• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۲ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 2714 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۵ اسفند

روزنه گشايي با جامعه محوري منافاتي ندارد

علي باقري

شخصا دو گانه‌اي كه اين روزها ميان طيف‌هاي اصلاح‌طلب ذيل عنوان «تدريج‌گرايي و صندوق‌محوري» از يكسو و «جامعه‌محوري» از سوي ديگر به راه افتاده را قبول ندارم. البته درست است كه اين روزها 2رويكرد و 2نگاه در مجموعه نيروهاي اصلاح‌طلب درباره نحوه كنشگري در انتخابات 1402 به چشم مي‌خورد، اما گزاره‌هايي در اين ميان وجود دارد كه بايد در خصوص آنها بحث و تبادل نظر كرد. در شرايطي قرار داريم كه گروهي از اصلاح‌طلبان، معتقدند شرايط برگزاري انتخابات استاندارد نيست، انتخابات عادلانه نيست و در واقع شركت در اين انتخابات، خيري براي جامعه و مردم به همراه ندارد، ضمن اينكه پيمايش‌ها و بررسي‌هاي ميداني و تحليلي نشان مي‌دهند، مردم هم رغبتي براي مشاركت در انتخابات ندارند، بنابراين نبايد در انتخابات مشاركت فعالي داشت. اين يك رويكرد است؛ طيف‌هاي ديگر اصلاح‌طلب، ضمن اشتراك نظر در خصوص چگونگي وضع موجود (استاندارد نبودن و عادلانه نبودن انتخابات و عدم رغبت مردم به مشاركت در انتخابات) همچنان معتقدند كه حتي در اين شرايط محدود نبايد فضا را به نفع رقيب رها كرد. استدلال اين طيف هم مبتني بر اين گزاره كلي است كه عدم شركت در انتخابات هم خير عمومي به دنبال ندارد. به عبارت روشن‌تر به استناد تجربيات سال‌ها و دهه‌هاي گذشته، مي‌گويند، عدم شركت در آوردگاه‌هاي سياسي نه انتخابات را در دورنماي آينده استاندارد مي‌كند، نه حاكميت را متقاعد و مجبور مي‌كند كه انتخابات را استاندارد و عادلانه برگزار كند. آوردگاه‌هاي انتخاباتي بسياري را در سال‌هاي قبل مي‌توان نام برد كه در بطن آنها، اقبال و مشاركتي در آنها وجود نداشته و مشاركت در پايين‌ترين درجات ممكن ثبت شده، اما رويكرد حاكميت نسبت به ساز و كار برگزاري انتخابات به گونه‌اي نبوده كه مشاركت پايين مردم و گروه‌هاي سياسي، تاثير تعيين كننده‌اي در تصميمات و سياست‌گذاري‌هايش داشته باشد. 

با همين مقدمات است كه گروه دوم مي‌گويند؛ 1) عدم شركت در انتخابات، خير و فايده‌اي ندارد و منجر به بهبود فرآيندها نمي‌شود، 2) استفاده از حداقل‌هاي موجود (يعني تاييد صلاحيت نامزهاي دلسوز، توسعه‌گرا، معتقد به مردمسالاري و شايسته‌سالاري) و حضور آنها در قالب فراكسيون اقليت مجلس دوازدهم، مي‌تواند در حد خود اثر وضعي در بهبود شرايط و يا حداقل، ممانعت از بدتر شدن شرايط موجود كشور داشته باشد! لذا گروه دوم (سياست‌محوران) معتقدند در همين شرايط با همين استانداردها و با همين وضعيت موجود در نقاطي كه امكان مشاركت در انتخابات وجود دارد، استفاده از روزنه‌ها و حداقل‌ها مي‌تواند در حد خود برخي از شرايط را بهبود بخشد. در حال حاضر محافل اصلاح‌طلبي، تحت‌الشعاع اين دو نگاه قرار دارند. در عين حال بايد توجه داشت، اينكه بخواهيم اعلام كنيم كه يك گروه جامعه‌محور است و گروه ديگر جامعه‌محوري را بي‌اهميت مي‌داند، فاقد موضوعيت است. گمان نمي‌كنم يك چنين دوگانگي ميان اصلاح‌طلبان از اساس درست باشد. چرا كه مي‌توان فعاليت‌هاي جرياني كه معتقد به استفاده از ظرفيت‌هاي صندوق راي و نهاد انتخابات است را به عنوان يكي از مصاديق عيني فعاليت جامعه محور در نظر گرفت. بايد توجه داشت، فعاليت جامعه‌محور لزوما مقابل نگاه مشاركتي به نهاد انتخابات كه نيست، وقتي يك جريان سياسي در انتخابات فعال مي‌شود و در ادامه مشاركت جو مي‌شود بايد ارتباط مويريگي و نزديكي با بدنه جامعه ايجاد كند.ارتباط با گروه‌ها و شخصيت‌هاي مرجع، چه به عنوان كانديدا و چه به عنوان مراكزي كه آراي آحاد جامعه از آنها تبعيت مي‌كند باعث شكل‌گيري اين ارتباط با اقشار مختلف جامعه مي‌شود. اين گزاره، يكي از مصاديق روشن جامعه محوري است. لذا من هيچ دوگانگي ميان اين دو طيف اصلاح‌طلب نمي‌بينم. يك جريان مشاركت‌جوي انتخاباتي مي‌تواند در عين حال، يك جريان معتقد به فعاليت‌هاي جامعه‌محور باشد و برعكس. بالاتر از آن، فكر مي‌كنم لازمه حركات انتخاباتي و صندوق محوري، تقويت بُعد جامعه‌محوري آن جريان نيز محسوب مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون