سال سيستان و بلوچستان
جعفر گلابي
برخي استانهاي كشور چنان به مصايب گوناگون دچار و پيوسته در آغوش رنج غنودهاند كه چون نامشان را ميشنوي محروميت و مظلوميت و فقر به ذهنت متبادر و جانت ملول و بيتاب ميشود. سيستان و بلوچستان از آن استانهايي است كه قهر طبيعت رهايش نميكند و بيتوجهي، امانش را بريده است. تابستان سوزانش لبهاي مردمان تشنه را خشك و بيآبي، صداي العطش روستاها را به آسمان پرتاب ميكند، بادهاي 120 روزهاش خاك و غبار را تا پستوهاي كوچهها نفوذ ميدهد و زمستانش سيلهاي مهيب و خانمان برانداز را به جان خانههاي گلي و كپرها و بيغولهها ميافكند. نميدانم چرا و به كدامين گناه اين استان تا آنجا كه تاريخ معاصر به ياد دارد در محاصره انواع بلايا و بياعتناييها بوده است و شايد سالي نباشد كه نامش در فهرست استانهاي تازيانه خورده قرار نگيرد. وقتي به انبوه و استمرار مشكلات و محروميتها و مصايب اين استان نگاه ميكنيم و انصاف و مسووليت را به قضاوت خود بيفزاييم اگر دولتي سر كار بيايد و اعلام كند كه اولويت نخستش رفع محروميت و رنجهاي اين استان است، بيراه نگفته است و منتي بر سر مردم آن سامان نخواهد گذاشت. خوب ميدانيم كه اوضاع وخيم اقتصادي حتي با استانها و پايتخت برخوردار، چه كرده است، لذا بايد تصور كنيم كه تورم و گراني و بيكاري و فقر چه سان اين استان را به كام خود فرو برده است! حالا يكي از مهيبترين سيلها روانه اين استان شده و دهها روستا را ويران و دهها روستاي ديگر را محاصره و با تخريب بالا روبهرو كرده است. گزارشهای اوليه دولتي تحت تاثير برگزاري انتخابات موضوع را كمرنگ نشان ميداد، ولي گزارشهاي بعدي كمكم عمق فاجعه را آشكار كرد. همين گزارشها از امدادهاي كافي و وافي خبر ميدهد ولي گفتهها و شنيدهها و گزارشهاي مردمي در شبكههاي اجتماعي كمبودها و نارساييها را بزرگ و فراوان و تاثربرانگيز برميخواند. مطابق اعلام رسمي جمعيتي حدود 400 هزار نفر متاثر از اين سيل هستند و زيرساختهاي مناطق سيلزده تا مرز نابودي رفتهاند و عمق حادثه را بيشتر نشان ميدهند. انتظار ميرود دولتي كه ميتوانست از خسارات يك بلاي قابل پيشبيني بكاهد و پيش از سيل مردم را در اقامتگاههاي موقت و مطمئن با امكانات كافي اسكان دهد اكنون با تمام توان به ياري مردم نجيب آن سامان برسد. مهمتر و اساسي اينكه بايد براي اين استان و محروميتزدايي از آن برنامهاي اجرايي و جامع تدوين شود تا براي يكبار هم كه شده سطح رفاه اهالي سيستان و بلوچستان كه بهترين مرزبانان كشورند بالا رود و از رنج مداوم بلاياي طبيعي آسيب كمتري ببينند. محروميتها و ظرفيتها و فرصتها و تهديدهاي موجود در اين استان به حدي است كه اگر سالي را به نام سيستان و بلوچستان نامگذاري كنند و اولويت نخست دولت رسيدگي همهجانبه به اين استان شود، سزاوار و شايسته است و اندكي از حق سيستانيان و بلوچستانيان ادا شده است. البته در صدر همه مشكلات كشور كه امكان رسيدگيها را كم ميكند، تحريمها و كمبود منابع است كه اگر هيچ ضرورت ديگري براي رفع آنها وجود نداشت رفع محروميتهاي فاجعهبار در استانها و حواشي شهرهاي آن را الزامي فوري و فوتي ميبخشد. سيستان و بلوچستان هماكنون نيازمند كمك همهجانبه جامعه و دولت است.