• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5710 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۷ اسفند

مشق همه ما براي آزادي و ايران مقتدر

علي ربيعي

بيانيه ۱۱۰ نفر و واكنش‌ها نسبت به آن، مجددا جريان اصلاح‌طلبي را به صدر گفت‌وگوهاي سياسي و اجتماعي كشاند. اين امر ضمن آنكه نشان‌دهنده مطرح بودن، پويايي و زنده بودن جريان اصلاح‌طلبي است، فراتر از جريان، همچنان با تاكيد بر مفهوم اصلاحات و پرمعنايي آن، داراي ظرفيت راهگشايي و خروج از وضعيت‌هاي شكننده و همچنين افق‌گشايي براي‌آينده‌است.معتقدم‌همدستي براي يك‌دست‌سازي كه امروز صورت گرفته، نمي‌تواند راه‌حل مسائل امروز و پيش‌برنده ايران در عبور از شرايط بحراني باشد. از جمله دلايل آن به ضعف تئوريك، ضعف مديريت و اختلافاتي كه در قدرت يك‌دست شده به‌طور طبيعي بروز و ناكاركردي را تشديد خواهد كرد، مي‌توان اشاره كرد. در اين مدت، در جلسات متعددي با مخالفان و موافقان بيانيه، حضور داشتم، گاهي در اين جلسات، برخي از مواضع چنان تند بيان مي‌شد كه حتي بيم پديد آمدن انشقاق هم مي‌رفت.پس از پيروزي انقلاب به مرور، دو دكترين حكومتي متفاوت شكل گرفت. يك گروه از كوچك‌سازي نيروهاي مخالف يا نيروهاي بيرون از حكومت استقبال مي‌كند و گروهي ديگر تجميع گروه‌ها و بزرگ بودن آنها را به نفع حكومت مي‌داند. فراز و نشيب‌هاي بيش از چهار دهه نشان داده‌اند رويكرد اول به ضعيف شدن كليت ساختار سياسي مي‌انجامد و رويكرد دوم، با حكمراني پويا متناسب بوده و صلاح ايران نيز در آن است. هرچند انشقاق گروه‌هاي سياسي قدرت چانه‌زني آنها و امكان بسيج نيروها را كاهش مي‌دهد اما از طرف ديگر امكان توافق ميان نيروهاي بيرون از حكومت با دولت را محدود يا منتفي مي‌سازد. گروه‌هاي كوچك شده در بزنگاه‌هايي كه دولت نياز به توافق و اجماع دارد كاركرد ندارند. انشقاق نيروهاي مخالف، راهبرد غلطي است كه در همه جا از جمله ايران طرفداراني دارد. دامن زدن به دعواي اكثريت و اقليت در ميان اصلاح‌طلبان، انشقاقي است كه مي‌تواند به زيان همگان باشد و همه بايد از آن نگران باشند. اگر اين جريان سياسي مي‌توانست در انتخابات ۸۴ ائتلاف كند سرنوشت متفاوتي رقم مي‌خورد و اگر نتيجه انتخابات ۹۲ با دستاوردهايي در سياست خارجي و.... همراه شد، به خاطر ائتلاف بود. من معتقدم حل اختلاف كار بدنه نيروي سياسي است و نه رهبران آن. وقتي تضارب‌آرا و اختلاف‌نظر جدي ميان بدنه نيروهاي سياسي رخ مي‌دهد هيچ بزرگي نمي‌تواند به تنهايي كار چنداني انجام دهد. حفظ توافق، كار پيچيده‌اي است؛ كادر مي‌خواهد و كاري طاقت‌فرساست اما بايد تلاش كرد. پنجشنبه گذشته عده‌اي از دوستان را براي يك صبحانه كاري دعوت كردم تا شايد بتوان با ايجاد فضايي براي گفت‌وگو، به مفاهمه بيشتر دست يافت. از هر دو طرف (موافقان و مخالفان بيانيه) بودند. ابتداي جلسه بيشتر با حمله و دفاع همراه بود، ادامه همان منازعاتي كه در هفته گذشته شاهد آن بوديم. كار چنان بالا گرفت كه يكي از دوستان گفت: «اگر مي‌دانستم جلسه محاكمه است نمي‌آمدم.» پس از يك ساعت و نيم بحث يك مرتبه اين سوال مطرح شد كه چرا به‌جاي گفت‌وگوي دروني كار به بيانيه كشيد و حالا چه بايد كرد؟ از اينجا فضاي جلسه تغيير كرد. سرزنش جاي خود را به نقد دروني و يافتن راه‌حل براي حفظ انسجام داد. دوستي گفت احزاب فاقد سازوكارهاي اجماع‌ساز و حفظ ديدگاه‌هاي مختلفند. اكثريت حرف اقليت را جدي نمي‌گيرد؛ حوصله شنيدن نظرات مختلف را نداريم؛ اصلا كار حزبي را كار تمام وقت تصور نمي‌كنيم و سرسري و تفنني با آن رفتار مي‌كنيم، قرار نيست اكثريت درون يك جبهه علائق اقليت را ناديده بگيرند، اكثريت بايد بار اقليت را به دوش بكشند و از انشقاق جلوگيري كنند. دوست ديگري گفت: « ما مدعي هم‌مساله بودن همه ايرانيان و حتي منتقدان در موارد زيادي با حكومت هستيم، اما نتوانستيم با دوستان خود هم‌مساله شويم. در موضوعات پزشكي، اجماع پزشكان مبتني بر آزمايش‌هاي گوناگون است اما در مسائل و موضوعات اجتماعي امكان آزمايش وجود ندارد بايد به انتظار تحولات بود و بر سر آن گفت‌وگو كرد و قطعا يك راه‌حل وجود ندارد و بايد به تكثر اعتقاد داشت. با اين نگاه بايد در كنار هم بود و از هرگونه انشعاب و دور شدن پرهيز كرد.» دوست ديگري تاريخ انشعابات سياسي در تاريخ معاصر را مرور كرد كه چه بلايي بر سر ما آورد. انقلاب مشروطه بعد از رفتن محمدعلي شاه و پيروزي مشروطه‌خواهان به علت اختلافات دروني شكست خورد، نهضت ملي شدن نفت نيز اسير اختلاف شد. امروز نيز كشور اسير همين اختلافات دروني است و بايد راهي براي جلوگيري از اختلافات بيابيم. بحث به چگونگي رسيدن به توافق و رفع اختلافات رسيد.دوستي شرح داد كه ما سنت بحث مكتوب نداريم. بايد اختلافات به صورت كتبي نوشته شود و تفاوت ديدگاه‌ها به خوبي حلاجي شود. ديدگاه‌ها با كار شفاهي فهم نمي‌شوند و خود گوينده نيز دقت كافي ندارد. بدين‌ترتيب جلسه -كه معمولا دو ساعته تمام مي‌شد - در كمال تعجب پنج ساعت ادامه يافت. يك دستاورد مهم جلسه اين بود كه يك بار ديگر اثبات شد كه با گفت‌وگوي مستقيم صاحب‌نظران در حوزه انديشه و سياست، رسيدن به مفاهمه، حداقل در بين اصلاح‌طلبان، بسيار در دسترس است. همچنين به‌رغم تفاوت‌ها، همه موافقان و مخالفان بيانيه بخشي از يك طيف متكثر هستند. شخصا با حضور در جلسات متعدد و اين جلسه به چنين جمع‌بندي رسيدم: «برخلاف استراتژي خالص‌سازي جريان‌هاي حاكم، استراتژي پذيرش تكثرگرايي و به رسميت شناختن آن در اصلاح‌طلبي با حفظ هويت كلي جبهه و محوريت آقاي خاتمي رويكردي است كه مي‌تواند هم پويايي و هم انسجام را توامان در خود داشته باشد». اما مهم‌تر از همه اينكه مشق همگي ما براي بعد از انتخابات مشخص شد: تلاش براي حفظ انسجام نيروهاي خارج از قدرت، دستيابي به قدرت ائتلاف براي حل مسائل، به‌خاطر مردم، اصلاح شيوه حكمراني و حفظ انسجام براي آزادي و ايران مقتدر.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون