميانه و شمال آفريقا در چتم هاوس در اين باره به نيويورك تايمز گفت: «من ايران را در موقعيت خوبي ميبينم، اين كشور امريكا و منافع آن در خاورميانه را كيش و مات كرده است. ايران در تمام مرزها فعال است.»
بازي هولناك در منطقهاي مورد مناقشه
درياي سرخ براي پادشاهيهاي عربي خليجفارس و شاخ آفريقا محيطي استراتژيك است؛ اين گروه از بازيگران تلاش دارند تا تهديدهاي سياسي حاكم بر اين جغرافيا را به حداقل برسانند.با اين حال از منظر ايالاتمتحده، بحرانهاي شاخ آفريقا در ميانه درگيريها در غزه و افزايش احتمال رويارويي با ايران گم است. به بياني ديگر، ديپلماسي ادعايي قايقهاي توپدار در درياي سرخ -كشتيهاي جنگي كه تحت عمليات نگهبان رفاه براي محافظت از كشتيها در برابر حملات انصارالله در يمن مستقر شدهاند- اولويت دارد. اگر درياي سرخ درگير سناريوي سال 1967 شود و همانطور كه بعد از جنگ اعراب و اسراييل از كار افتاد، درگير انفعال گردد، تاثيرات منفياش بر تجارت بين اروپا و آسيا از نظر اقتصادي شديد خواهد بود. علاوه بر اين گزاره، مبارزات قدرتهاي منطقهاي و جهاني در عرصه درياي سرخ قابل تامل است. هفت كشور از جمله امريكا، چين، تركيه و امارات در اين جغرافيا پايگاههاي دريايي دارند. بازيگران ديگر چون ايران و روسيه، ناوهايشان را در مجاورت اين منطقه مستقر كرده و فعالانه در جستوجوي پايگاه هستند. بندر ايلات در خليج عقبه، همانگونه كه حملات انصارالله به كشتيراني نشان داده، از منظر راهبردي براي اسراييل با اهميت است.اين درحالي است كه مدتها است بازيگران عرب تلاش دارند تا از طريق درياي سرخ در قاره سياه براي خود منطقهاي امنيتي تعريف كنند.
عربستانسعودي مدتهاست كه سواحل آفريقايي درياي سرخ را بخشي از محدوده امنيتي خود ميبيند. قطر و تركيه به دنبال نفوذ در سودان و سومالياند. اسراييل با احتياط به دنبال نقش تعيينكنندهاي در منطقه بوده است.اما آنگونه كه ريسپانسيبل استيت كرفت نوشته، بازيگر اصلي امارات است.كشوري كوچك و ثروتمند كه از نيروهاي نيابتي براي نمايش قدرتش استفاده ميكند و از جداييطلبان در بيتوجهي به هنجارهاي بينالمللي حمايت. مشتريان ابوظبي شامل بازيگران كليدي در ليبي و چاد هستند؛ همانهايي كه خود را به عنوان پادشاه در شاخ نشان ميدهند. امارات از اتيوپي حمايت كرده و اين بازيگر را تسليح ميكند. اين كشور در حال حاضر بسياري از بنادر در منطقه را در كنترل دارد - از جمله، بندر پيشنهادي اتيوپي و پايگاه دريايي در زمين اجاره شده از سوماليلند. اما ابوظبي هنوز اهداف استراتژيك خود را براي درياي سرخ و شاخ آفريقا روشن نكرده است.