• ۱۴۰۳ جمعه ۱۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5676 -
  • ۱۴۰۲ پنج شنبه ۲۱ دي

پيانيست پيكادلي و دون‌كيشوت در الجزاير

اسدالله امرايي

رمان «پيانيست پيكادِلي» نوشته واسيني اعرج با ترجمه سيدحميدرضا مهاجراني در انتشارات مرواريد منتشر شده است. «پيكادِلي نام سالن تئاتري در بيروت است كه بخشي از هويت اين شهر در دوره تجدد به شمار مي‌رود، اين سالن در حال نابودي است تا آنكه يك بانوي استاد دانشگاه و فرزندش تصميم به احياي آن مي‌گيرند. اين تصميم، دشواري‌ها و رنج‌هايي را فراپيش آنان قرار مي‌دهد.» رمان پيانيست پيكادلي نوشته واسيني اعرج، نويسنده الجزايري ساكن پاريس و استاد زبان عربي در دانشگاه پاريس شرح داستاني اين ماجراست. پيانيست پيكادلي روايتي است از تلاشي هنري در دل تاريكي جنگ‌هاي داخلي لبنان كه مي‌كوشد به‌رغم چهره عبوس ويراني و جنگ جنبه‌هاي انساني زندگي را به رخ بكشد و بدون غلتيدن به دامان رمانتيسيسم رهگشاي جان اهل هنر و ادبيات باشد. داستان پيكادلي بيروت داستان زدودنِ خاكستر خاموشي از رخسار هنر است و ميعاد با نمادِ روبه‌فراموشي يك شهر زيبا كه روزي روزگاري عروس شهرهاي خاورميانه بود. واسيني اعرج رمان‌نويس، داستان‌نويس و استاد دانشگاه الجزايري است. در دانشگاه الجزيره درس خواند و ادامه تحصيلات تكميلي‌اش را در دانشگاه دمشق پي گرفت. پس از پايان تحصيلات، به الجزاير بازگشت و در دانشگاه الجزيره به تدريس پرداخت. با وقوع جنگ داخلي در الجزاير مجبور به ترك كشور شد. به فرانسه رفت و به عضويت هيات علمي دانشگاه پاريس سومسوربن جديد درآمد و در آنجا به تدريس ادبيات عرب پرداخت. تا به حال بيش از دوازده عنوان كتاب از اين نويسنده منتشر شده است. رمان‌هاي او اغلب به تاريخ پرآشوب زادگاهش الجزاير مي‌پردازد. برخي كتاب‌هايش را خودش به فرانسه ترجمه كرده است. سيدحميدرضا مهاجراني پيش‌تر كتاب «الهه سايه‌ها» از همين نويسنده را در نشر ثالث منتشر كرده بود. الهه سايه‌ها ماجراي بازمانده‌‌اي از ميان بازماندگان خاندان جناب «ميگل د سروانتس» است كه جست‌وجوگري جدّ بزرگش را پيشه كرده و پا به آستانه‌هاي جهاني مي‌گذارد كه از دل هزاره‌ها سربرآورده است. در اين رمان با يك ماجراي جذاب و پرطراوتي روبه‌رو مي‌شويم، در بحبوحه جنگ، روابط بين روساي قبايل، ماجراهاي بزرگ و مرگ خانواده و خلاصه دشمني‌ها و دوستي‌هاي بشر يكي از بازماندگان خاندان سروانتس به صورت يك كنجكاوي براي يافتن يك فرد گمشده شروع مي‌شود. حال پسر ميگل د سروانتس در پي پدرش است و ماجراهاي بزرگي را كه به دنبال جست‌وجو مي‌آيد، روايت مي‌كند. در اين رمان، دو داستان به موازات هم پيش مي‌روند. يكي از اين داستان‌ها، داستان زندگي خانواده سروانتس است و ديگري قصه موجودي از سرزمين‌هاي ديگر است. در داستان دوم، موجودي كه مراقبه‌گر جنگل است وارد بافت داستان مي‌شود. او با كمك خانواده‌ سروانتس تلاش مي‌كند تا بازي‌هايي را كه بيشتر به ديوانگي شباهت دارند، انجام دهد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون